پوتین از دالان تورانی ترکیه و آذربایجان حمایت کرد؟
طی هفته گذشته اخباری مبنیبر حمایت ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه از دالان تورانی ترکیه و آذربایجان که ارتباط ایران را با ارمنستان قطع میکند، منتشر شد که با پاسخهای قاطع از سوی تهران مواجه شد.
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اعتماد نوشت: در این نوشته قصد داریم به علل حمایت پوتین از این اقدام بپردازیم.
موضوع نخست این است که روسیه عملا نیازی به دالان تورانی ندارد؛ زیرا از مسیر دریای سیاه مبادلات خود را با سایر نقاط جهان انجام میدهد و عملا بخشی از صادرات غلات و محصولات کشاورزی روسیه از مسیر دریای سیاه انجام میشود و باید به این مساله اشاره کرد که روسیه برای مبادلات خود با سایر کشورهای جهان نیازی به استفاده از خاک جمهوری آذربایجان و دالان تورانی و همچنین مسیر خاکی از ترکیه ندارد.
موضوع دوم این است که ترکیه همانند دوران ابتدایی تحریمهای ایران (در دوران ریاست محمود احمدینژاد) هماکنون نقش واسطه را در رابطه با دورزدن تحریمهای روسیه با سایر نقاط جهان بازی میکند و سود اقتصادی فراوانی را از این راه به دست آورده است و علاوه بر این ترکیه بهدنبال این مساله است که به هاب انرژی مبدل شود و تحریمهای روسیه میتواند فرصت طلایی را برای ترکیه برای ایفای نقش واسطهگری فروش انرژی روسیه به سایر نقاط جهان بازی کند و بهنظر میرسد طرف روسی نیز بنا به دلایل تحریمی از این مساله استقبال کرده است.
موضوع سوم دررابطه با این مساله است که همانطور که در بند نخست اشاره شد روسیه از مسیر دریای سیاه با کمک ترکیه برای دورزدن تحریمهای خود و فروش غلات و مواد غذایی خود به سایر نقاط جهان از جمله آفریقا استفاده میکند، بااینوجود دریای سیاه در منطقهای بهنام دریای مرمره و تنگه بسفر و داردانل که از داخل خاک ترکیه عبور میکند و دریای سیاه به دریای اژه متصل میشود و ترکیه بهراحتی میتواند این مسیر را روی کشتیهای روسی ببندد و توجیهات قانونی و بینالمللی نیز بهدلیل جنگ اوکراین میتواند پشتیبان ترکیه دررابطه با این مساله باشد؛ اما ترکیه عملا این کار را بنا به دلایل اقتصادی نمیکند، با این وجود این مساله یک مزیت ژئوپلیتیک را برای ترکیه در برابر روسیه ایجاد کرده است.
موضوع چهارم، از دیرباز روسیه حامی ارمنستان در منطقه قفقاز بوده است، اما با آغاز جنگ اوکراین و تحلیلرفتن نیروی نظامی روسیه در اوکراین عملا از حضور روسیه در قفقاز کاسته شده و خود این مساله نیز به جمهوری آذربایجان دررابطه با پیشروی نظامی در خاک ارمنستان کمک کرده است و روسیه با توجه بر این مساله که ترکیه و آذربایجان در قفقاز دست بالا را گرفتهاند، نمیخواهد منافع آینده خود در قفقاز و ترکیه را به پای ایران و ارمنستان قربانی کند.
علاوه بر این، باتوجه به تحریمهای روسیه و امکان تداوم محدودیتها، مسکو به ترکیه برای دورزدن تحریمها نیاز دارد و این مساله نیز مزید بر علت میشود.
علاوه بر این کریدور ترانسخزر نیز که از دریای خزر وارد جمهوری آذربایجان و سپس از طریق ترسیم یک مسیر فرضی روی نقشه وارد ترکیه میشود نیز یکی از مسیرهای پیشنهادی برای جاده ابریشم نوین چین است و در حال حاضر چین یکی از خریداران اصلی منابع انرژی روسیه قلمداد میشود که باتوجه به تکمیلشدن حلقه تحریمهای روسیه و تداوم تحریمهای ایران این احتمال بالاست که چین خواهان استفاده از این کریدور باشد و بهنوعی روسیه را دررابطه با کانال تورانی همراهی کند.
در نهایت میتوان گفت که ترکیه تنها گلوگاه روسیه برای دورزدن تحریمهاست و روسیه برای ممانعت از خفگی ژئوپلیتیک خود به آنکارا نیازمند است و ترکیه از این مساله برای تامین منافع اقتصادی خود استفاده کرده اما علاوه بر منافع اقتصادی سعی کرده است که از این موضوع به عنوان فرصتی برای گرفتن امتیازات امنیتی و نظامی و امتیازات ژئوپلیتیک از روسیه استفاده کند، قطع حمایت روسیه از ارمنستان و اخیرا نیز حمایت روسیه از دالان تورانی آذربایجان جمهوری نخجوان را نیز میتوان تحت این چارچوب مورد واکاوی قرارداد، زیرا درصورتیکه روسیه به این کانال نیازمند بود، میتوانست از مسیر ارمنستان یا حتی از مسیر گرجستان کالاهای خود را از مسیر زمینی به سمت ترکیه ارسال کند.
علاوه بر این، جنگ در اوکراین عملا توازن ژئوپلیتیک را علاوهبر اروپای شرقی در منطقه قفقاز و خاورمیانه نیز بههمریخته و تغییرات ژئوپلیتیک مختلفی را در منطقه قفقاز رقم زده است. درگذشته بهدلیل اقتدار روسیه و حمایت این بازیگر از ارمنستان تغییرات مرزها و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز به این سادگی میسر نبود؛ اما باتوجهبه جنگ اوکراین و تمرکز روسیه بر جنگ و کمرنگشدن حضور این بازیگر در سایر نقاط جهان و همچنین مساله تحریمهای روسیه این مساله بهخودیخود بر سیاست جهانی و مخصوصا مسائل مربوط به انرژی و امنیت انرژی اثراتی گذاشته است، در همین راستا حمایت روسیه از کانال تورانی که در تقابل منافع ایران قرار دارد را میتوان ذیل مسائل مطروحه تبیین کرد.
عدم اتصال این کریدور میتواند در آینده زمینه افزایش تنش بین ایران و ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه را فراهم کند و بدیهی است درصورتیکه نظر روسیه تامین نشود باتوجهبه اینکه راههای ارتباطی ارمنستان اساسا به گرجستان و ترکیه ختم میشود و به دریاهای آزاد راه ندارد در صورت اعمال فشار روسیه و ترکیه به گرجستان طرحهای کریدوری ایران از جانب ارمنستان به سمت اروپا بیحاصل میماند؛ از همین رو بهتر است طرفهای حاضر در مناقشه قفقاز برای تامین منافع ملی خود به یک منطقهگرایی دست یابند، در چنین شرایطی چین نیز میتواند در راستای طرحهای خود نقش مثبتی دراینرابطه ایفا کند.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید