کنار مستضعفان بمانیم / فراموشکاران دست در دست ظالمان
بررسی تیتر برخی رسانههای خاورمیانه نشان میدهد رسانههای ضدجریان نتوانستند در میدان خبر مرگ ملکه الیزابت دوم، محوریت را به دست بگیرند و تریبون ملتهای منتقد سیاستهای بریتانیا باشند.
بررسی تیتر برخی رسانههای خاورمیانه نشان میدهد رسانههای ضدجریان نتوانستند در میدان خبر مرگ ملکه الیزابت دوم، محوریت را به دست بگیرند و تریبون ملتهای منتقد سیاستهای بریتانیا باشند.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ فاطمه ترکاشوند: بازتاب مرگ ملکه بریتانیا در رسانههای جهان، موضوعی است که فارغ از صحنه سیاست جهانی میتواند حاوی اطلاعاتی ارزشمند درباره آبوهوای رسانههای جریان اصلی و رسانههای اقماری آنها در سطح جهان باشد. موضوعی که در ادبیات ارتباطات در جهان معاصر از آن با عنوان «رسانههای ضدجریان» یاد میشود و حالا به نظر میرسد که در ماجرای مرگ ملکه بریتانیا، چنین چیزی چندان قدرتمند به عرصه جهانی پا نگذاشته است.
رسانههای اول جهان به تبع دولتها طبیعتاً همان واکنشی را به این رویداد نشان دادند که از آنها انتظار میرفت. آنان به شکلی یکدست و یکپارچه، برخلاف سایر رهبران جهانی، برای این واقعه سوگواری کردند و روایتی همسو درباره این چهره سیاسی پرحاشیه ارائه دادند.
اما جالب آن که حتی رسانههای رده دوم جهان در کشورهایی که انتظار میرفت روایتی منتقدانه درباره ملکه بریتانیا داشته باشند، هم مواضع چندان متفاوتی نگرفتند. پایگاه خبری - تحلیلی «The New Arab» در گزارشی بازتاب رسانههای خاورمیانه و جهان عرب را به رویداد مرگ الیزابت دوم برشمرده و البته در میان رسانههای این کشورها تا حدود زیادی دست به گزینش همسو زده است.
لبنان
این پایگاه خبری به نقل از توئیتر یک خبرنگار لبنانی، تیتر روز شنبه برخی روزنامههای لبنانی را مورد توجه قرار داده که غالب آنها این رویداد را تسلیت گفتهاند. روزنامه لبنانی «LOrientLeJour» با تیتر «بانوی بزرگ درگذشته است» و روزنامه «نداء الوطن» با تیتر «الیزابت دوم میمیرد... زنده باد چارلز سوم!» این واقعه را روی جلد بردهاند.
اما این پایگاه به دو روزنامه دیگر که تیترهای نسبتاً زاویهداری را انتخاب کردهاند اشارهای نکرده است. روزنامه «الشرق الاوسط» عنوان «ملکه رفت... به سوی تاریخ» و روزنامه «النهار» عنوان «پل لندن فروریخت» را برای بازتاب این رویداد انتخاب کردند.
این پایگاه اما تصریح میکند «برخی روزنامهنگاران لبنانی، اعلام عزای عمومی سه روزه از سوی دولت لبنان و نیمهافراشته شدن پرچم این کشور در ادامه اقدام سایر دولتهای عربی را بازتاب دادهاند که با خشم کاربران لبنانی مواجه شده است چرا که دولت لبنان پس از انفجار بیروت در سال 2020 و کشته شدن بیش از 200 نفر، تنها یک روز عزای عمومی اعلام کرد».
این موضوع از اختلاف میان مردم لبنان با دولت و رسانههای همسو با جریان اصلی پرده برمیدارد.
اردن
این پایگاه همچنین به جلد روزنامه اردنی «الرأی» اشاره کرده که درباره مرگ ملکه نوشته است: «جهان در سوگ مله الیزابت، عزادار است». خبرگزاری رسمی پادشاهی اردن به نام «پترا» هم مانند «اردن تایمز» و «رؤیا نیوز» از همین زاویهدید به گزارش مرگ ملکه پرداختهاند.
عربستان سعودی
«سعودی گازت» در صفحه انگلیسی خود عنوان «ملکه الیزابت دوم در 96 سالگی درگذشت» را منتشر کرده و خبرگزاری رسمی دولت عربستان، SPA هم پیام تسلیت ملک سلمان و محمد بن سلمان را منتشر کرده است.
قطر
به گزارش این پایگاه، «گلف تایمز» دوحه نیز در کنار گزارشی با عنوان «ملکه الیزابت دوم درگذشت» خبر عرض تسلیت امیر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی را منتشر کرده است.
عمان
پایگاه «عمان دیلی» در گزارشی به روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی قدرتمند میان عمان و انگلستان پرداخته این عنوان را برگزیده است: عمان و بریتانیا روابط تاریخی محکم و چشمانداز روشنی دارند.
کویت
خبرگزاری کویت به عنوان پایگاه رسمی دولتی، پیام تسلیت امیر کویت به چارلز سوم را بازتاب داده است. روزنامه «القبس» هم عنوان «پل لندن فروریخت» را برای بازتاب این رویداد پرداخته است.
عراق
خبرگزاری عراق پیام تسلیت مقامات مختلف عراقی برای فوت الیزابت دوم را پوشش داده است. به گزارش این پایگاه، ملاقات ملکه الیزابت با ملک فیصل در دهه 1950 مورد توجه شبکههای اجتماعی عراق قرار گرفته است.
ایران
پایگاه «The New Arab» در پایان از ایران به عنوان صدایی متفاوت در منطقه یاد کرده است. «ایرنا خبرگزاری رسمی دولت، جنایتهای دوران ملکه الیزابت شامل کشتار مردم ایرلند شمالی، بمباران شیمیایی عراق، کشتار مردم یمن، مداخله در کودتای 28 مرداد ایران و جنگ در مصر، سوره و افغانستان را فهرست کرده است.» این پایگاه در مقابل ادعا کرده که ملکه انگلستان تنها نقشی فیگوراتیو دارد و طبق قانون اساسی بریتانیا از هیچ قدرت سیاسی برخوردار نیست.
اما سوال این است که یک چهره خنثای سیاسی چرا باید از سوی رسانهها و دولتمردان جهان، تا این اندازه پاس داشته شود؟ هرچند که تاریخ نشان میدهد بر خلاف ادعای این پایگاه، ملکه بریتانیا به هیچ عنوان، یک چهره بیعمل سیاسی نبوده و حتی در آن صورت نیز باید بابت بیعملی او در چنین سطحی بابت بسیاری از جنایات بریتانیا در سراسر جهان، بازخواست شود.
به علاوه درباره واکنش رسمی مقامات ایرانی به مرگ الیزابت دوم و اجتناب از ارسال پیام تسلیت، واکنشهای متفاوتی در شبکههای اجتماعی مورد بحث است. مجید تفرشی، تاریخنگار در توئیتر خود نوشته است: «درباره عدم تسلیت ایران در فوت ملکه بریتانیا، من مخالف تسلیت برای مرگ رهبر یک کشور نیستم. ولی طبق اسناد بریتانیایی، پس از قتل رئیس جمهور و نخست وزیر ایران در شهریور 60 و بحث مفصل در لندن درباره واکنش به این حادثه نهایتاً تصمیم گرفتند که نخست وزیر بریتانیا به ایران تسلیت نگوید و نگفت».
آفریقا
خبرنگار کارشناس آفریقایی شبکه CNN دیروز در گفتوگو با این شبکه تصریح کرد که آفریقا برای الیزابت، سوگواری نمیکند. او گفت: «میراث پیچیدهای از ملکه در آفریقا وجود دارد. در قاره آفریقا مردم میگویند ما برای ملکه سوگواری نخواهیم کرد چرا که جنایات بزرگی در حق نیاکان ما مرتکب شد و هیچ وقت به آنها اعتراف نکرد. به همین خاطر است که آفریقاییها در توئیتر و سایر شبکههای اجتماعی ما بر مرگ او مویه نخواهیم کرد چرا که او یادآور وقایع دلخراشی در تاریخ آفریقاست».
کنار ملتهای مستضعف بمانیم
از سوی دیگر اما دستکم مسدودسازی امکان ارسال نظر برای پستهای BBC در دوشاخه عربی و فارسی نشان میدهد واکنش کاربران فارسی و عربزبان به عنوان نمونهای از مردم منطقه، با مواضع دولتها و رسانههای رسمی آنها و رسانههای همسو با جریان اصلی، زاویهای قابل توجه دارد. این زاویه تا اندازهای است که حساب اینستاگرامی فارسی و عربی شبکه BBC روز جمعه بر اثر فشار مخاطبان مجبور شد نظرات پستهای مربوط به ملکه را مسدود کند.
این اختلاف فاحش نشان میدهد میان ملتهای منطقه با دولتها و رسانههای آنها بسیار زیاد است و تلاشهای دیپلماسی عمومی بریتانیا هنوز موفق نشده مردم خاورمیانه را که زخمی از مداخلهها و ستمکشیده از ظلمها و تفرقهافکنیهای انگلستان بوده و هستند، یا مقامات سیاسی این کشور آشتی دهد.
سوال این جاست چرا مقامات رسمی دولتها و رسانههای آنها به جای التزام به عرض تسلیت به سلطنت بریتانیا به پشتوانه منافع سیاسی محدود و گروهی خود، به دیدگاه مردم خود که تاریخی از تحقیر و استضعاف از سوی بریتانیا را به دوش میکشند، تعهد نشان نمیدهند؟ مگر جز این است که درباره بسیاری از رهبران و چهرههای سیاسی جهان، همین اتفاق در طول تاریخ مرسوم بوده است؟
به نظر میرسد در واقعه مرگ ملکه بریتانیا، رسانههای ضدجریان، حتی ضعیفتر از رسانههای جریان اصلی عمل کرده باشند چرا که هنوز هم CNN میتواند تریبون صدای مخالف مردم آفریقا باشد اما صدای رسانههای خودشان هنوز شنیده نمیشود. اما قطعه گمشده این پازل چیست و کدام نیرو آن را پیدا خواهد کرد و سر جایش خواهد گذاشت؟