چهارشنبه 7 آذر 1403

«چین»؛ نقطه‌ای که سیاستمدان و تحلیلگران آمریکایی عقل و منطق از کَف می‌دهند / چرا واشنگتن بدنبال مهار پکن است؟

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
«چین»؛ نقطه‌ای که سیاستمدان و تحلیلگران آمریکایی عقل و منطق از کَف می‌دهند / چرا واشنگتن بدنبال مهار پکن است؟

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره نوعِ موضع گیری‌ها و تفکر نخبگان سیاسی و چهره‌های دانشگاهی و تحلیلگران آمریکایی در مورد چین، به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که این قِسم از افراد، در تعریف فضای ایده آل مد نظر خود از چهارچوب‌های یک سیاست درست و خوبِ آمریکا در رابطه با چین، تا حد زیادی عقل و منطق را کنار می‌گذارند و موضوعاتی را مطرح می‌کنند، که نه تنها...

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره نوعِ موضع گیری‌ها و تفکر نخبگان سیاسی و چهره‌های دانشگاهی و تحلیلگران آمریکایی در مورد چین، به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که این قِسم از افراد، در تعریف فضای ایده آل مد نظر خود از چهارچوب‌های یک سیاست درست و خوبِ آمریکا در رابطه با چین، تا حد زیادی عقل و منطق را کنار می‌گذارند و موضوعاتی را مطرح می‌کنند، که نه تنها چین را تضعیف نمی‌کند بلکه برعکس موجب آسیب رسیدن به منافع و امنیت ملی ایالات متحده آمریکا نیز می‌شود. موضوعی که البته تبعات خطرناک گسترده تری را نیز می‌تواند به همراه داشته باشد.

اندیشکده کوئینسی در گزارش خود می‌نویسد: «یکی از ویژگی‌های منفی و آسیب‌زای مناظرات و بحث‌های حوزه سیاست خارجی در آمریکا این است که وقتی اندیشمندان و چهره‌های مطرح حوزه مذکور می‌خواهند در مورد مساله مختلف بین المللی صحبت و تحلیل کنند، عمدتا نوعی خویشتنداری و ملاحظه را لحاظ می‌کنند. با این حال، این قاعده را به هیچ عنوان در مورد چین و مسائل مرتبط با این کشور رعایت نمی‌کنند و تا حد زیادی تهاجمی و غیرمنطقی به مسائل چین می‌نگرند.

این رویکرد هم در مجامع دانشگاهی آمریکا و هم در میان رهبران سیاسی و سیاستمداران آن به وضوح قابل مشاهده است. این مساله در نوع خود همانطور که پیشتر نیز گفته شد، آسیب‌ها و هزینه‌های زیادی را برای آمریکا ایجاد کرده است.

در میان چهره‌های مشهور دانشگاهی آمریکا، پروفسور "جان میرشایمر" که از چهره‌های برجسته نظریه پردازان رئالیسم در روابط بین الملل نیز است، یک نمونه جدی از این رویکرد است. میرشایمر تاکنون انتقادات صریح و جدی را از تلاش‌های گسترده آمریکا جهت تغیر نظام‌های سیاسی در مطنقه خاورمیانه مطرح کرده است. وی همچنین یکی از مخالفان جدی توسعه ناتو به سمت شرق و ایجاد تهدید برای روسیه هم بوده و پیش از آغاز جنگ اوکراین نیز به درستی هشدار داده بود که این مساله می‌تواند روابط جهان غرب با روسیه را به نقطه انفجار و درگیری برساند. اخیرا نیز میرشایمر صریحا اعلام کرده که یکی از اصلی‌ترین دلایل و محرک‌های اوج گیری فزاینده تنش‌ها میان ناتو و روسیه در مورد مساله اوکراین، تحریکات و اقدامات نابخردانه دولت آمریکا و متحدان آن بوده است.

با این حال، رویکرد میرشایمر نسبت به چین مدت هاست که تهاجمیِ محض است و وی هرگونه کاهش حضور نظامی آمریکا در شرق آسیا و تشن زایی‌های آن علیه پکن را رد کرده و می‌کند. وی حتی هشدار داده که چین سعی دارد با تمام توان خود آمریکا را از منطقه آسیا - پاسیفیک اخراج کند.

دیدگاه و رویکرد جان میرشایمر نسبت به چین با گذشت زمان تهاجمی‌تر و سخت‌تر نیز شده است و حتی وی از افزایش مراودات اقتصادی میان آمریکا با چین نیز شدیدا انتقاد می‌کند. او در سال 2021 در نوشته‌ای از خود، سیاست دولت آمریکا در تعامل اقتصادی نزدیک با چین را قویا محکوم و رد کرد. او در این رابطه می‌نویسد: "از آنجایی که یک چینِ قدرتمند‌تر به احتمال فراوان موقعیت و جایگاه آمریکا در آسیا و ورای این منطقه را به چالش خواهد کشید، انتخاب منطقی برای آمریکا در این رابطه کاملا روشن است: واشینگتن باید روند اوج گیری قدرت چین را به هر نحو ممکن کُند و حتی متوقف کند. این در حالی است که آمریکا اکنون فقط و فقط به قدرتمند‌تر‌شدنِ چین کمک می‌کند".

میرشایمر در ادامه می‌گوید: "تعامل و ارتباط با چین می‌تواند بدترین انتخاب راهبردی باشد که آمریکا اتخاذ می‌کند. هیچ نمونه تاریخی معتبری را شاهد نبوده ایم که یک قدرت بزرگ به نحوی فعال خیزش و ظهور رقیب اصلی خود در محیط بین المللی را تقویت کند. البته که اکنون روند تعاملات و همکاری‌های به ویژه اقتصادی چین و آمریکا به نقطه‌ای رسیده که کمتر می‌توان در مورد آن کار موثری را انجام داد".

در عرصه سیاسی، سناتور آمریکایی "جاش هاولی"، بسیاری از نظرات و دیدگاه‌های میرشایمر را به صورت عملی و میدانی نشان می‌دهد و حمایت می‌کند. هاولی حامی مشهور و برجسته دوری کردن از درگیری‌ها و جنگ‌های غیرضروری آمریکا در کشور‌های در حال توسعه و همچنین اروپا است. در واقع، وی تنها عضو سنای آمریکا بود که علیه درخواست سوئد و فنلاند جهت عضویت در تشکیلات ناتو، در سال 2022 رای داد. انتقاد‌های سناتور هاولی از حمایت‌های غیرمشروط دولت بایدن از اوکراین نیز تا حد زیادی در رسانه‌ها و میان افکار عمومی آمریکا بازتاب یافته است و حتی مورد اشاره جمهوریخواهان و نمایندگان کنگره نیز بوده است.

با این همه، سناتور هاولی رویکرد‌ها و مواضع به شدت تهاجمی و سخت گیرانه‌ای را در مورد چین اتخاذ کرده و می‌کند. فرقی هم نمی‌کند که موضوع چه باشد. خواه مسائل تجاری، یا مساله تایوان، و یا حضور نظامی آمریکا در منطقه پاسیفیک. سناتور هاولی در جریان سخنرانی خود علیه درخواست فنلاند و سوئد جهت عضویت در ناتو، منطقش را اینگونه تشریح کرد:

"توسعه ناتو نیازمند حضور نظامی بیشتر آمریکا در قاره اروپا است. در واقع، حضور انسانی، تسلیحاتی و تجیهزاتی، و البته پشتوانه مالی بیشتری را طلب می‌کند. البته که این مساله صرفا هم محدود به یک بازه زمانی کوتاه نیست و در بلند مدت هم صدق می‌کند. با این همه، باید توجه داشته باشیم که اصلی‌ترین دشمن ما در محیط بین‌المللی، در قاره اروپا نیست. اصلی‌ترین دشمن ما در قاره آسیا است. زمانی هم که صحبت از تقابل با این دشمن می‌شود، ما در بازی خیلی ضعیف و عقب هستیم. البته که روشن است من در مورد چین صحبت می‌کنم. چین سیاست‌های امپریالیستی را دنبال می‌کند. این کشور می‌خواهد همسایگانش را تسخیر کند و از هر فرصتی هم جهت توسعه قدرتش استفاده می‌کند و در نهایت نیز بر آن است تا بر آمریکا مسلط شود. "

سناتور هاولی بر پایه مواضع خود در مورد چین خواستار کاهش حضور نظامی آمریکا در اروپا و در نقطه مقابل، افزایش حضور این کشور در قاره آسیا جهت تقابل با چین است. وی در این رابطه می‌گوید: "فنلاند و سوئد می‌خواهند به اتحاد آتلانتیک بپیوندند تا در مقابله روسیه قدرت بیرند. البته که این موضوع با توجه به نزدیکی آن‌ها به خاک روسیه و دغدغه‌های امنیتیشان کاملا قابل درک است. با این حال، مشکلات و چالش‌های اصلی امنیتی آمریکا در جهان، نه در اروپا بلکه در آسیا ریشه دارند. بله، تهدید اصلی علیه ما چین است. مردم آمریکا باید یک حقیقت را در این رابطه بدانند: ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی آمادگی لازم و کافی را جهت مقاومت در برابر چین ندارد. توسعه بخشی به تعهدات امنیتی آمریکا در اروپا، تنها مشکلات این کشور را گسترده‌تر خواهد کرد و در عین حال، امنیت آن را نیز به نحو قابل توجهی کاهش خواهد داد. "

اخیرا نیز جاش هاولی به صراحت از وزیر خارجه آمریکا "آنتونی بلینکن" درخواست کرده تا تسلیحِ تایوان را به جای ارائه کمک‌های بی حد و حصر به اوکراین در اولویت سیاست خارجی واشینگتن قرار دهد. از نگاه سناتور هاولی، اوکراین در حاشیه منافع ملی آمریکا قرار دارد، اما تایوان، در مرکز منافع دولت و ملت آمریکا واقع شده است.

شاید در قالب رقابت‌های جهانی، آمریکا، چین را تهدیدی جدی‌تر علیه منافع ملی و امنیت خود ببیند. با این حال، اتخاذ مواضع سخت و تهاجمی از سوی افرادی نظیر سناتور هاولی علیه چین، اعتبار آن‌ها را افزایش نمی‌دهد و حتی می‌تواند مشکلات به مراتب گسترده تری را نیز برای واشینگتن ایجاد کند. دشمنی بی حساب و کتاب دولت آمریکا علیه چین، به هیچ عنوان امنیت ملی آمریکا را تقویت نخواهد کرد و حتی می‌تواند برای آن به شدت آسیب‌زا باشد.

در واقع، این جنس دشمنی می‌تواند خطرات گسترده تری را در مقیاس با ماجراحویی که اکنون آمریکا در قالب جنگ اوکراین در حال ارتکاب آن است، علیه منافع کلان این کشور به همراه داشته باشد. اقدامات تحریک کننده آمریکا در منطقه شرق آسیا و به طور خاص در مساله تایوان، احتمال درگیری مستقیم نظامی آمریکا با چین را به شدت افزایش می‌دهد. با این حال، افرادی نظیر سناتور هاولی وقتی باید در موضوعاتی نظیر "چین" که اتفاقا به نفع آمریکا هم است، خویشتنداری و طمانینه پیشه کنند، عملا در نقطه مقابله این قبیل رویه‌ها رفتار می‌کنند و در نهایت هم خلق فاجعه می‌کنند.

رویکرد‌های اینچنینی، شکست‌هایی فاجعه بار برای آمریکا هستند و به جای اینکه موقعیت جهانی آمریکا را بهبود بخشند، روز به روز تضعیف بین المللی آن را تسریع می‌کنند. وضعیتی که به دلیل اتخاذ مواضع افرادی نظیر سناتور هاولی در آمریکا بر سیاست خارجی این کشور حاکم شده است.»