چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمیکند؟ / پشت پرده انتشار روایتهای ناجوانمردانه از جوانرود!
عامل مهم در آشوبهای خیابانی در کشور و بهویژه غرب کشور، دو کانالی است که سعی در تهییج مردم با شعارهای ناسیونالیستی و دعوت آنها به تجمع به هر بهانهای میکنند.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای شنبه پنجم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیروزی تیم ملی ایران مقابل ولز با تیترهایی همچون برخاستن ققنوس از خاکستر، شکار اژدها در قطر؛ اژدها را قورت دادیم، یوزها با شکار اژدها به جام جهانی برگشتند، ایران دو - ولز، اسرائیل، آل سعود و وطنفروشان داخلی و خارجی صفر در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در صفحات روزنامهها برخی سعی کردهاند تنها به پیروزی تیمملی و جشن ملی خیابانی بپردازند و برخی دیگر نگاه سیاسی به ماجرا دارند.
روزنامه اصلاح طلب سازندگی با تیتر شادی پر از بغض به تحلیل پیروزی ایران در مقابل ولز پرداخت.
این روزنامه نوشته است: باید از شکستها درس گرفت. تیم ملی اشتباهات بازی قبل را برطرف کرد و پیروز شد؛ دیروز مردم ایران با گلوی پر از بغض شادمان بودند!
روزنامه هممیهن در سرمقاله خود با وجود اینکه ادعا کرده ورزش سیاسی نیست اما فوتبال را به سیاست گره زده و نوشته است:
خوشحالی موفقیت تیم ملی در برابر کشته شدن حتی یک نفر نیز برای سیاست نمره منفی محسوب میشود و ذهن سیاستمدار بیش از هر جا باید درگیر این باشد. تقلیل امر سیاست به ورزش همان اشتباهی است که مرتکب شدهاید، پس تکرارش نکنید. اگر این تیم میتواند برای حکومت افتخارآفرینی کند، چرا از دیگران استفاده نمیکنید. تردیدی نیست که فرق چندانی از جهت سیاسی و ارزشی میان آنکه در حال اعتراض است با آنکه در زمین فوتبال دیروز گل زد، وجود ندارد. تنها فرقشان این است که بازیکن براساس مدیریتی شایسته و در جایی که صلاحیت دارد، بهکار گرفته شده است، پس افتخارآفرینی میکند و تشویق میشود و خوشحالی را به ارمغان میآورد. ولی این نیرویی که کف خیابان است، معترض است، چون در جایی که شایسته است قرار نمیگیرد سهل است که مانع حضورش هم میشوند.
در ادامه این یادداشت آمده است:
آن عضو تیم ملی تتو کرده و زندگی شخصی خود را دارد و در تیم ملی بازی میکند و درآمد خوبی هم دارد و هر جا برود قدر میبیند ولی این جوان نهتنها اینها را ندارد، بلکه برای یک تتو باید پاسخگوی افراد بیتوجه باشد و در انتخاب زندگی شخصی خود نیز مصونیت متعارف را نداشته باشد. کافیست همان برخوردی را که با فوتبالیستها و سایر ورزشکاران میکنید و همان جایگاهی را که برای آنان قائل هستید، برای دیگران نیز قائل باشید؛ در این صورت بخش اصلی مسائل ایران حل خواهد شد. اگر میخواهید در سیاست موفق شوید، لازم است الگوی رفتاری موجود در فوتبال را سرمشق سیاست هم قرار دهید.
وضعیت ذهنی پریشان در شورای نویسندگان این روزنامه سوپر رادیکال باعث شده است که حتی نسخهای که یک هفته قبل برای فوتبال نوشته بودند را فراموش کرده و کف خیابان را به فوتبال گره بزنند! این روزنامه یک هفته قبل در سرمقاله خود نوشته بود که هرگونه بهرهبرداری سیاسی و جناحی از تیم بهزیان فوتبال و جامعه خواهد بود. اگر دخالت سیاسی در انتخاب یا خطزدن نام شخص خاصی در تیمملی، محکوم است، متقابلا انتقال استرس سیاست را به ورزشکاران نیز همین اندازه باید محکوم کرد. باید اجازه داد بخشهایی از حوزه عمومی، استقلال خود را از سیاست حفظ کنند. حکومتی که همهچیز را سیاسی کند، به منتقدانش یاد میدهد آنها هم در صورت توانایی چنین کنند.
حالا که فرصت اغتشاشات برای هسته سخت اصلاحات از دست رفته است، سیاستگذاران این روزنامه به یکباره یاد فوتبال سیاسی افتاده و آن را راهحل عبور از آشوب خواندهاند، این سطح از تناقضات فکری باعث شده است تا روزنامههایی رادیکال چون هممیهن روی دکه باد بخورند! روزنامه هممیهن خودش را تریبون خط سوم جبهه اصلاحات میداند، این روزها این خط میان مردم که هیچ میان همفکرانش نیز بازاری ندارد!
روزنامه اعتماد نیز سعی کرد آخرین تلاشها را برای سیاسی کردن برد تیمملی انجام دهد؛ در گزارش این روزنامه آمده است:
تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی خود در مرحله گروهی جام جهانی ظهر دیروز برابر ولز قرار گرفت و با نتیجه دو بر صفر به پیروزی رسید. هر دو گل ایران در اوقات تلف شده بازی به ثمر رسید. روزبه چشمی و رامین رضاییان زننده دو گل یوزها بودند. با این برد ایران به جام جهانی بازگشت. رامین رضاییان زننده گل دوم ایران به ولز بعد از این بازی در پستی اینستاگرامی با انتشار تصویری بعد از گلزنیاش که تلفیق توامان اشک و خنده بود، نوشت: «جایی که واقعا نمیدونستم بخندم یا اشک بریزم. مردم ایران از ته قلبم دوستتون دارم. شما سزاوار بهترینها هستید.» برخی از کاربران شبکههای اجتماعی نیز با در نظر گرفتن وقایع اخیر با بازنشر پست رامین رضاییان نوشتند ما هم چنین حسی داریم. البته رامین ساعتی بعد این پست را پاک کرد.
روزنامه ایران اما نگاهی دیگر به برد تیمملی فوتبال کشورمان داشته و نوشته است:
پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر ولز بار دیگر ثابت کرد هر جا که استعداد و توانمندی کمنظیر فرزندان این آب و خاک با امید و تلاشی بیدریغ همراه میشود، تحقق حماسهها و افتخارات بزرگ دور از انتظار نیست. این پیروزی بزرگ، تحقق باورهای ملتی بود که هیچگاه در برابر شکست سر خم نکرده و از هر فرصتی برای موفقیت و سربلندی کشور عزیزشان بهره میبرند. این پیروزی نه تنها میتواند سرآغازی برای پیروزیهای بزرگتر در عرصه فوتبال و ورزش باشد، بلکه سرآغازی است برای ایمان و باورمندی بیشتر به توانمندیهای فرزندان این سرزمین. همان جوانانی که تحقق ایران قوی در گرو باور و ایمان آنها به این آرمان بزرگ و تلاش و همت بیدریغ آنها برای رسیدن به آن است.
در ادامه سرمقاله ایران به قلم وزیر ارشاد آمده است:
جوانان ما بارها نشان دادهاند که هرگاه به آنها اعتماد شده است، تا پای جان بر سر دفاع از آبرو و عزت میهنشان جنگیدهاند. جوانان ما نشان دادهاند که با یک شکست تن به ناامیدی نمیدهند و از تحقق آرمانها و آرزوهای بزرگشان دست نمیکشند. آنها بارها ثابت کردهاند که جز به پیروزی نمیاندیشند و شادی هممیهنانشان را با هیچ دستاورد دیگری در این دنیا معاوضه نمیکنند. این شادی حق ملت ایران است، حق ملتی که هیچگاه و در هیچ عرصهای تسلیم نشده و تن به شکست و سرافکندگی نداده است. چنین ملت پرافتخاری شایسته بهترینها است و برای رسیدن به آنچه شایسته آن است باید با تمام توان برای ساختن «ایران قوی» مبارزه کرده و با ناامیدیها و ناامیدکنندگان بستیزد.
روزنامه همشهری نیز بازی ایران با ولز را تحلیل فنی کرده و مینویسد:
کیروش همانند بازی اول در این بازی هم با ترکیبش همه را غافلگیر کرد. خیلیها انتظار داشتند سیدحسین حسینی پس از 6گلی که از انگلیس دریافت کرد، نیمکتنشین شود اما مرد پرتغالی تصمیم گرفت مقابل ولز هم از این دروازهبان استفاده کند. برخلاف پیشبینیها خبری از بازگشت شجاع خلیلزاده و محمدحسین کنعانیزادگان به ترکیب نبود تا مجید حسینی و مرتضی پورعلیگنجی زوج خط دفاع را در سیستم چهاردفاعه تشکیل دهند. با بیرونماندن روزبه چشمی و صادق محرمی، رامین رضاییان دفاع راست تیم شد و میلاد محمدی هم در همان جناح چپ بازی کرد. در میانه میدان سعید عزتاللهی جای علی کریمی را گرفت و سردار آزمون هم در خط حمله به ترکیب اضافه شد تا مشخص شود کیروش در این بازی برای برد تیمش را به زمین فرستاده است.
روزنامه کیهان نیز حاشیههای این دیدار را به نگارش درآورده و نوشته است:
پیش از آغاز بازی بازیکنان تیم ملی همزمان با پخش سرود ملی و همخوانی با این سرود به استقبال بازی با ولز رفتند؛ اقدامی که خشم و عصبانیت وطن فروشان داخلی و خارجی را به همراه داشت تا جایی که یکی از کارمندان شبکه سعودی اینترنشنال بلافاصله پس از بازی در تلویزیون ظاهر شد و گفت: به تیم ملی تبریک نمیگویم. حتی نمیتوانم خسته نباشید بگویم به بازیکنان تیم ملی. من به هیچ وجه بازی ایران را نمیبینم یعنی میبینم اما فقط به این دلیل که ببینم چه عکسالعملی نشان میدهند.
در ادامه این گزارش آمده است:
باید به این نکته نیز اشاره داشت که همزمان با پخش سرود و هم خوانی آن از سوی بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان چند تن از هواداران ایرانی در ورزشگاه اشک میریختند. این در حالی بود که یکی از تماشاگران نیز در روی سکوها تصویری از سردار دلها را در دست گرفته بود تا یاد و خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی در میان تماشاگران زنده شود.
جادوگر دروغساز
روزنامه جوان به چهره پشت نقاب یکی از لیدرهای اغتشاشات پرداخته و نوشته است:
دو روز پیش علی کریمی تصویری خونآلود از یک جوان منتشر کرد و مدعی شد او با دوشکا در جوانرود تیر خورده است. در حالی که صاحب عکس خود را فرد دیگری و آسیب به پایش را هم مربوط به سانحه تصادف و در 22 تیرماه اعلام کرد. علی حمیدوند صاحب عکس از ساکنان روستای وراینه نهاوند در 22 تیرماه امسال بر اثر تصادف موتور با سواری در محور نهاوند به نورآباد متأسفانه پای خود را از دست میدهد و مجروحیت او ربطی به اتفاقات اخیر ندارد. حالا بماند دوشکایی در مهار آشوبهای اخیر استفاده نشده است.
در ادامه این گزارش آمده است:
یکی دو روز قبل از آن هم کریمی در استوری اینستاگرام خود فیلمی از دختری در حال رقص گذاشت و با معرفی پیج او، ادعا کرد این دختر رقاص نوه آیتالله مکارمشیرازی است. چند ساعت بعد، این شخص با انتشار یک ویدئو هرگونه انتساب به آقای مکارم را رد کرد و با عصبانیت خواست این کار را تکرار نکنند. او حتی نام آیتالله مکارم را هم بلد نبود درست تلفظ کند! آن دختر مربی بدنسازی و ساکن خارج کشور است و از قضا در صفحه شخصیاش در حمایت از اغتشاشات مطلب میگذارد، اما خود هدف دروغهای کریمی قرار گرفت. علی کریمی تاکنون در مورد هیچ یک از دروغهایش نه عذرخواهی کرده و نه واکنشی نشان داده است. این نشان میدهد او به جادوی دروغ اعتقاد دارد و آن را شیوهای برای کارش میداند، نه آنکه سهواً دروغ بگوید.
علیه روایت های ناجوانمردانه از جوانرود
روزنامه فرهیختگان در شماره امروز خود روایتی دست اول از حوادث جوانرود را منتشر کرده و مینویسد:
هیچ گزاره روشنی نمیتوان برای اعتراضات و تبدیل آن به اغتشاشات در جوانرود پیدا کرد. به اعتقاد برخی ریشه اعتراضات، معیشتی است. براساس سرشماری رسمی سال 1395 مرکز آمار ایران، جوانرود با نرخ بیکاری 32.6 درصد، سومین شهرستان با بالاترین نرخ بیکاری در کشور بوده است. کارشناسان آمار غیررسمی نرخ بیکاری را بهمراتب بیشتر از این رقم میدانند بهخصوص اینکه در سالهای اخیر و با بازگشت تحریمهای آمریکا، وضعیت از سال 95 به مراتب سختتر شده است. اما اگر نرخ بیکاری، عامل اصلی شکلدهی به اعتراضات و آشوبها باشد، باید تندترین اعتراضات در اسلامآباد غرب و ثلاثباباجانی که رتبههای اول و دوم با بیشترین نرخ بیکاری را دارند، رخ میداد.
فرهیختگان درباره دلایل اغتشاشات نوشته است:
عامل دیگر در آشوبهای خیابانی در کشور و بهویژه غرب کشور، رسانههای ضد ایران، شبکههای اجتماعی بهویژه دو کانالی است که سعی در تهییج مردم با شعارهای ناسیونالیستی و دعوت آنها به تجمع به هر بهانهای میکنند. همین کانالها و شبکههای اجتماعی هستند که توانستهاند اعتراضات خیابانی را به اقدامات تروریستی پیوند بزنند. کانالهایی که امروز از ساخت کوکتل مولوتف و بستن محورهای مواصلاتی میگویند، در میانه مهرماه «گام نهایی پیروزی» را «یک شب در خیابان ماندن» مردم میخواند: «فقط یک شب تا سحر خیابان را کنترل کنید