شنبه 3 آذر 1403

پشت پرده شکست سنگین قالیباف از جلیلی

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
پشت پرده شکست سنگین قالیباف از جلیلی

از همان ابتدای اعلام اسامی کاندیداهای نهایی از سوی شورای نگهبان، کم و بیش روشن بود که انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم به دور دوم کشیده می‌شود، اما این انتخابات جنبه‌های غیرمنتظره و شگفت‌آوری هم داشت.

به گزارش اقتصادنیوز احمد زیدآبادی در هم میهن نوشت: نخستین امر غیرمنتظره، نرخ مشارکت شهروندان در انتخابات بود که پایین‌تر از برآورد و انتظار تحلیل‌گران و نتایج نظرسنجی‌های مؤسسات مختلف درآمد. اینکه چرا همگی نظرسنجی‌ها پنج تا ده درصد به خطا رفتند، محل مطالعه است، اما آنچه تحلیل‌گران را دچار اشتباه محاسبه کرد، پایه قراردادن انتخابات سال 1400 بود.

انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 همزمان با انتخابات شوراهای شهر و روستا برگزار شد. در انتخابات شوراها مردم عادی در هر محل، با انگیزه رقابت‌های فامیلی، خانوادگی، شخصی و قبیله‌ای پای صندوق رأی حاضر می‌شوند و در کنارش خواسته یا ناخواسته، تعرفه انتخابات ریاست‌جمهوری نیز بدان‌ها داده می‌شود که اغلب نام یکی از کاندیداها را روی آن می‌نویسند و به صندوق می‌اندازند. در انتخابات جاری، اما فقط کسانی زحمت حضور در پای صندوق رأی در تابستان داغ را به خود دادند که انگیزه سیاسی قوی برای مشارکت داشتند و تعداد این افراد در مرحله نخست انتخابات بیش از همین چهل درصد نبود.

نکته دوم، جمع آرای دو کاندیدای منسوب به «جبهه نیروهای انقلاب» است که از رأی مرحوم سیدابراهیم رئیسی در سال 1400 حدود 6 میلیون کمتر شده است. برخی ناظران گمان می‌کردند که رأی 18 میلیونی مرحوم رئیسی به سبد رأیِ دو کاندیدای «جبهه نیروهای انقلاب» می‌ریزد و بین آنها تقسیم می‌شود. این اتفاق اما رخ نداد چراکه رأی آقای رئیسی در سال 1400 صرفاً جناحی و عقیدتی نبود و بسیاری از شهروندان عادی در واکنش به بن‌بست پیش‌آمده در برابر دولت شیخ حسن روحانی و افزایش گرانی و تورم در دولت او به مرحوم رئیسی رأی دادند. این رأی در واکنش به ادامه تورم و گرانی در سه سال گذشته، به تدریج ریزش کرد و از سبد مدعیان ادامه راه آقای رئیسی خارج شد. حتی همدلی و همدردی بسیاری از مردم نسبت به حادثه فقدان آقای رئیسی و همراهانش، آن ریزش تدریجی را جبران نکرد زیرا سرشتی عاطفی و در نتیجه زودگذر داشت. همین موضوع سبب گمراهی و محاسبه نادرست ستادهای نامزدهای «جبهه نیروهای انقلاب» از گرایش عمومی جامعه شد و آنان را به طمع خام انداخت.

نکته سوم رأی بالای سعید جلیلی در مقابل رأی پایین محمدباقر قالیباف است. از ابتدا تصور عمومی بر آن بود که کاندیدای اصلی جبهه نیروهای انقلاب آقای قالیباف است و آقای جلیلی همچون دو کاندیدای دیگر نقشی اصطلاحاً پوششی و یا حاشیه‌ای دارد. موضوع اما برعکس شد. قالیباف با رأی پایینی از گردونه رقابت‌ها حذف شد و جلیلی با بیش از 9 میلیون رأی به دور دوم انتخابات راه یافت.

به نظر می‌رسد این مسئله ناشی از تحول بطیء و ناپیدایی است که در سال‌های اخیر در مجموعه «جبهه نیروهای انقلاب» پدید آمده است. در واقع پس از اعتراض‌های سال 88 طیفی از اصولگرایان با حمایت از برخوردهای شدید در برابر معترضان، عملاً سوار بر تحولات شدند و سپس با استفاده از بودجه‌های تخصیصی، در جهت آموزش ایدئولوژیک و سازماندهی امن و راحت بدنه حامیان خود در ارگان‌های مختلف به حرکت درآمدند.

آنها با گذر زمان، از سلسله‌مراتب رسمی به سلسله‌مراتب تشکیلاتی تغییر فاز دادند و به‌عنوان اثرگذارترین و متنفذترین نیرو در بین طیف اصولگرایان در آمدند.

ر واقع آنها دیگر گویی فقط از رهبران تشکیلاتی خود فرمان می‌برند و گوش‌شان چندان به اوامر و نواهی خارج از سلسله‌مراتب تشکیلاتی بدهکار نیست. در حقیقت، همین نیرو، تمام تلاش‌های ریش‌سفیدانه و پشت‌پرده سران اصولگرا و چهره‌های متنفذ در دیگر ارگان‌ها را برای کناره‌گیری جلیلی به نفع قالیباف خنثی کرد و در نهایت هم این نبرو با حمایت قاطع خود از جلیلی، رأی او را به حدود سه برابر رأی قالیباف افزایش داد.

نکته چهارم هم مربوط به شیخ مصطفی پورمحمدی است که از همه کاندیداها قوی‌تر ظاهر شد اما آراء او به حد آراء باطله هم نرسید.

پورمحمدی در بین نسل جدید چهره‌ای ناشناخته بود و برای نسل‌های قبلی هم آوازه دلپسندی نداشت. از آنجا که او به صورت فردی وارد انتخابات شده بود، از همان ابتدا توسط احزاب و گروه‌های سیاسی نادیده گرفته شد. در واقع کسی از او انتظار گفتار تازه و جدیدی نداشت و بیشتر به‌صورت کاندیدایی حاشیه‌ای نگریسته می‌شد که پنداری قرار است «حرف‌های آخوندی» از مد افتاده را تکرار کند. او اما با قدرت سخنوری خود، بر تک تک آسیب‌های حکمرانی در کشور انگشت گذاشت و وعده اجرای برنامه‌های علمی و توسعه‌یافته را داد.

به نظر می‌رسد افراد کمی به آنچه او در نقد اداره کشور گفت و وعده تغییرش را داد، توجه کرده باشند. با این حال، بسیاری از اقشارمردم، از چالشی که او با سعید جلیلی بر سر قرارداد کرسنت و لایحه پالرمو و توافقنامه برجام ایجاد کرد، خشنود شدند به‌خصوص اینکه مسعود پزشکیان در مقابل تهاجم چندجانبه کاندیداهای «جبهه نیروهای انقلاب» خویشتن‌دار و مأخوذ به حیا برخورد کرد. این اتفاق اما برای جلب آراء عمومی به کمک شیخ نیامد چراکه او از یک سو، مورد هجمه و حمله شدید شبکه‌های خارج از کشور به دلیل سوابقش بود و از طرف دیگر، در لباسی در مقابل جامعه ظاهر شده بود که دیگر به سختی قادر به جلب اعتماد اقشار مختلف است. آن دسته از افرادی هم که نوع لباس کاندیدا برای‌شان علی‌السویه بود و شیفته گفتارش شده بودند، نهایتاً از دادن رأی به او صرف‌نظر کردند چون به این نتیجه رسیدند که رأی لازم را ندارد و بنابراین نباید رأی خود را هدر دهند!

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید