پیامدهای کاهش جمعیت بر اقتصاد کشور
کاهش نیروی مولد، افزایش سالخوردگان و هزینههای نگهداری از آنها، کاهش مولفههای تولیدی و در نتیجه رشد اقتصادی کم محصول اعمال سیاستهای نادرست کاهش جمعیت است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، جمعیت تنها یک کلید واژه برای تعریف بسیاری از مناسبات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیست بلکه عاملی موثر و غیرقابل انکار در این موارد است که میتواند بسیاری از تحولات یک کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد. اما در حال حاضر توجه به مولفههای نرخ رشد جمعیت به یک گزاره سیاسی در کشور ما تبدیل شده در حالی که افزایش یا کاهش جمعیت بهطور مستقیم با معیشت، اقتصاد، امنیت و البته آینده یک جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد و حاکمیت هر کشوری میتواند از این ابزار برای بهبود زندگی مردم و اقتصاد کشور استفاده کند.
نرخ رشد جمعیت به معنی تغییرات سالانه جمعیت یک کشور است که متاثر از مولفههایی همچون میزان مرگ و میرها، تولدها، مهاجرتهاست و متاسفانه الگوی باروری در کشور به سطحی پایین رسیده بهگونهای که به ازای هر زوج دو فرزند هم پایینتر آمده است. این در حالی است که نرخ رشد جمعیت در سال 95 از 1.24 به 0.73 در سال 99 کاهش یافته و این پایینترین رقم رشد نرخ جمعیت در کشور را طی نیم قرن اخیر نشان میدهد که زنگ خطری جدی برای اقتصاد کشور است.
در این شرایط براساس سناریوهای سازمان ملل درباره نرخ رشد جمعیت ایران در 30 سال آینده بخش قابل توجهی از جمعیت با همین میزان از نرخ رشد به سالمندی میرسند. رشد سالمندی تا سال 1430 با این میزان از رشد جمعیت به 33 درصد خواهد رسید به این معنی که یک سوم جمعیت کشور در این سال به سالمندی میرسند و جزو نیروی فعال و مولد محسوب نمیشوند که هم برای کشور و هم خانوادهها هزینههای جاری فراوانی خواهند داشت.
آثار جمعیت بر اقتصاد
بسیاری از کارشناسان اقتصادی مطرح دنیا معتقدند که بهترین عامل تحرک اقتصادی، نرخ باروری انسانی است و رشد جمعیت عامل طبیعی رشد اقتصادی است و از سویی وجود نرخ رشد جمعیتی مثبت برای افزایش بهره اقتصادی در هر کشوری ضروری است. بنابراین نرخ رشد جمعیت عاملی اصلی و اساسی برای توسعه اقتصادی محسوب میشود.
براساس تناسب تولید ناخالص داخلی و نرخ رشد جمعیت، وجود نیروی کار فعال میتواند تولید ناخالص داخلی هر کشور را افزایش دهد. برهمین اساسا کشورهای هند و چین در آینده به اولین و دومین قدرت اقتصادی بزرگ دنیا تبدیل میشوند و جایگزین اروپا و آمریکا خواهند شد چراکه در اروپا و آمریکا با وجود مشوقهای فراوان فرزندآوری نرخ رشد جمعیت همچنان منفی و یا ثابت است.
کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران به این معنی است که موالید نسبت به میزان جمعیت کاهش چشمگیری برای اولین بار در تاریخ کشور داشته است و در این سالها تنها حدود 600 هزار نفر سالانه به جمعیت کشور افزوده شده اما در گذشته به ویژه در دهههای 60 تا 70 با وجود جمعیت 30 میلیون نفری کشور، سالانه یک و نیم میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده میشد.
مخاطرات ناشی از کاهش جمعیت
این در حالی است که کاهش رشد جمعیت باعث کاهش نیروی مولد و افزایش سالخوردگان میشود و این امر سبب کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد و توقف کشورها از رسیدن به مولفههای صنعتی و تولیدی دنیا خواهد شد و این امر به معنی اجبار کشورها برای وارد کردن نیروی کار از دیسگر کشورهاست همچون کشورهای توسعه یافتهای که در حال حاضر نیروی کار خود را از دیگر کشورها دنیا تامین میکنند. اما کشور ما در زمره کشورهای توسعه یافته دنیا قرار نمیگیرد و نیروهای کار وارداتی که در حال حاضر در این کشور مشغول به فعالیت اقتصادی و تولیدی هستند به دلیل شرایط بد اقتصادی کشور خودشان به کشور ما مهاجرت میکنند.
سیاستهای کنترل نرخ جمعیت که از دهه 70 توسط دولتهای وقت اعمال شد سبب بهوجود آمدن پنجره جمعیتی در کشور شد که کاهش باروری را بهدنبال داشت و هم اینک توقف و کاهش نرخ باروری در کشور به معضلی اساسی در توسعه اقتصادی تبدیل شده بهگونهای که فرصت برگرداندن شرایط فرهنگی گذشته به حد زیادی از دست رفته و دیگر نمیتوان میزان باروری در کشور را به حد قابل قبولی در گذشته رساند.
اجرای طرحهای مشوق فرزند آوری
هر چند در طرحهای حمایتی همچون طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تجربه همه کشوها در اعمال مشوق های فرزند آوری استفاده شده و هر گونه تشویقی که در کشورهای دیگر استفاده شده با توجه به مقتضیات ایران به کار گرفته میشود اما سیاستهای کاهش جمعیت بسیار بیشتر از افزایش باروری به بار مینشیند و تغییر زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی که دهههای گذشته با تبلیغات فراوان و سوءمدیریت در کشور ما اکنون به بار نشسته بسیار مشکل است و کل حاکمیت باید در میدان حضور داشته باشد تا بتوان از این چالشها عبور کرد.
مخاطرات ناشی از کاهش جمعیت در آینده میتواند همه ارکان زندگی را از اقتصاد، فرهنگ و موضوعات استقلال کشور و دفاعی تحت تاثیر خود قرار دهد.
مسئولان امر از ابتدای دهههای 60 و 70 با شعار فرزند کمتر زندگی بهتر بر روی در و دیوار و انواع مواد غذایی این خیانت بزرگ را به کشور کردند که جمعیت را به این حد از رشد کاهش دادهاند و حالا باید با سیاستهایی که البته اجرای آنها نیز در شرایط فعلی قدری دیر است اما ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است! نسبت به افزایش نرخ رشد جمعیت کمک کنند.
تسهیل در ازدواج جوانانی که حتی به گواه آمارها به تجرد واقعی رسیدهاند و فراهم ساختن شرایطی آسان برای ازدواج جوانان در سنین باروری و کمک رسانی به آنها برای تشکیل زندگی از لحاظ افزایش مشوقهای ازدواج و فرزندآوری شاید بتواند قدری این چاله بزرگ جمعیتی در کشور را کنترل کند.
انتهای پیام /*