چند میلیارد برای جبران خسارت کرونا در عرصه فرهنگ اختصاص یافت؟
آیا این رقم بیش از 300 میلیارد تومان یا در همین حدود است و در صورتی که رقم به این منظور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص یافته، چرا میان فعالان این عرصه توزیع نشده است؟ برخورد مبهم و غیرشفاف با این موضوعات میتواند به برخی شائبهها دامن بزند؟
پس از گذشت بیش از چهار ماه از شیوع کرونا، حوزه فرهنگ و هنر ایران به عنوان یکی از بخشهایی که بیشترین تعطیلی را داشتند و بیشترین ریزش مشتری و زیان را متحمل شدهاند، هنوز با حمایت معناداری مواجه نگشته و خسارات این بخش تامین نشده؛ اما آیا رقمی نیز برای این بخش اختصاص و نیز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص نیافته یا چنین اتفاقی رخ داده و هنوز به اهالی فرهنگ پرداخت نشده است؟!
به گزارش «تابناک»؛ پس از تداوم تعطیلی اماکن فرهنگی و هنری، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامههای جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیسجمهور با اعلام خسارات وارده به بخش فرهنگ و هنر ایران متاثر از کرونا، خواستار اقدامات حمایتی متناسب با ابعاد این خسارات شد؛ برآوردی که به گفته وزیر ارشاد جامع بوده و خسارات حوزه فرهنگ، نشر، تئاتر، موسیقی، تجسمی، سینما، رسانه، آموزشگاهها، موسسات، کانونها و مشاغل مرتبط با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن در نظر گرفته شده و ابعاد ماجرا به ستاد ملی کرونا برای تصمیم گیری منتقل شده بود.
صالحی در این نامهها به اسحاق جهانگیری، محمود واعظی، محمدباقر نوبخت و محمد نهاوندیان نوشته بود: «همان گونه که مستحضرید روزهای رونق کسبوکارهای فرهنگی، هنری و رسانهای کشور، با آغاز بحران همهگیری بیماری کرونا به گونهای دیگر رقم خورد، چنانچه روند رکود و کسادی در سال جاری نیز تدوام یافته است. با توجه به نگاه همدلانه و متعهدانه دولت محترم و در راس آن ریاست محترم جمهور برای بهبود محیط کسب و کارها و ضرورت انجام اقدامات حمایتی در این بخش، سپاسگزار خواهد بود، مطابق دستور جنابعالی و با توجه به ویژگی شغلی هنرمندان و فعالان فرهنگی که عموما از جمله آسیبپذیرترین قشرهای جامعه هستند عنایت ویژهای به منظور کاستن حداقلی از فشار مالی و معیشتی آنان صورت پذیرد.»
وزیر فرهنگ و ارشاد در ادامه تاکید کرد: «مزید استحضار میزان خسارت وارده این بخش تا پایان فروردین ماه جاری بالغ بر 9,760,921 میلیون ریال، معادل 976 میلیارد تومان برآورد و نیز حمایتهای پیشنهادی صندوق اعتباری هنر در سه بخش حق بیمه، سرانه درمان و جبران خسارت بیکاری پیشبینی شده است که شامل 218,789,659,500 ریال حق بیمه برای 35500 نفر از اعضای صندوق، 137,768,400,000 ریال سرانه درمان برای 78100 نفر از اعضا و 1,439,980,000,000 ریال برای جبران خسارت بیکاری هنرمندان میزان در نظر گرفته شده است. با همین ملاحظات به پیوست گزارش برآورد میزان خسارت وارد آمده به بخش فرهنگ و هنر تا این تاریخ، برای دستور مساعدت و اقدامات حمایتی تقدیم میشود.»
در برآورد خسارت کسب و کارهای بخش فرهنگ و هنر، خسارت اهالی فرهنگ در سه بخش فرهنگی معادل 3,475,751 ریال، هنری معادل 3,503,170 ریال و رسانهای و تولید محتوای دیجیتال معادل 2,782,921 ریال تفکیک شدهاند که سرجمع این ارقام 9,760,921 ریال اعلام شده است. در کنار این 976 میلیارد تومان، بیش از 179 میلیارد تومان نیز به عنوان خسارات مورد نیاز برای اداره صندوق اعتباری هنر در نظر گرفته شده که مجموع کمک بابت حق بیمه هنرمندان معادل 218,789,659,500 ریال، مجموع کمک سرانه درمان هنرمندان معادل 137,768,400,000 ریال و مجموع کمک بابت جبران خسارت و بیکاری هنرمندان معادل 1,439,538,059,500 ریال به عنوان رقم تفکیکی اعلام شده است.
*س_سرنوشت مبهم خسارت کرونا برای فرهنگ و هنر ایران_س*در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی 1155 میلیارد تومان برای حفظ حیات عرصه فرهنگ و هنر ایران درخواست کرده بود اما از آن زمان تاکنون میزان خسارت وارد آمده به اهالی فرهنگ به مراتب افزایش یافته و اکنون شرایط برای تداوم حیات بسیاری از اماکن فرهنگی و هنری به ویژه اماکن و فعالیتهای خصوصی، ناممکن شده است. «تابناک» پیشبینی کرده بود باید منتظر موج سهمگینتر خسارات به حوزههای فرهنگی و هنری بود و برآوردهای به مراتب بزرگتری را در نظر گرفت اما اتفاقی در این زمینه رخ نداد و خبری از برآوردهای تازه نشد.
پرسش و ابهام اساسی در این شرایط این است که آیا به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رقمی برای جبران خسارات ناشی از کرونا پرداخته شده است؟ اگر پاسخ منفی است، چرا به نامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقعی نهاده مشده است؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا این رقم بیش از 300 میلیارد تومان یا در همین حدود است و در صورتی که رقمی به این منظور به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص یافته، چرا میان فعالان این عرصه توزیع نشده است؟ برخورد مبهم و غیرشفاف با این موضوعات میتواند به برخی شائبهها دامن بزند؟