کیومرث عباسی یکی از شعلههای روشن شعر فارسی بود
عباس محمدی در مراسم تشییع پیکر کیومرث عباسیقصری در حوزه هنری گفت: کیومرث عباسیقصری یکی از شعلههای روشن شعر بلندمعنای زبان فارسی بود
عباس محمدی در مراسم تشییع پیکر کیومرث عباسیقصری در حوزه هنری گفت: کیومرث عباسیقصری یکی از شعلههای روشن شعر بلندمعنای زبان فارسی بود
به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم تشییع پیکر «کیومرث عباسیقصری» شاعر پیشکسوت و آئینی کشورمان صبح امروز یکشنبه 30 مرداد با حضور جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و هنر و عموم مردم در حوزه هنری برگزار شد.
علیرضا قزوه، حسین اسرافیلی، رضا اسماعیلی، بیژن ارژن، مصطفی محدثیخراسانی، حبیب احمدزاده، عباس محمدی، علی داوودی، میرشمسالدین فلاح هاشمی، امیرحسین شفیعی، حامد صلاحی، محمود حبیبی کسبی، میلاد عرفانپور، علیمحمد مؤدب، محمدرضا ترکی، عباس سجادی و حسین قرایی و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در این مراسم حضور داشتند.
* محمدی: نام «قصری» در تاریخ خواهد ماند
در ابتدا، «عباس محمدی» شاعر و مدیر دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری ضمن تسلیت درگذشت زندهیاد استاد قصری، گفت: مرحوم قصری به قدر شعرهای بلند قامت و خوش مضمون و خوش پرداختش، قدر ندیده و شناخته نشد اما تاریخ قطعاً بخشی از این شعرها را با خودش همراه خواهد کرد و به آیندگان خواهد سپرد و نام ایشان ماندگار خواهد شد.
وی با تأکید بر این که کیومرث عباسیقصری یکی از شعلههای روشن شعر بلندمعنای زبان فارسی بود، گفت: استاد قصری شخصیتی بیحاشیه، آرام و با حُسن خلق و همیشه خندان و سر به زیر بود در حالی که شعرهای با مضمون بلند و سربلند داشت.
* ترکی: قصری مثل شهریار بود / او پل شعر کُردی با شعر فارسی شد
در ادامه، «محمدرضا ترکی» شاعر و پژوهشگر ادبی درگذشت عباسیقصری را تسلیت گفت و با بیان اینکه مرحوم قصری یک شاعر با شخصیت و فرهیخته و بزرگوار بود که باید در گذشت ایشان را به مردم گرامی قصرشیرین و استان کرمانشاه که در دفاع مقدس حماسهها آفریدند، تسلیت گفت، اظهار داشت: واقعیت این است که ما مرگ را بهعنوان یک حقیقت باور نداریم و نپذیرفتهایم و این موضوع در همه انسانها مشترک است.
وی با بیان اینکه با وجود اینکه هر روز شاهد درگذشت نزدیکان و افراد مختلف هستیم، همچنان به مرگ به عنوان یک حقیقت مشکوک نگاه میکنیم و همواره به آن شک داریم، گفت: نشانه این شک آن است که ایمان به مرگ در رفتارمان و کردارمان هیچ نمودی ندارد.
این پژوهشگر به وجود اندیشههای خیامی در ادبیات ایران و جهان اشاره کرد و با تأکید بر این که این مسئله نشان میدهد ما به مرگ معترضیم و نمیخواهیم آن را بپذیریم و خودمان را سزاوار مرگ و نیستی نمیدانیم، تصریح کرد: تا زمانی که مرگ گریبان ما را نگیرد ما همواره به مرگ مشکوک هستیم و در واقع به دروغ میگوئیم که مرگ حق است و دلیل این غفلت انسان بخاطر امر فطری و علاقه ما به جاودانگی است.
این پژوهشگر به آیات قرآنی درباره مرگ پرداخت و دلیل موضع انسان در برابر مرگ را علاقه او برای جاودانگی دانست و عنوان کرد: انسان به واسطه روح و جانی که خداوند به او عطا کرده است حقیقی جاودانه و فناناپذیر است و در این میان شاعران جاودانهترند چون با کلمه مأنوس هستند و کلمه یک حقیقت است و استاد قصری از سرآمدان اهل کلمه در روزگار ما بود. او شخصیتی بزرگوار، متخلق و آرام بود. کسی باور نمیکرد او در اصل یک فرد نظامی بوده باشد چراکه تصور چنین است نظامیان اهل هنر نباشند در حالی که او در حالی که در لباس نظامی خدمت کرده بود در عین حال شاعر با عواطف و احساسات زیاد و جدی بود و میتوان او را در میان شاعران معاصر با شهریار مقایسه کرد. شهریار پلی بین شعر ترکی و شعر فارسی بود و مرحوم قصری پل استواری میان شعر کردی و شعر فارسی بود و اشعار کردی ایشان بسیار دل نشین است که مردم کرمانشاه بیشتر با آن مأنوس هستند.
ترکی با بیان اینکه قصری بخاطر گوشهگیری برگرفته از کرامت نفس به اندازه کافی شناخته نشده است، افزود: اهل شعر جایگاه قصری را میدانند؛ شعر مرحوم قصری شعر بسیار جدی و بسیار فاخر و عمیق با سبقه جدی شعر هندی است. او مأنوس با بیدل و صائب است و سخن فاخر را میپسندید. او شاعر دفاع مقدس بود و روایت ایشان از جنگ دست اول بود چون جنگ و مشکلات جنگ و حماسهها را با چشم خودش دیده بود و شجاعتها و حماسهها را از نزدیک دیده بود و این مقوله را از رهگذر سریال و تلویزیون ندیده بود و روایت او از جنگ دست اول بود و شاعر اهل بیت علیهم السلام بود.
* ارژن: تا زبان کُردی هست، قصری زنده است
در بخش دیگر این مراسم رضا اسماعیلی پیام تسلیت غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی را قرائت کرد و سپس «بیژن ارژن» شاعر برجسته کشورمان اظهار داشت: ایشان جدای از شعر فارسی، در بحث شعر کردی یکی از ماندگارترین اتفاقات زبان کردی است و تا زمانی که زبان کردی هست، شعر قصری نیز زنده خواهد بود. این شاعر در ادامه این شعر کردی را از مرحوم کیومرث عباسی قصری قرائت کرد.
پاپا چه کی خرامان سایهت چهنی سنگینه ساتی بنیشه لامان جاری چه وخت چینه هرجا تو پا بنیدن من چهو کمه خلاتی بوده بهشت ئه رهی من، ئهو یهی گلِ زمینه وختی تیهیده باوان یا دی بکه ولیمان هر کس که چوده مکه، یه سر دیه مدینه ئهی گل جمین و پا دو، یه عمره من وسامه مر بایه بی وفا بو، هر کس که گل جمینه ایوشن فره خنیده روژ حنا بناند
چیو کوره ئاگرم دا پیغام ئهو خنینه یه و روژه دی و داخت سر نامهسه کش و کو چیو شیت پل و پل گرد کارم کمر کنینه هم تو رسیده میلیت هم من رسیمه لیلم هر چند که فرق دیرن گرد یهکئی رسینه قصری تمام کاری، دار و طنافه چارهی دسبازی آخری هاست، وقت قلعه فرینه
در پایان این مراسم فرزند ارشد مرحوم عباسی قصری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیگیریهای محمدمهدی اسماعیلی و زحمات حوزه هنری بخاطر اهتمام در برگزاری این مراسم قدردانی کرد و با تأکید بر این که یکی ویژگیهای پدرم مناعت طبع ایشان بود، افزود: ما در خانواده نیز قدر ایشان را نمیدانستیم در حالی که پدر همواره نسبت به شعر و خانواده متعهد بود و این موضوع در اشعارشان وجود دارد.
وی در ادامه توضیحاتی را درباره علت محل تدفین مرحوم عباسی قصری شرح داد و با بیان اینکه ایشان راضی به زحمت اطرافیان نبود و دفن ایشان در تهران بخاطر همین موضوع است، ادامه داد: همانطور که شاعران بزرگی همچون خیام دور از وطن هستند و قدرشان به اندازه کافی دانسته نشده است پدر ما نیز چنین شرایطی پیدا کرد و دور از وطن خواهند ماند.