کنش جمعی کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی
تهران - ایرنا - کارگران بهعنوان قشر مهم و تاثیرگذار در دوره پهلوی به دلیل شرایط زندگی اقتصادی و فرهنگی، همسو با قشرهای دیگر دست به کنش جمعی در مخالفت با حکومت زدند و در اعتصابهای سراسری و مستمر خود در یک حرکت جمعی، انقلاب اسلامی را در بهمن 1357 خورشیدی به پیروزی رساندند.
کارگران در طول مبارزه با رژیم پهلوی بارها و بارها نقشآفرینی کردند و دست به مبارزه زدند که یکی از همین روزهای مهم در چهاردهم شهریور 1357 خورشیدی اتفاق افتاد؛ روزی که کارگران کارخانجات ماشینسازی اراک و فولاد اصفهان اعتصاب کردند تا به واسطه پیوستن و مبارزههای مستمر آنها در راه از میان بردن ظلم و ستم، انقلاب اسلامی به پیروزی برسد.
زندگی اقتصادی کارگران
طبقه کارگر یکی از مهمترین قشرها در هر جامعه ای محسوب می شود، چراکه تاثیرگذارترین قشر در به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد کشور به شمار می روند اما اینها طبقه ای بسیار آسیبپذیر در حوزه اقتصاد هستند که هرگاه سیاست های نادرستی در این حوزه اعمال شود، کارگران و خانواده های آنها در معرض بیشترین آسیب ها قرار می گیرند که این اتفاق در دوره پهلوی به وضوح رخ داد. به این صورت که در نتیجه سیاستهای اشتباه رژیم در مواجهه با ثروت بادآورده درآمد نفت باعث تورم در سطح جامعه شد؛ تورمی که با بحران اقتصادی از نیمه دهه 50 خورشیدی ظهور کرد و روز به روز هم عمیقتر می شد؛ مساله که فرد هالیدی در «کتاب ایران: دیکتاتوری و توسعه» به آن اشاره می کند و می نویسد: ارقام رسمی مربوط به سطح دستمزدها در ایران حاکی از آن است که رونق اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نفت با افزایش قابل ملاحظهای در درآمد برخی از کارگران همراه بوده است. این ارقام را میتوان پذیرفت یا رد کرد، اما حتی اگر این ارقام صحیح باشند، 2 مساله را بدون پاسخ میگذارند: اول، چه تعدادی از کارگران از این دستمزدها و از این آهنگ افزایش نصیب میبرند و دوم، قدرت خرید واقعی این دستمزدها چقدر است و تا چه میزان با نرخ تورم هماهنگی دارند.
این حجم از تورم هزینه های زندگی را روز به روز بیشتر می کرد؛ هزینه هایی که در 1356 خورشیدی به 25.1 درصد رسید و در نتیجه کارگران که محمدرضا پهلوی بارها در مصاحبه های خود عنوان می کرد که «پشتیبان من هستند» و حقوق آنها را افزایش می داد، چیزی جز نمایش ظاهری نبود زیرا تورم باعث شد، دولت با تعیین سقف معینی برای افزایش دستمزدها و لغو پاداشهای سالیانه، به تدریج در نیمههای تابستان 1356 خورشیدی کاهش حقوق و دستمزدها را در برنامه های خود قرار دهد و در طول 2 سال یعنی از 1355 تا اواخر 1356 خورشیدی حقوق این طبقه فرودست 30 درصد کاهش پیدا کرد و 400 هزار تن هم بیکار شدند.
بنابراین در شرایطی که از یک طرف توقع کارگران افزایش پیدا کرده بود و همچنین افزایش تورم، سفره این قشر از جامعه را نشانه گرفته بود و محمدرضا پهلوی هم که بارها مدعی دفاع از حقوق کارگران شده و از افزایش دستمزدها و بهبود معیشت آنها صحبت کرده بود در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: دولت رفاه کارگران را با پشم نرم پوشانده است. این قابلتحمل نیست. آنهایی را که کار نمی کنند، دمشان را میگیریم و بیرون میاندازیم، در صورتی که قبلا در یک سخنرانی گفته بود: تا آنجا که به رفاه کارگران مربوط است، ما همواره چند گام از آنان پیشتر خواهیم بود؛ مزایایی به آنان خواهیم داد که هرگز تصورش را نمی کردند. چنین شرایطی باعث شد تا در سال های منتهی به بهمن 1357 خورشیدی کارگران به لحاظ وضعیت اقتصادی در معرض انواع تهدیدها قرار بگیرند و معیشت آنها در خطر باشد و تنها راه چاره برای برون رفت از این وضعیت را پیوستن به خیل ناراضیان بدانند.
زندگی فرهنگی کارگران
کارگران به دلیل وابستگی به سنتها در دوره پهلوی بیش از آنکه تحت تاثیر نفوذ فرهنگ غرب و غربزدگی باشند، به سنتهای مذهبی گذشته خود وابسته بودند و زندگی فرهنگی آنها بیشتر مذهبی بود.
کارگرانی که به شهرها مهاجرت کرده بودند، بیشتر تحت تاثیر زندگی مذهبی خود احترام زیادی برای روحانیون قائل بودند و روحانیون هم با سیاست های فرهنگی پهلوی مخالفت می کردند. به همین دلیل کارگران هم همسو با آنها مخالف حکومت بودند و همین امر هم به ایجاد شکاف گسترده ای میان کارگران و حکومت انجامید. برای نمونه یکی از مقوله های زندگی فرهنگی کارگران مساله حجاب بود اما حکومت نسبت به این موضوع بی تفاوت بود و با مذهب و حجاب مخالفت می کرد.
همچنین توسعه شتابان در دوره پهلوی باعث شد تا کارگران با مشکلات بنیادین به لحاظ روحی مواجه شوند چراکه این توسعه بر مبنایی حرکت می کرد که نوک حمله آن به سمت مفهوم زندگی دینی و سنتی بود که به طور کامل در زندگی روستایی جریان داشت و یک روستایی تمام وجوه زندگی خود را بر آن مبنا بنا نهاده بود.
زندگی سیاسی کارگران
از زمانی که اهمیت حیاتی نفت خاورمیانه هویدا شد و در شطرنج سیاسی ایران به عنوان مساله اصلی در آمد، کارگران نیز به حقوق خود آگاه شدند و در قالب اعتصاب های بزرگ و گسترده خواهان افزایش دستمزدها، کاهش ساعات کار و... شدند. همچنین در کارگاه ها و کارخانه های دیگر هم وضعیت به همین گونه بود و آنها نیز تحت تاثیر فضای ایجاد شده قرار گرفتند و خواهان حقوق خود بودند که این اتفاق هم در قالب اعتصاب ها عملی می شد. از این رو مشاهده می شود که در طول این سال های 1320 تا 1357 خورشیدی اعتصاب های متعددی به وقوع می پیوندد تا اینکه در سال های منتهی به انقلاب اسلامی حرکت های کارگری از شدت بیشتری برخوردار می شود زیرا نوعی تعامل میان کارگران و روحانیون برقرار می شود که یکی از نمونه های آن در میان کارگران شرکت نفت اتفاق می افتد تا آنجا که روحانیون درباره همبستگی کارگران صنعت نفت با نهضت اسلامی، اعلامیه ای صادر می کنند و در آن می نویسند: درود و سلام خدا بر کارگران قهرمان و از جان گذشته صنعت نفت.
حکومت برای جلوگیری از این همبستگی جعفر شریف امامی را به عنوان نخست وزیر انتخاب می کند تا با استفاده از پیشینه به ظاهر مذهبی اش، رضایت کارگران را جلب کند و او نیز در یک حرکت بی سابقه عید فطر، مبعث حضرت رسول (ص) و میلاد حضرت قائم (عج) را به عنوان روز تعطیل برای کارگران مشخص کرد تا با این کار خود چهره ای متفاوت از خود در میان کارگران به نمایش بگذارد اما کارگران در کنار دیگر قشرهای جامعه، رهبری امام (ره) را پذیرفته بودند. چنانکه در یکی از بیانیه های خود اعلام می کنند که به جز امام خمینی (ره) از شخصی دستور نمی گیرند. البته این موضوع به صنعت نفت محدود نماند و در صنایع دیگر هم پذیرش رهبری امام (ره) اتفاق افتاد و در کارخانه ها شعار می دادند: خمینی آزاده است، خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم، و به این ترتیب در 1357 خورشیدی اعتصاب های شدیدی رخ داد. برای نمونه در خرداد 1357 خورشیدی کارکنان شرکت های برق تهران و برخی از شهرهای جنوبی کشور و شبکه آبرسانی تهران و چند کارخانه بزرگ صنعتی در پایتخت در اعتصاب به لغو پاداش های سالیانه دست به یک اعتصاب بزرگ زدند، اعتصاب کارکنان شرکت برق در برخی از شهرهای بزرگ کشور اگرچه در آغاز به دلایل اقتصادی صورت گرفت اما به تدریج جنبه سیاسی پیدا کرد و به عنوان موج جدیدی از اعتراضات علیه حکومت خود را نشان داد. در نتیجه این اعتصاب ها برق برخی از شهرهای بزرگ قطع شد که همین امر هم باعث شد تا مردم علیه رژیم اعتراض کنند. همچنین در 14 شهریور کارگران کارخانجات ماشینسازی اراک و فولاد اصفهان اعتصاب کردند تا همه این اعتصاب ها دست به دست هم بدهد و سرانجام انقلاب اسلامی به نتیجه برسد.
*س_برچسبها_س*