دوشنبه 5 آذر 1403

چرا اصلاح طلبان کارگزاران را از خود نمی دانند؟/ سرنوشت نامعلوم پیشنهاد محسن هاشمی به جبهه اصلاحات!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
چرا اصلاح طلبان کارگزاران را از خود نمی دانند؟/ سرنوشت نامعلوم پیشنهاد محسن هاشمی به جبهه اصلاحات!

در حالی عضو حزب کارگزاران سازندگی پیشنهاد راه اندازی یک حزب قوی و واحد در جبهه اصلاحات را مطرح کرده است که بسیاری از چهره های اصلا طلب، جبهه سازندگی را از خود ندانسته و حزب سیاسی مطبوع خود را قربانی جریان سازندگی می دانند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محسن هاشمی رفسنجانی عضو حزب کارگزاران سازندگی این روزها با طرح دغدغه ای تازه پیشنهاد ایجاد یک حزب قوی و واحد در جبهه اصلاحات را مطرح کرده است تا شاید از این طریق جریان منزوی اصلاحات را از رخوت گوشه گیری نجات دهد و نگرانی حذف از ساختار قدرت کشور را تا حدی کاهش دهد.

پس از انتخابات ریاست جمهوری 1400 و روی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم، جریان رقیب یعنی اصلاح طلبان و حامیان دولت قبل، با وجود آنکه هر کدام کاندیدایی در انتخابات داشتند، با شکست مواجه شدند؛ شکستی که موجب شد علی رقم تلاش بسیار برای تبلیغ علیه کاندیدای رقیب انزوا و سرخوردگی تنها حاصل حضور آنها در تبلغات انتخاباتی شود.

از سوی دیگر عملکرد دولت حسن روحانی در طول 8 سال گذشت خود عاملی دیگر برای انزوای سیاسی جریان اصلاحات بود. جریانی که در سال 92 با تمام توان و با بهره گیری از تمام ظرفیت های حزبی و سیاسی خود به حمایت تمام قد از کاندیداتوری حسن روحانی پرداخت و در نتیجه توانست وی را با وعده هایی که بسیاری از مطالبات این جریان را شامل می شد، راهی پاستور کند.

از رفع حصر سران فتنه تا مانیفستی برای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی و بین المللی از جمله وعده هایی بود که روحانی در قبال حمایت اصلاح طلبان از وی در انتخابات ریاست جمهوری به آنها داد اما عدم پایبندی به شعارهای مطرح از سوی وی درطول 4 سال دولت اول حسن روحانی باعث نارضایتی و دلخوری اصلاح طلبان شد با این حال اما این جریان برای حفظ حیثیت سیاسی خود مجبور شد درسال 96 با ابزار القای امید گشایش پسابرجامی در مقابل قفل توافق برجام و تبعات اقتصادی ناشی از تحریم در صورت پیروزی رقیب مجددا به حمایت از روحانی پرداخته و در نهایت برای یک دوره چهارساله دیگر نام وی از صندوق‌های رای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بیرون کشانده شود تا لااقل از دلهره باقی ماندن یا حذف شدن از ساختار قدرت بکاهند.

عملکرد روحانی در طول 8 سال در حالی شکل گرفت که نه تنها منتقدان وی بلکه جریان حامی روحانی و اصلاح طلبان نیز لب به انتقاد از وی گشودند.

پشیمانی های پر از تکرار اصلاحات از حمایت روحانی

بسیاری از چهره های سرشناس اصلاح طلب در گعده های خصوصی و گاهی تجمعات عمومی از اینکه در انتخابات از ریاست جمهوری وی حمایت کرده بودند ابراز پشیمانی کردند.

مصطفی کواکبیان نماینده مردم تهران از تریبون خانه ملت گفت: به عنوان نماینده مردم خجالت می کشم از اینکه بگویم از این دولت حمایت کرده‌ام؛ پروانه سلحشوری هم عنوان کرد: رئیس‌جمهور شرایط را به‌گونه‌ای رقم زد که حامیانش از مردم خجالت می‌کشند؛ صادق زیباکلام گفت: رویم نمی‌شود در چشم کسانی که با تشویق من به روحانی رأی دادند، نگاه کنم؛ شرمنده آنهایم؛ محمدعلی ابطحی از اعضای دولت اصلاحات هم عنوان کرد: رئیس جمهوری که با پشتوانه اصلاحات آمده، به شدت غیر قابل دفاع شده است و اصلا ربطی به آن روحانی ایام انتخابات ندارد. صادق خرازی هم در اظهاراتی گفته بود اگر به سال 92 برگردم به روحانی رای نمی دهم.

این میان بسیاری از سلبریتی ها که در میتینگ ها و تجمعات انتخاباتی از روحانی حمایت کرده بودند نیز آرام آرام لب به اعتراف گشوده و از حمایت خود ابراز پشیمانی کردند و بسیاری دیگر از چهره های سیاسی اصلاح طلب هم سکوت اختیار کرده تا مجبور به پاسخگویی به افکار عمومی نشوند.

در هر حال حمایت این جریان سیاسی از کاندیداتوری حسن روحانی و ماندن وی برای 8 سال در قدرت حاصلی نداشت جز اینکه کشور با مشکلات بسیاری دست به گریبان شد ضمن اینکه حیثیت سیاسی اصلاح طلبان نیز در بین افکار عمومی مردم لکه دار شد.

مواضع عریان اصلاح طلبان و خدشه دار شدن پایگاه اجتماعی

با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری 1400 در حالی که محسن مهرعلیزاده با سابقه اصلاح طلبی و عبدالناصر همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی دولت روحانی از جناح نزدیک به دولت وارد تبلیغات انتخاباتی شدند، اما جریان اصلاحات دیگر نه انگیزه ای برای حمایت از این دو کاندیدا داشت و نه پایگاهی در بین مردم داشت تا با اتکا به آن در پی پیروزی در انتخابات باشد.

گسست و شکاف در اردوگاه اصلاحات تا جایی ادامه پیدا کرد، که محسن مهرعلیزاده دلخور از جریان مطبوعش در عدم حمایت و پشتیبانی از وی دست به نامه نگاری زد. وی در نامه ای خطاب به بهزاد نبوی، رئیس جبهه اصلاحات درخواست کرد تا با حضور در این جبهه سیاسی، برنامه‌های خود را به سمع اعضای آن برساند. اما این نامه پی پاسخ ماند و نه تنها بهزاد نبوی بلکه هیچ یک از چهره های اصلاح طلب به آن پاسخی ندادند.

عبدالناصر همتی، هم دیگر کاندیدای منتسب به این جریان بود که وی نیز از حمایت اصلاح طلبان باز ماند.

ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در اظهاراتی گفته بود، «من از سران اصلاحات خواهش می‌کنم که از کسی حمایت نکنند و اجازه دهد این سرمایه اجتماعی برای اصلاح‌طلبان بماند».

وی البته در واکنش به حمایت کارگزاران از کاندیداتوری همتی گفته بود: «کارگزارن اصلا اصلاح‌طلب نیستند. ما فراموش نکرده‌ایم که حتی ضربه هم به جریان اصلاحات زده‌اند. لذا کارگزاران می‌تواند راه خود را برود. این‌ها را از در بیرون کنند از پنجره برمی‌گردند و اصلاح‌طلبان با حمایت از آنان اشتباه می‌کنند. آقای همتی اگر راست می‌گوید بگوید در این مدت در بانک مرکزی چه گلی به سر مردم زده است؟ یا اصلا چه موضع اصلاح‌طلبی داشته است؟ آقای مهرعلیزاده نیز همین طور. من او را اصلاح اصلاح‌طلب نمی‌دانم»!

مواضع عریان چهره های اصلاح طلب از دو کاندیدای نزدیک به این جریان، گسست و انشقاق در اردوگاه اصلاحات را پیش از پیش عیان کرد و موجب شد که بعد از گذشت 8 سال عملکرد دولت مورد حمایت این جریان، اندک پایگاه اجتماعی باقی مانده برای آنها نیز دچار خدشه و ریزش شود.

در نهایت اما با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، آیت الله سید ابراهیم رئیسی با کسب اکثریت آراء پیروز انتخابات شد و سکانداری پاستور را در اختیار گرفت.

دو راهی اصلاحات برای ماندن در انزوا یا افزایش گسست داخلی

با روی کار آمدن دولت جدید البته اصلاح طلبان از تلاش برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور فروگذار نکردند از مواضع رادیکالی تا راه اندازی روزنامه های توقیف شده و تخریب دولت سیزدهم همکی بخشی از پازل جریان اصلاحات برای احیا پایگاه اجتماعی از دست رفته خود بود.

اما این میان پیشنهاد برای ایجاد حزب جدیدی که بیش از پیش از واحد و قوی عمل کند، راهکار تازه ای است که چهره هایی همچون محسن هاشمی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی آن را مطرح کرده است. پیشنهادی که تا کنون هیچ چهره اصلاح طلبی نیست به آن واکنش نشان نداده است.

شاید این پشنهاد با دیدگاه چهره هایی همچون ناصر قوامی محک زده می شود که اساسا کارگزاران را دشمن درجه یک اصلاحات دانسته و اساسابین آنها و ارودگاه اصلاحات غرابتی را متصور نیستند.

حال باید دید گسست در اردوگاه اصلاحات به بهانه همین پیشنهاد عضو کارگزارن سازندگی باز هم بیش از پیش خود را نمایان خواهد کرد یا اینکه اصلاح طلبان راه ماندن در انزوا را در همین اندازه ترجیح خواهند داد.

بیشتر بخوانید؛

حق مهرعلیزاده است که برنامه‌اش را به نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان ارائه دهد

فائزه هاشمی و تاج زاده به دنبال فشار بر نظام هستند

چرا اصلاح طلبان کارگزاران را از خود نمی دانند؟/ سرنوشت نامعلوم پیشنهاد محسن هاشمی به جبهه اصلاحات! 2
چرا اصلاح طلبان کارگزاران را از خود نمی دانند؟/ سرنوشت نامعلوم پیشنهاد محسن هاشمی به جبهه اصلاحات! 3
چرا اصلاح طلبان کارگزاران را از خود نمی دانند؟/ سرنوشت نامعلوم پیشنهاد محسن هاشمی به جبهه اصلاحات! 4