یک‌شنبه 4 آذر 1403

کلام کاربردی و چالش حجاب

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
کلام کاربردی و چالش حجاب

زینب تاجیک، پژوهشگر مسائل دینی و فقهی توضیحاتی درباره کلام کاربردی و چالش حجاب ارائه داد.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ حجاب و پوشش همیشه و در همه فرهنگ‌ها و ادیان، بسیار مهم و کلیدی بوده است. چه زمانی که به عنوان یک امر زیستی - طبیعی لحاظ می‌شده است و چه زمانی که به عنوان یک مقوله فرهنگی - ارزشی مورد توجه قرار گرفته است و چه در ادیانی که به عنوان یک اصل مهم دینی - اعتقادی مورد عنایت بوده است. امروزه نیز در گستره تحولات اجتماعی و جهانی حجاب به عنوان نماد هویتی و فرهنگی زن مسلمان جایگاه خاص و ویژه‌ای دارد. در طول نیم قرن اخیر و با افزایش فعالیت اجتماعی زنان و ایجاد تحولاتی در مسائل زنان، مقوله حجاب هم دچار تغییرات و معضلاتی شده است تا جایی‌که برخی مسئله حجاب را از مسائل مهم و تعیین‌کننده‌ای می‌دانند که جمهوری اسلامی با آن درگیر است و نوع مواجهه با حجاب، حرکت اصلی نظام را دستخوش تغییراتی خواهد کرد. برای حل این معضل علاوه بر فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی باید به خوانش‌های مختلف از حجاب نیز توجه و عنایت داشت و تمام برنامه‌ریزی‌ها در جهت نهادینه‌کردن فرهنگ عفاف و حجاب بر پایه مهم‌ترین مبانی الهیاتی و کلامی و انسان‌شناسی و زن‌شناسی اسلام و مکتب تشیع باشد. نوع مبانی کلامی متفاوت درباره زنان ما را به خوانش‌های مختلف از حجاب می‌رساند. در این نوشتار بعد از بررسی و تحلیل مختصر خوانش‌های مختلف از حجاب، خوانشی که بر پایه عقل مبتنی بر وحی و حاکی از رویکرد کلامی - اجتماعی مذهب تشیع در جهت تمدن‌سازی مطرح شده است تبیین خواهد شد. به نظر می‌رسد یکی از راه‌حل‌های چالش حجاب در ایران تقویت این گفتمان درباره حجاب باشد. اکثر پژوهش‌های مرتبط با حجاب نشان دهنده روند رو به کاهش توجه زنان به پوشش اسلامی دارد. این امر حکایت از تضعیف و عدم همراهی زن ایرانی با رویکرد سنتی از حجاب دارد. بعد از انقلاب اسلامی و فراهم‌شدن حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و علمی و... نگاه و رویکرد سنتی به مقوله عفاف و حجاب پاسخگوی زنان نبوده و باعث دوری زنان از حجاب شده است. این رویکرد که نسبت به رویکرد‌های دیگر از حجاب سابقه طولانی‌تری دارد، با پیش‌فرض‌هایی همچون توصیه به مستوری زن و فتنه‌انگیزی زنانگی همراه است و از هرگونه اختلاط زن و مرد در عرصه‌هایی که مردانه تعریف شده‌اند پرهیز می‌دهد. این نگاه و رویکرد حضور و فعالیت اجتماعی زنان را به عنوان تهدیدی برای معنویت مردان تلقی می‌کند که باید به شدت از آن پرهیز شود. این خوانش از حجاب به شدت مردم حور است و زنانگی در عرصه‌های خصوصی و خانوادگی منحصر می‌شود. برخی از فق‌های معاصر نیز با همین رویکرد پوشش کامل زن حتی وجه و کفین را نیز واجب و مطابق با احتیاط می‌دانند. در این نگاه نه تنها حضور اجتماعی زن برای حرکت جامعه اسلامی لزومی ندارد که زنان هر چقدر در پستوی خانه قرار بگیرند بهتر بوده و جامعه اسلامی، اسلامی‌تر خواهد شد. در این رویکرد بدون توجه به نگاه جامع به آیات قرآن و منظومه فکری اسلام، با مقوله حجاب و حتی حد پوشش نگاه شده است. طرفداران این نوع نگاه با ظاهرگرایی و عدم استفاده از عقلانیت و فلسفه به دنبال حل مسائل زنان رفته‌اند که نتیجه آن عدم همراهی زنان با این خوانش بوده است. رویکرد انسان‌شناسی که به عنوان پیش‌فرض این خوانش بوده است برتری تکوینی مردان و مردانگی بر زنان و زنانگی است و این نوع نگاه که از یونان باستان و ادیان تحریف شده به اسلام نیز ورود پیدا کرده است بر تمام مباحث فقهی و حقوقی و فرهنگی و اجتماعی سایه انداخته است. این نوع نگاه در همان سال‌هایی که حرکت اصیل انقلاب اسلامی در حال شکل‌گیری بود به شدت مورد مخالفت و انتقاد قرار گرفت. تلاش‌های استاد مطهری در رد مستوری و پرده‌نشینی زنان در نقد چنین رویکردی به مقوله حجاب بود. رویکرد فمینیستی به حجاب این رویکرد با تاکید بر انتخاب‌گری در حجاب به عنوان حق طبیعی زنان، اجباری بودن حجاب و تحمیل سبک پوششی خاص بر زنان را به چالش کشیده و معتقد است مبارزه بر علیه این قانون باعث ایجاد مقاومت در زنان برای رسیدن به حقوق خود شده است. برخی از فمنیست‌های مسلمان قرائت غالب از حجاب را به منزله انزوایی برای زنان مسلمان دانسته و معتقدند تنزل حجاب و عفاف به یک تکه پارچه باعث تهی نمودن واژه حجاب از معنای اصلی خود خواهد شد. از نظر برخی فمنیست‌های مسلمان اجباری‌شدن حجاب زمینه‌ساز محروم‌شدن زنان از حق مسلم خود و جلوگیری از فعالیت اجتماعی زنان خواهد شد. این رویکرد به حجاب و قوانین و احکام اسلام از نوعی سکولاریسم و تفردگرایی و تجربه‌گرایی نشأت گرفته است که نتیجه آن رنگ باختن ارزش‌های معنوی و اسلامی در مسائل زنان خواهد بود. در این رویکرد فرد معیار تشخیص و تعیین کننده ارزش‌ها خواهد بود و نهایتاً به نسبیت گرایی منجر خواهد شد. رویکرد کلامی به حجاب این رویکرد که از نوع نگاه جامع اسلام به زن سرچشمه می‌گیرد همزمان با شکل‌گیری حرکت انقلاب اسلامی با موضع‌گیری افرادی نظیر امام خمینی، شهید مطهری، آیت‌الله طالقانی و علامه طباطبایی آغاز شد و بعد از انقلاب اسلامی با رهنمود‌های مقام معظم رهبری حیات تازه‌ای گرفت. این رویکرد کلامی اجتماعی از حجاب که مبتنی بر دفاع از هویت انسانی زن، برابری زنانگی و مردانگی از حیت ارزشی، پذیرش تفاوت‌های زنانگی و مردانگی (از نظر جسمی، روحی روانی، عاطفی و تدبیری) و لزوم حضور اجتماعی زن برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است، بر اساس آموزه‌های اسلام ناب و مکتب تشیع با پشتوانه قرآن و برهان شکل گرفت. این قرائت، هم به خوانشی کرامت‌محور از حجاب خواهد انجامید و هم به کاربردی‌تر شدن کلام و خروج این علم از حصار تنگ انتزاعیات کمک خواهد کرد. یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های این خوانش از حجاب مبتنی بر عفت‌ورزی است، با بررسی سخنان اندیشمندان انقلاب اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که در تفسیر حجاب، عفت در نقطه مرکزی قرار می‌گیرد. به طور مثال استاد مطهری با طرد معنای حجاب به پرده‌نشینی و مستوری و در پستو ماندن زن، حیا و عفاف و پوشش را تدبیری از ناحیه خود زنان برای باارزشمند ماندن و حفظ موقعیت زنانه در مقابل مردان معنا می‌کند. در اندیشه امام خمینی نیز حجاب و عفاف به یک وحدتی می‌رسند که برای فعالیت اجتماعی زن مقدمتاً ضرورت دارند. ایشان تأکید می‌کنند زن با حفظ حجاب و عفت باید در تمام عرصه‌های اجتماعی و سیاسی هم‌دوش مردان فعالیت داشته باشد. چنان‌چه ملاحظه می‌شود در این خوانش از حجاب، زن دیگر موجود ناقص فتنه‌انگیزی نیست که حضور اجتماعی آن تهدیدی برای معنویت مردان باشد. بلکه حضور اجتماعی زنان برای تکمیل حرکت اصیل انقلاب اسلامی لازم و ضروری است و حجاب وسیله‌ای برای حفظ کرامت زن است. در این رویکرد کلامی از حجاب که بر مبنای جامعیت دین اسلام در راستای کرامت بخشی به زن است، حجاب دچار تطور معنایی شده است و متناسب با تغییرات زنان در جامعه جهانی زمینه حضور فعال زنان مسلمان را در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی و علمی و... نیز فراهم می‌کند. از دیگر شاخصه‌های رویکرد کلامی به حجاب، خوانش هویتی به مثابه نمادی از زن مسلمان است. در زمان رضاخانی کشف حجاب به جهت همراهی زنان طبقه متوسط و مرفه از سوی حاکمیت صورت گرفت و باعث شد موضوعی عرفی به موضوعی سیاسی تبدیل شود و حجاب به مثابه سمبلی در مقابل حاکمیت مطرح شد. یعنی حجابی که از سوی حاکمیت به عنوان نماد عقب‌افتادگی زن مسلمان مطرح می‌شد به عنوان نماد و سمبل مقاومت و هویت زن ایرانی اسلامی تبدیل شد. این واقعه باعث چرخشی مهم و مؤثر در خوانش‌های مختلف از حجاب شد. برخی از پژوهشگران غربی با توجه به همین معنا از حجاب این‌طور می‌نویسند: «نگاه نمادگونه به حجاب در غرب، ناشی از این است که زنان مسلمان دیگر مایل نیستند با غربی‌ها یکسان نگریسته شوند. آنان درصدد به دست آوردن و تأیید هویت خود به عنوان یک زن مسلمان هستند. انتخاب حجاب برای آن‌ها تنها یک امر دینی فردی نیست بلکه آن‌ها حجاب را به عنوان نماد هویت خود با کمال میل می‌پذیرند.» سخنان مقام معظم رهبریبیان‌کننده همین معنای هویتی به حجاب است. ایشان از حجاب به مثابه لباس ملی ایرانی و نماد گسترش اسلام و انتقال‌دهنده پیام به سایر جوامع یاد می‌کنند. چرخش معنای حجاب از امری فردی و صرفاً عبادی به رسانه‌ای هویتی و انقلابی در سخنان ایشان کاملاً مشهود است تا جایی‌که حجاب بانوان را برتر از پرچم کشور بیان می‌کنند. این چرخش آشکار از معنای حجاب با رویکرد کلامی در جهت هویت‌دادن به زن مسلمان ایرانی بود. این خوانش نمادین ضمن معنادهی به حجاب بانوان بیانگر کنشی بودن این موضوع در سطح جهانی است و ضامن حفظ کرامت انسانی زنان. با توجه به اینکه نگاه اصلی انقلاب اسلامی در موضوع حجاب، رویکرد کلامی اجتماعی از حجاب بود به نظر می‌آید در برنامه‌ریزی‌های کلان فرهنگی و اجتماعی در حوزه عفاف و حجاب چندان مورد عنایت و توجه قرار نگرفته است. اگر این رویکرد به حجاب با دقت و ریزبینی مسئولان مورد توجه قرار نگیرد و زنان ایرانی از حجاب خود احساس کرامت نداشته باشند، برخورد‌های خشن در این موارد نه تنها به گسترش فرهنگ عفاف و حجاب کمکی نخواهد کرد بلکه باعث «لج بی‌حجابی» نیز خواهد شد