دوشنبه 5 آذر 1403

کرونا می‌گیریم؟! می‌میریم؟!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
کرونا می‌گیریم؟! می‌میریم؟!

نیمه‌ی اول سال گذشته که حدود دو ماه از ورود ویروس کرونا به کشور گذشته بود، در یادداشتی که به لطف همکاران رسانه‌ای بازتاب وسیعی هم پیدا کرد از تناقض‌های ویروسی نوشتم. بعد از آن و تا همین لحظه، هربار که می‌خواستم از این ویروس اسمش را نبر بنویسم، به دلایل متعددی خودداری کردم. امروز یک بار دیگر یادداشت سال گذشته‌ام را خواندم. فقط به روزش می‌کنم و بندی، اضافه! اضافات را داخل () می‌آورم.

متن یادداشت قدیم و اضافات جدید:

 تناقض‌های ویروسی و انتظار از جامعه ارتباطی

رسانه‌ها و جامعه ارتباطات کشور در این دوران پر از تناقض بهتر است با کمک متخصصان سایر حوزه‌ها همچون؛ اقتصاد، سیاست، جامعه‌شناسی و روانشناسی به تولید و نشر و بازنشر مطالب کاربردی پرداخته و نقش تاریخی خود را در این برهه‌ی بی‌همتا برای بشر امروز، ایفا کنند. فاصله‌گذاری اجتماعی جای خود و محترم، اما امروز بیش از هر زمان دیگری به حضور و هم‌فکری جدی و عملی اهل فن و به‌ویژه صاحبان دانش و تجربه نیاز داریم. در هنگامه‌ا‌ی هستیم که در همه چیز دچار تناقضیم. چند تناقض را با هم مرور میکنیم تا بیشتر به اهمیت نقش رسانه‌های حرفه‌ای و استمداد آن‌ها از نخبگان دغدغه‌دار پی ببریم.

1- می‌خواهیم نترسیم و اگر نترسیم جانمانمان در خطر است. (لطفا به اطرافمان دقیق نگاه کنیم که چه ترسی دوست، همسایه و فامیلمان را در بر گرفته است).

2- می‌خواهیم شاد باشیم اما بیش از یک میلیون نفر در جهان درگیرند. (تا این لحظه که مشغول نوشتنم 144 میلیون و 761 هزار و 922 نفر) با احتساب دایره مرتبطین‌شان چه عدد بزرگی می‌شوند! در کشورمان بیش از سه هزار نفر (69هزارو 574)، عزیزان خود را از دست داده‌اند و بیش از پنجاه هزار (2 میلیون و 335هزار و 905 نفر) درگیر مبارزه و طی دوران سخت بیماری (بوده یا) هستند! کدام یک از ما در میان فامیل، دوستان و آشنایان، فوتی و یا بیمار حاد نداریم؟ اگر تا به حال درگیر نشده‌ایم خدا را شکر اما چه تضمینی وجود دارد در جرگه این خانواده‌ها قرار نگیریم؟

3- خانواده‌های داغدار، تنها مانده‌اند! به تعبیر دکتر مهدی محسنیان‌راد، دوردفنی می‌کنند! رسم و معرفت دیرینه‌ی ما نمی‌گذاشت صاحبان عزا تنها بمانند. حتی از شب سوم، هفتم و چهلم هم خبری نیست و شاید نتوانند برای عزیزانشان، مراسم سالگرد بگیرند (که نگرفتند)! دارند می‌سوزند و می‌سازند. نمی‌توانیم و نباید کنارشان قرار گیریم!. با روح و روان بشدت آزرده و خسته‌ی این خانواده‌ها چه باید کرد؟

4- چه بر سر کسب و کارها آمده و خواهد آمد؟ بیکاری مزمن، گسترش فقر و... با آسیب‌های مخرب و ناشی از فروپاشی‌های اقتصاد شکننده چه خواهیم کرد؟ از یک‌طرف تکرار می‌کنیم در خانه بمانیم و از طرف دیگر دغدغه‌ی تعطیلی کسب و کارها، توان ناچیز باقی مانده را نابود خواهد کرد! (اعتراض‌ها را ببینید)!

5- کودکان، نوجوانان و جوانانمان! در این شرایط چه وضعیتی دارند؟ اگر چاره‌اندیشی نکنیم ترس ناشی از ویروس تا چه زمان با آن‌ها خواهد ماند؟ مگر پدران و مادران ما خاطرات تلخ ناشی از جنگ‌های جهانی اول و دوم را از یاد بردند؟ مگر ما میراث‌دار عوارض ناشی از جنگ 8 ساله با عراق نیستیم؟ (بر مراکز پژوهشی است که در این زمینه آمار علمی ارائه دهند).

6- می‌گوییم و می‌نویسیم به رسانه‌ها و منابع معتبر اعتماد کنید اما اکثریت اعتماد نمی‌کنند! دلایل خود را دارند. رسانه‌های ما و به‌ویژه صدا و سیما در هوای آزاد تنفس نمی‌کنند. گروه دیگری می‌گویند چرا رسانه‌های معاند حتی در این شرایط ابربحرانی به ایران هراسی، پایان نمی‌دهند؟ به این فکر نمی‌کنند که خودشان می‌گویند رسانه‌های معاند! خب، تکلیف آن‌ها مشخص است. ما چرا با عملکرد بدمان بهانه به دستشان می‌دهیم؟ (آیا این روند تغییر کرده؟ تناقض گویی‌های درون دولت، سخنگویان متعدد و سیاسی کردن کرونا و واکسیناسیون، اعتباری حتی برای رسانه‌های رسمی گذاشته است)؟ و... این غصه و قصه سر دراز دارد (و... از قرار معلوم... دارد)!

(قدرت کثیف، حتی با جان جهانیان در بازی است، چه برسد به جان ایرانیان خسته از تحریم و وامانده از تدبیر و امید برخی سیاستمداران دین‌مدار)! (اینگونه است که کاری از دست هیچ کس و از جمله، جامعه‌ی ارتباطی کشور ساخته نیست).

*مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات