یک‌شنبه 27 مهر 1404

پیوند جهان رسانه با میدان مقاومت در روایت کارگردانی از غزه

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
پیوند جهان رسانه با میدان مقاومت در روایت کارگردانی از غزه

رمان «بیست و دو» اثر هاشم نصیری که به تازگی منتشر شده است. نویسنده در این اثر با روایت سرگذشت یک کارگردان جوان در دل بحران غزه، پیوند میان جهان رسانه و میدان مقاومت را به تصویر می‌کشد.

رمان «بیست و دو» اثر هاشم نصیری که به تازگی منتشر شده است. نویسنده در این اثر با روایت سرگذشت یک کارگردان جوان در دل بحران غزه، پیوند میان جهان رسانه و میدان مقاومت را به تصویر می‌کشد.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب - زهرا اسکندری: هاشم نصیری، نویسنده رمان «سی و سه»، در تازه‌ترین اثر خود با عنوان «بیست و دو» بار دیگر به سراغ موضوع مقاومت فلسطین رفته است. او در این کتاب با بهره‌گیری از همان شخصیت‌ها و کاراکترهای آشنا، اما در بستری جدید از تحولات سیاسی و امنیتی منطقه، روایتی متفاوت و چندلایه از جنگ بیست‌ودو روزه ارائه کرده است.

داستان از 25 بهمن 1386 آغاز می‌شود؛ روزهایی بارانی در ضاحیه جنوبی بیروت که سرنوشت جوانی به نام «سعید» را دگرگون می‌کند. او دانشجوی کارگردانی است که رویای ساخت نخستین فیلم سینمایی‌اش را در سر دارد، اما مسیرش به جایی ختم می‌شود که میان هنر، عشق و خیانت باید انتخاب کند.

سعید شخصیتی است که رمان «بیست و دو» حول محور او شکل می‌گیرد. او عاشق سینماست و در جست‌وجوی الهام برای ساخت فیلمی متفاوت به پاریس سفر کرده است. در پاریس با دو هم‌کلاسی‌اش، «سارا» و «دانیال»، آشنا می‌شود که هر یک با گذشته و انگیزه‌ای متفاوت وارد دنیای سینما شده‌اند.

در ظاهر، سه جوان هستند با آرزوهای مشترک: ساختن فیلم، حضور در جشنواره کن و دستیابی به شهرت. اما در لایه‌های پنهان‌تر، هر کدام با مسیری تاریک و مبهم روبه‌رو می‌شوند که آن‌ها را از رؤیای هنرمندانه‌شان دور می‌کند.

سارا، دختری فلسطینی است که از دل بمباران‌های غزه گریخته و خود را به فرانسه رسانده است. رؤیای او، ساخت فیلمی درباره رنج مردمش است، اما به مرور زمان درگیر جاه‌طلبی و وسوسه‌های شهرت می‌شود. دانیال، جوانی ایرانی با گذشته‌ای مرفه، تحصیل‌کرده پاریس است و برای ساخت فیلمی پرهزینه، هرگونه همکاری با نهادهای مشکوک را می‌پذیرد. در میانه این مثلث، سعید قرار دارد؛ جوانی که میان علاقه به سارا و آرزوی فیلمسازی، قدم به مسیری می‌گذارد که او را تا آستانه یک عملیات تروریستی پیش می‌برد.

داستان با گرهی تکان‌دهنده پیش می‌رود: سعید مأمور می‌شود تا در کافه‌ای به نام «زعتر» در ضاحیه لبنان، سردار قاسم سلیمانی را ترور کند. او نمی‌داند که وارد بازی پیچیده‌ای شده است؛ بازی‌ای که طراحان اصلی‌اش نه عشق و هنر، بلکه سرویس‌های اطلاعاتی دشمن‌اند. او وسوسه شده است تا با این ترور سرمایه ای را بدست آورد و از طریق آن بتواند رویای فیلم سازیش را ادامه دهد تا هم خود را به سارا و هم همکلاسی هایش که او را یک بچه کشاورز بر سر زمین های سوخته می دانستند ثابت کند.

در جریان عملیات، سعید درمی‌یابد هدف واقعی او نه سردار سلیمانی، بلکه «امید» از نیروهای مقاومت است. این مواجهه غیرمنتظره، آغاز دگرگونی درونی سعید می‌شود. شخصیتی که تا پیش از آن در جست‌وجوی شهرت و عشق بود، حالا با واقعیت مقاومت و حقیقتی متفاوت روبه‌رو می‌شود.

خانه عنکبوت؛ شبکه‌ای از خیانت و فریب

در بخش‌های بعدی رمان، نویسنده با ساختاری معمایی، از شبکه‌ای موسوم به «خانه عنکبوت» پرده برمی‌دارد؛ گروهی که سارا و دانیال در پاریس تشکیل داده‌اند و در خدمت سازمان موساد فعالیت می‌کنند. اعضای این شبکه، جوانانی از طبقات فقیر و ناراضی‌اند که با وعده پول و شهرت جذب می‌شوند و به جاسوسی می پردازند. ترور عماد مغنیه از همین طریق و با افشای یک نوجوان از محل قرار گیری او صورت می گیرد.

نصیری در این بخش، با جزئیاتی مستندگونه، نحوه جذب نیروها، طراحی عملیات‌ها و شیوه نفوذ آن‌ها در منطقه را توصیف می‌کند. از نگاه او، این شبکه استعاره‌ای از فریب فرهنگی و رسانه‌ای است؛ جایی که انسان‌ها در تارهای دروغ گرفتار می‌شوند و آزادی خود را از دست می‌دهند.

بازگشت به حقیقت

پس از دو سال، سعید که از مسیر خود پشیمان شده، به دنیای مقاومت بازمی‌گردد. او درمی‌یابد که همه آنچه درباره حزب‌الله و نیروهای مقاومت تصور می‌کرده، ساخته ذهن تبلیغاتی دشمن بوده است.

با هدایت «امید»، «حاج فواد» و «شهید قاسم سلیمانی»، مأموریتی تازه به او سپرده می‌شود: شرکت در عملیات غواصی، مأموریتی که هدف آن انتقال سلاح به غزه از مسیر زمینی و از دل سرزمین‌های اشغالی است. این نام از ایده عماد مغنیه گرفته شده؛ فرمانده‌ای که معتقد بود اسرائیلی‌ها هرگز تصور نخواهند کرد انتقال تسلیحات از مسیر زمینی انجام می‌شود و دائم در مسیر دریایی به دنبال شکار آن هستند.

نویسنده در توصیف این مأموریت، فضای داستان را به سمت روایت‌های جاسوسی و امنیتی می‌برد. سعید با هویتی جعلی، خود را به‌عنوان پزشک وارد اسرائیل می‌کند و از طریق شخصی به نام «فرانک»، که یکی از عوامل نفوذی مقاومت در ساختار اسرائیل است، به نوار غزه نزدیک می‌شود.

در همین مسیر، چهره واقعی بسیاری از اطرافیان او آشکار می‌شود. فرانک، مأمور دو جانبه‌ای است که هم در میان اسرائیلی‌ها جایگاهی دارد و هم به نیروهای مقاومت خدمت می‌کند. اما همسر او، نظامی اسرائیلی، و برادرش «مایکل» از افسران موساد هستند؛ کسانی که نقش مهمی در پیگیری ترور فرماندهان مقاومت دارند.

در نقطه اوج داستان، سعید درمی‌یابد سارا همان دختری که روزی به عشق او زندگی می‌کرد در واقع یکی از نیروهای باسابقه موساد است. این کشف، او را در برابر بزرگ‌ترین تضاد درونی زندگی‌اش قرار می‌دهد؛ عشق یا حقیقت؟

از سوی دیگر، مایکل برای حذف نیروهای مقاومت، نقشه‌ای جدید طراحی می‌کند و سارا را مأمور کشتن سعید در نوار غزه می‌سازد. در مقابل، دانیال که از مسیر گذشته خود پشیمان است، تصمیم می‌گیرد با امید همکاری کند و خانه عنکبوت را افشا کند. اما او نیز دیر متوجه می‌شود که بازی را باخته است.

روایت نصیری در فصل‌های پایانی، به درون نوار غزه می‌رسد؛ جایی که سعید، در میانه جنگ تازه‌ای مشابه جنگ 33 روزه، در تلاش برای رساندن سلاح به گروه‌های مقاومت است. او در این مسیر با نوجوانی به نام «یحیی» آشنا می‌شود؛ جوانی که نماد نسلی تازه از مقاومت است.

در یکی از صحنه‌های تأثیرگذار کتاب، سعید درمی‌یابد سارا خواهر یحیی است و همین آگاهی، لایه‌ای انسانی و احساسی به داستان می‌بخشد. در نهایت، پس از کشته شدن فرانک و دستگیری دانیال، سعید در دل غزه دوربینی به دست می‌گیرد تا از ویرانه‌ها و مقاومت مردمش فیلم بسازد. او هیچ گاه تصور نمی کرد اولین فیلم جدی خود را بدون هیچ دستیار و نیرویی و در لوکشینی با اتفاقات طبیعی بتواند به ثبت برساند.

اما داستان درست در نقطه‌ای به پایان می‌رسد که سارا خود را به نوار غزه می‌رساند تا بلکه بتواند کمکی برای سعید و برادرش یحیی باشد، اما دست او برای هردوی آنان خوانده شده است و همین باعث می شود تا سارا کاری را که نباید را انجام دهد.

رمان با جمله «ادامه دارد» پایان می‌یابد؛ عبارتی که نشان می‌دهد نویسنده قصد دارد روایتش را در اثری دیگر ادامه دهد و سرنوشت سعید، سارا و سایر شخصیت‌ها را در دل تحولات آینده مقاومت پی بگیرد.

هاشم نصیری با نگارش «بیست و دو» مسیر داستانی خود را که از رمان «33» آغاز کرده بود، ادامه داده است. در این دو اثر، او کوشیده تصویری انسانی و چندوجهی از مبارزان مقاومت ارائه دهد و درعین‌حال به پیچیدگی‌های روانی و اخلاقی شخصیت‌هایی بپردازد که میان ایمان، شک و منافع شخصی در نوسان‌اند.

برخلاف بسیاری از آثار در این حوزه که روایت را صرفاً از زاویه دید نیروهای مقاومت دنبال می‌کنند، نصیری با انتخاب راویانی از دل جامعه غربی و از میان دانشجویان هنر، کوشیده است شکاف فرهنگی میان دو جهان را به تصویر بکشد؛ شکافی که در نهایت در بستر جنگ غزه به هم می‌رسد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

از کودکی رویای سینما و کارگردانی را در سرت پرورانده‌ای. در اول جوانی و در اوج نداری، خودت را از زمین های کشاورزی جنوب لبنان به فرانسه کشانده‌ای و با پیش خدمتی در رستوران های مجلل پاریس، توانسته‌ای لیسانس کارگردانی‌ات را بگیری.

حالا تو مانده‌ای و تنها قدم باقی‌مانده تا تعبیر رویای کودکی‌ات. اما هرچه فکر می‌کنی یک جای کار می‌لنگد. هم می‌لنگد، هم سخت است که برای ساختن اولین فیلم بلند سینمایی‌ات مجبور باشی قاسم سلیمانی و نیروهایش را ترور کنی. شاید راه دیگری وجود داشته باشد. شاید هم این تنها راهت باشد.

کتاب «22» نوشته هاشم نصیری در 220 صفحه و با شمارگان 200 نسخه به بهای 330 هزارتومان از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.