سه‌شنبه 15 آبان 1403

کشف مسیر جدید برای درمان کاهش شنوایی با بالا رفتن سن

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
کشف مسیر جدید برای درمان کاهش شنوایی با بالا رفتن سن

تهران - ایرنا - مطالعه جدید محققان درباره شنوایی در موش‌های پیر و جوان نشان می دهد امکان «یاد دادن» به مغز برای فیلتر کردن و حذف صداهای پس‌زمینه و بهبود ضعف شنوایی از این طریق در سنین بالا وجود دارد.

به گزارش مشرق از سای تک دیلی، محققان در دانشگاه «جانز هاپکینز» برای یافتن پاسخ اینکه مغز در میان کاهش شنوایی در سنین بالا چگونه کار می‌کند، دریافتند موش‌های پیر نسبت به موش‌های جوان توانایی کمتری برای «خاموش کردن» برخی سلول‌های خاص فعال مغز در جریان صدای محیط دارند. به گفته آنها نتیجه این امر ایجاد یک مرحله صوتی «مبهم» (fuzzy) است که تمرکز مغز را روی یک نوع صدا - مانند اصوات و کلمات - و فیلتر کردن صدای اطراف دشوار می‌سازد.

دانشمندان از مدت‌ها پیش کاهش گریزناپذیر شنوایی مرتبط با بالا رفتن سن را با سلول‌های مویی در گوش داخلی که در طول زمان لطمه دیده یا نابود می‌شوند، مرتبط شناخته اند.

اما محققان جانز هاپکینز می‌گویند مطالعات جدید آنها که به تازگی در «ژورنال علم عصبی» منتشر شده، حاکی از آن است که مغز ارتباط زیادی با این مساله دارد و درمان چنین کاهش شنوایی شاید از طریق یاد دادن دوباره به مغز برای آرام کردن عصب‌ها عملی باشد.

«پاتریک کانولد» استاد مهندسی بیومدیکال دانشگاه جان هاپکینز می‌گوید: شنیدن حوزه گسترده‌تری از گوش است. او خاطرنشان می‌کند که بیشتر افراد بعد از 65 سالگی نوعی کاهش شنوایی را تجربه می‌کنند که شامل مواردی مانند ناتوانی در تشخیص گفت‌وگوهای فردی در یک رستوران یا کافه می‌شود.

کانولد و تیم تحقیقاتی او، فعالیت 8 هزار و 78 سلول مغزی (یا نورون) را در منطقه قشر شنوایی مغز در 12 موش پیر (16 تا 24 ماهه) و 10 موش جوان (2 تا 6 ماهه) ثبت و ضبط کردند.

این محققان ابتدا موش‌ها را به گونه‌ای شرطی کردند که با شنیدن یک صدا، یک فواره آب را لیس بزنند. سپس، همین تمرین در حالی اجرا شد که «نویز سفید» در پس‌زمینه پخش می‌شد.

بدون صدای پیرامونی، موش‌های پیر درست همانند موش‌های جوان با شنیدن صدا (صدای اصلی / اولیه) اقدام به لیسیدن فواره آب می‌کردند.

زمانی که محققان نویز سفید را وارد کار کردند، بطور کلی موش‌های پیر نسبت به موش‌های جوان عملکرد ضعیف‌تری در شناسایی صدا و لیسیدن فواره آب داشتند.

همچنین موش‌های جوان در شروع و پایان صدا اقدام به لیسیدن فواره آب کردند، اما موش‌های پیر در آغاز پخش صدا و همچنین پیش از آغاز پخش صدا این کار را کردند که حاکی از این بود که آنها فکر می‌کردند که صدایی وجود دارد؛ در حالی که هیچ صدایی نبود.

محققان سپس با آزمایش‌های دیگری عملکرد مستقیم نورون‌های مغزی را در زمان آزمایش‌های شنوایی بررسی کردند. در شرایط طبیعی، زمانی که مدارات مغزی در حضور صدای پیرامونی به درستی کار می‌کند، برخی فعالیت‌های نورون‌ها در زمان شنیدن صدا (اصلی) افزایش پیدا کرد، اما در عین حال برخی نورون‌های دیگر سرکوب یا خاموش شدند. اما در مورد بیشتر موش‌های پیر توازن به سمت فعال بودن بیشتر نورون‌ها بود و نورون‌هایی که قرار بود در زمان پخش صدای اصلی در کنار صدای پیرامونی خاموش شوند، خاموش نشدند.

به گفته کانولد، یک علت این مساله ممکن است این باشد که شاید مغز در موش‌های پیر به نوعی رفتار می‌کند که گویی صدا وجود دارد؛ در زمانی که صدا وجود ندارد.

وی خاطرنشان کرد: به علت ظرفیت بالقوه انعطاف‌پذیر یادگیری مغز پستانداران می‌توان به مغز «یاد داد» تا در حیوانات پیرتر به مساله آشفتگی صداها بپردازد. ممکن است راهی برای یاد دادن به مغز برای تمرکز بر یک صدای خاص در میان ناهنجاری اصوات و نویزها وجود داشته باشد.

کانلود در پایان خاطرنشان کرد که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا بتوان نقشه دقیق ارتباط بین ناتوانی در خاموش کردن نورون‌های خاص و ضعف شنوایی را مشخص کرد.