پرچمدار المپیک ایران پناهنده شد / چرا ورزشکاران مهاجرت میکنند؟
امروز رسانهها از مهاجرت و پناهندگی پرچمدار کاروان المپیکی ایران به کشور آلمان خبر دادند. در این گزارش نگاهی به دلایل مهاجرت ورزشی داشتهایم.
امروز رسانهها از مهاجرت و پناهندگی پرچمدار کاروان المپیکی ایران به کشور آلمان خبر دادند. خبری که هنوز از سمت خود ورزشکار رد یا تایید نشده. در این گزارش نگاهی به دلایل مهاجرت ورزشی داشتهایم
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - علیرضا رأفتی: المپیک زمستانی 2022، کاروان اعزامی ایران یک پدیده را به دنیا معرفی کرد. دختر جوان 21 سالهای که پرچمدار کاروان ایران بود و طبعاً قرار نبود رکورد اسکیبازان اتریشی را جا به جا کند اما به فراخور کشوری که تنها سه ماه از سال برف دارد، نابغه به حساب میآمد.
عاطفه احمدی که از 15 سالگی عضو تیم ملی اسکی آلپاین بانوان بود، حتی توانایی این را داشت که در دور قبلی المپیک زمستانی هم خط استارت را باتوم بزند اما به دلیل سن و سال کم، شرایط و صلاحدید مربیان به این مسابقات راه نیافت. المپیک 2022 اما نقطه درخشش این اسکیباز جوان بود و نوید این را میداد که در المپیک زمستانی بعدی تیم ایران در رشته آلپاین یک ورزشکار پخته و حرفهای را به همراه داشته باشد اما تمام این پیشبینیها امروز با انتشار یک خبر به هم ریخت: «به نقل از رسانه سعودی عاطفه احمدی به کشور آلمان پناهنده شده و در المپیک بعدی قصد ندارد با پرچم ایران شرکت کند.»
چندی روز پیش و پس از سفر ورزشی عاطفه احمدی به کشور فرانسه، شایعههایی از مهاجرت همیشگی او در شبکههای اجتماعی منتشر شد که خود او در صفحه شخصیاش نسبت به آن موضع گرفت و خب مهاجرت و پناهندگیاش را تکذیب کرد. در رابطه با خبر اخیر که یک رسانه با ادعای «اختصاصی» آن را منتشر کرده هنوز خود این ورزشکار رد یا تأیید نکرده است. به هر حال هنوز نمیدانیم که این تصمیم بر چه اساس و دلایلی گرفته شده است اما در این گزارش نگاهی کلی داریم مسئله مهاجرت ورزشکاران حرفهای ایرانی.
مهاجرت یک ورزشکار ایرانی با مهاجرت ورزشکاری که از دل فرهنگ دیگری برآمده متفاوت است. روح پهلوانی و جوانمردی که از قدیم در ورزشهای باستانی کشورمان تنیده بود، تبدیل به یک فرهنگ شده و دیگر فرقی نمیکند ورزش باستانی و کشتی باشد یا ورزشهای دیگر. ورزشکاران ایرانی کم و بیش ردی از جوانمردی و اخلاق را در فعالیت حرفهای خود حفظ میکنند که به این فراگیری در فرهنگ ورزشی کشورهای غربی مشهود نیست.
برای مثال، سال 1397 در رقابتهای قهرمانی جهان اسکی، اتفاقی برای ورزشکار ایرانی افتاد که رسانهها و جوامع ورزشی دنیا را شگفتزده کرد. در رقابت مارپیچ کوچک، اسکیباز باید نشانهای اسلالوم را با شعاع مشخصی دور بزند و پشت سر بگذارد. اگر هر کدام از این نشانها از بین پاهای ورزشکار بگذرد، اصطلاحاً «اوت» اتفاق افتاده و ورزشکار حتی اگر نفر اول هم از دروازه پایانی بگذرد، از رقابت حذف خواهد شد. در رقابتهای آن سال که مرجان کلهر به همراه عاطفه احمدی و فروغ عباسی از تیم ملی آلپاین زنان ایران حضور داشتند، اتفاقی نادر برای کلهر افتاد. مرجان کلهر در زمان مناسبی به دروازه پایانی رسیده و به مانش دوم رقابت راه پیدا کرده بود اما در مسیر، یکی از نشانهای اسلالوم از بین پاهایش عبور کرده و این خطا از دید داوران و دوربینها پنهان مانده بود. ملیپوش کشورمان در حالی که اسم خودش را بین شرکتکنندگان مانش دوم رقابت میدید و میدانست این اتفاق دیگر هیچ وقت برای او در دوران حرفهای ورزشش نمیافتد، خودش به داورها اعلام کرد که در مسیر مسابقه دچار خطا شده است.
حال باید برای روشن شدن دلایل عاطفه احمدی برای گرفتن این تصمیم، صبر کنیم. اینکه ورزشکاری که حتی در همین فصل جاری، در رقابتهای داخلی آلپاین شرکت کرده و نفر اول رقابتهای زنان کشور شده، چطور در عرض یک ماه به چنین تصمیمی رسیده است؟ اما در این گزارش موجها و دلایل مختلف مهاجرت در بین ورزشکاران حرفهای را بررسی کردهایم.
علتهای مشخص، زمانهای مشخص
تا به حال 66 ورزشکار حرفهای کشورمان به کشورهای دیگر پناهنده شده و فعالیت حرفهایشان را با پرچمی غیر از پرچم مادریشان پیش گرفتهاند که در این بین نام 21 ورزشکار زن و 45 ورزشکار مرد از رشتههای ورزشی مختلف دیده میشود.
رشتههای تکواندو و شطرنج، هر کدام با 9 ورزشکار، در صدر لیست مهاجرت ورزشکاران قرار دارند و کشتی و جودو و دیگر ورزشها به ترتیب در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند. همچنین کشور آلمان با 15 مورد پذیرش پناهندگی ورزشی، مهمترین مقصد مهاجرت ورزشکاران بوده و کشورهای آمریکا، فرانسه و جمهوری آذربایجان نیز مقصدهای دیگری هستند که تعداد قابل توجهی از ورزشکاران حرفهای ایران به آنها مهاجرت کردهاند.
اگر نگاهی به نمودار آمار مهاجرت ورزشی بر اساس تاریخ مهاجرت بیندازیم به نکته جالبی برمیخوریم. از اولین مهاجرت ورزشی بعد از انقلاب اسلامی که در سال 1362 اتفاق افتاده تا امروز، قلههای نمودار مهاجرت فاصله سالهایی را نشان میدهند که کشور دچار التهابات داخلی یا کاهش یکباره ارزش پول ملی بوده است. اواخر سال 88 تا اوایل 89، اواخر سال 92 تا اوایل 93، سال 96، سال 98 و سال 1400 نقطههای اوج مهاجرت ورزشی است که تعداد ورزشکاران مهاجرت کرده در آنان به طرز شگفتانگیزی بالاتر از زمانهای دیگر است. با بررسی همین دادهها میتوان انگیزههای ورزشکاران مهاجرتکرده را حدس زد اما دادههای دیگری هم برای بررسی دلیل مهاجرت در دسترس است. اظهاراتی که خود ورزشکاران پس از مهاجرت و پناهندگی داشتهاند.
بر اساس این اظهارات، ورزشکاران پناهنده شده سه دلیل اصلی را برای مهاجرت خود اعلام کردهاند که به ترتیب آمار «نارضایتی از فدراسیون، اختلافات و توسعه ورزش حرفهای» در رتبه اول، «موضوعات عقیدتی از جمله مسئله حجاب و عدم رویارویی با حریف اهل رژیم اشغالگر» در رتبه دوم و «مسائل شخصی و خانوادگی» در رتبه سوم قرار میگیرد. در این میان تنها یک ورزشکار با اظهار دلیل «تغییر دین» به کشوری دیگر پناهنده شد.
در مورد اسکی ماجرا فرق میکند
کشور ما تنها چند پیست اسکی انگشتشمار در استاندارد جهانی دارد و همان چند پیست هم تنها سه یا چهار ماه از سال مناسب تمرین هستند. بنابراین ورزشکاران حرفهای رشتههای مختلف اسکی برای اینکه بتوانند خود را برای مسابقات جهانی آماده نگه دارند و در آنها با ورزشکارانی رقابت کنند که تمام سال پیست پوشیده از برف در اختیار دارند، مجبورند چند ماه از سال را در اردوهای کشورهای اروپایی مانند اتریش سپری و تمرین کنند. اردوهای بسیار پرخرجی که معمولاً و برای تمام ورزشکاران از طرف فدراسیون اسکی ایران برگزار نمیشود و بسیاری از ورزشکاران حرفهای با هزینه شخصی در آن شرکت میکنند. این هزینهها را بگذارید کنار هزینههای سرسامآور تجهیزات و لوازم اسکی که با قیمت یورو بالا میرود.
جدا از اینها یکی از انتقادهای همیشگی ورزشکاران حرفهای اسکی ایران این است که در کشور ما بیشتر ظرفیت پیستهای بین المللی که به بخش خصوصی واگذار شدهاند در اختیار درآمدزایی و گردشگری قرار میگیرد و همان سه ماه هم تمرین ورزشکاران حرفهای با مشکلات جدی رو به رو است. بنا بر اظهارات برخی از ورزشکاران، حتی اسکیبازان حرفهای و ملیپوشان کشورمان نیز برای استفاده از پیستها باید بلیت تهیه کنند! بلیتی که به عنوان مثال در پیستهای دربندسر و دیزین برای اهالی بومی حدود یک پنجم مردم عادی است اما ورزشکارانی مثل عاطفه احمدی که بومی این مناطق نیستند باید بلیت پیست را به قیمت مردم عادی بخرند!
به طور کلی، علی رغم تمام توصیفات این گزارش که توضیح واضحات بود، و علی رغم تمام مشکلاتی که پیش روی ورزشکاران رشتههای مختلف کشور، علی الخصوص ورزشکاران رشته اسکی است، مهاجرت و پناهندگی پرچمدار کاروان المپیکی ایران اتفاقی است که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت. از ورزشکار انتظار میرود دلایل بسیار مهمی برای کنار گذاشتن لباس کشورش داشته باشد و از مسئولان هم انتظار میرود دلایل و مشکلاتی که آن قدر واضح است که یک خبرنگار میتواند به آن دسترسی پیدا کند را برطرف کنند.