گردشگران محصولات چینی سوغات میخرند / مهجوری صنایعدستی بزرگترین غم زندگیام است
تهران - ایرنا - فعال حوزه صنایعدستی و گردشگری گفت: سه دهه برای حفظ صنایعدستی گیلان تلاش کردم، اما هنوز هم برای مهجوری هنر و هنرمندان این حوزه دلم غمگین است.
به گزارش خبرنگار صنایعدستی ایرنا، اگر چه ظرفیت غنی صنایعدستی، ایران را در زمره کشورهای برتر جهان در تنوع رشته و تکثر آثار زیبا و فاخر قرار داده است، جهانیان هنر ایران را تصدیق میکنند، اما روند تولید و صادرات صنایعدستی و سهم از بازار جهانی چنگی به دل نمیزند. حال آنکه وقتی با هنرمندان صنایعدستی صحبت میکنیم، همچنان از بیمه نبودن، عدم تامین مواد اولیه، تسخیر بازار با محصولات رقیب عموما از شرق آسیا و تعطیلی بازارها و بازارچهها و بیتوجهی مسئولان و متولیان به این حوزه، گلایه دارند.
شناسایی و ثبت حدود 300 هنر رشته صنایعدستی، ثبت جهانی 14 شهر و روستای صنایعدستی، ثبت ملی 67 شهر و روستای صنایعدستی، دریافت 84 مهر اصالت بینالمللی اگر چه افتخاراتی بزرگ در این حوزه است، اما قطعا نمیتوان به بیمه بودن فقط 44 هزار هنرمند صنعتگر از جامعه 2.5 میلیون نفری این حوزه افتخار کرد.
عباس میرجینی از هنرمندان و فعالان حوزه صنایعدستی و گردشگری استان گیلان که سه دهه با مسائل و مشکلات این حوزه دست و پنجه نرم کرده است، معتقد است: در دوران کرونا صنعت گردشگری و صنایعدستی آسیب جدی دید، اما به جز این بحران، بیتوجهی به صنایعدستی و هنرهای سنتی از چند دهه قبل، آسیبهای بیشتری داشته است. صنعتگر هنر سنتی به مواد اولیه و کارگاه فعال و بازار فروش و سرمایه در گردش نیاز دارد؛ در سیاست وزارت میراثفرهنگی اولویت باید حفظ هنرمند باشد و بعد از آن به روزرسانی و تغییر رویکرد در بازاریابی و فروش محصولات هنرمندان در بازار جهانی است که می تواند جایگاه صنایع دستی ایران را در منطقه و جهان ارتقا بخشد.
ماسال در استان گیلانسادهزیستی، عزتمندی و سختکوشی نماد فرهنگی مردم گیلان
میرجینی در گفتوگو با خبرنگار صنایعدستی ایرنا اظهار کرد: در هنرستان به رشتههای مختلف هنری علاقه داشتم؛ اوایل، تحصیل اجباری بود اما آرام آرام به علاقه تبدیل شد، چشم که باز کردم هنر بخش اصلی از زندگی روزمرهام شد، در رشتههای مختلف هنری سرک کشیدم. چیزی نگذشت این رشتهها را یاد گرفتم و به واسطه آن با هنرمندان، هنرجویان و صنعتگران هنرهای سنتی علاقهمندان بسیاری در منطقه تالش، شهرستان ماسال و سایر روستاهای استان گیلان آشنا شدم.
هنرمند فعال حوزه گردشگری و صنایعدستی گفت: همین ارتباط نزدیک و رفتوآمدها و آشناییها با اساتید و هنرجویان خود به خود به راهاندازی آموزشگاه کشید؛ تمام تلاش سه دهه اخیرم را با جان و دل برای شناخت و حفظ و معرفی هنرهای سنتی و صنایعدستی و شناسایی اساتید این رشته در استان گیلان گذاشتم، وقتی میشنیدم هنری در حال فراموشی است غم تمام وجودم را فرا میگرفت، هنوز هم برای مهجوری هنر و هنرمندان صنایعدستی در هر جای ایران دلم غمگین است.
وی افزود: من خود هیچ اثر فاخری ندارم که بتوانم نام ببرم، اما با افتخار میگویم که در سرزمینی زندگی میکنم که مردمانش سادهزیستی، عزتمندی و سختکوشی نماد آثار فاخر تمام عمرشان است، من فقط تلاش کردم از میان این مردم، اساتید هنرمندی که آثار فاخر داشتند و دارند شناسایی و به جامعه و مسئولان معرفی کنم، شاید رسالت من در این دوره فقط همین بود.
شالما ماسال گیلان روستای ملی چوبتراشی (چوء تاشی)صدور کارت صنعتگری چوبتراشی سنتی برای 50 خانوار ماسال
میرجینی اظهار داشت: هنرمند واقعی آن دامدار روستایی است که وسط جنگل با پشم گوسفند نمد سفید تولید میکند، با ظرافت و دقت به آن نقش و رنگ میدهد، هنرمند چوبتراشی است که با دو ابزار ساده پارینه سنگی، تنه چوبی را به ظروف غذاخوری جذاب و زیبا تبدیل میکند، من در طول این سه دهه که حتی گردشگرانی را به جایجای گیلان بردم، تلاش کردم در کنار جلوههای بیمثال طبیعت منطقه، توجه آنها را به آثار دستساز مردمان این منطقه جلب کنم.
نمونههای بسیار زیباتر و جذابتر در روستاهای استان گیلان وجود دارد که فقط به خاطر غفلت ماست که جهانی نشدهاندراهنمای گردشگری محلی استان گیلان افزود: شالبافی، چوبتراشی سنتی، نمد سفید، چلنگری از رشتههای سنتی رایج در میان عشایر مناطق کوهستانی تالش در استان گیلان است که به دلایل مختلف زمانی در حال فراموشی بود و مستند آنها را تولید کردیم و در گام دوم کارت صنعتگری برای هنرمندان گرفتیم و اکنون فقط 50 خانوار از منطقه ماسال کارت صنعتگری چوبتراشی سنتی دریافت کردهاند، اگر چه تعداد زیادی از آنها به دلایل مختلف بیکار شده یا شغل خود را تغییر دادهاند. بخش زیادی از این خانواده ها به اجارهدهنده خانههایشان به گردشگران تبدیل شدهاند زیرا سادهتر سود و درآمد به دست میآورند.
وی بیان کرد: لباس محلی مردم منطقه عموما از شالبافی و چادرشببافی است، اکنون روستای قاسمآباد گیلان در جهان به عنوان روستای جهانی (صنایعدستی چادرشببافی) شناخته شده است. هنرهای سنتی و صنایعدستی محصول ابزار و موادی است که سالیان و قرنها مردم در زندگی روزمره خود استفاده میکردند و میکنند که البته در عصر جدید به نوعی بر اساس ذائقه سایر مردم طراحی و تولید میشود.
اکنون در حساسترین نقطه دوران گذار قرار داریم، اگر روند حمایتها و تشویق ها بر همین منوال باشد، شاید تا 20 سال آینده هیچ کدام از صنعتگرانی که هنرهای سنتی و بومی را با که با پوست و استخوان و با جان و دلشان حفظ کرده اند دیگر نباشند، فرصت خیلی کم و گذاراست، اگر به جای این که به فکر حفظ صندلی و جایگاه و مقام خود باشیم، به فکر حفظ این گنجینههای زنده بشری این سرزمین باشیم، یقینا پست و مقام هم باقی ماند.
ورود به بازارهای جهانی صنایعدستی سخت نیست
میرجینی درباره راههای برونرفت از رکود گردشگری و صنایعدستی در جوامع محلی، خاطرنشان کرد: همه باید در مورد توانایی و هنر جوامع محلی با هم حرف بزنیم، مستندهای معرفی جاذبهها را تولید و پخش کنیم، گردشگر علاقهمند را ببریم کارگاههای سنتی در جوامع محلی را از نزدیک ببیند، جنگل و کوه و دریا و رود در مناطق شمالی شگفتانگیز است، اما شگفتانگیزتر از آن، همگونی و تطابق زندگی مردم این منطقه با طبیعت بکر است، گاهی گردشگر نه تنها طبیعت را بر هم میزند یا از بین میبرد، بلکه به جوامع محلی بیمهری و بیاعتنایی هم میکند. هر کدام از ما به عنوان جزئی از این زنجیره حمایت، مسئولیت داریم تا هنرمندان این مرز و بوم را به هموطنان و جهان معرفی کنیم.
جنگل و کوه و دریا و رود در مناطق شمالی شگفتانگیز است، اما شگفتانگیزتر از آن، همگونی و تطابق زندگی مردم این منطقه با طبیعت بکر استوی تاکید کرد: البته صنعتگر هم باید در آثار تولیدی خود تحول ایجاد کند و با توجه به ذائقه مخاطب، محصولات هنری خود را مطابق زندگی نسل جدید تولید کند، اما اولویت حفظ هنرمند است و بعد از آن ایجاد این تغییرات و به روز رسانیها؛ چینیها با همین روشها توانستند بازار فروش صنایعدستی جهان را از آن خود کنند، در صورتی که نمونههای بسیار زیباتر و جذابتر در روستاهای استان گیلان وجود دارد که فقط به خاطر غفلت ماست که جهانی نشدهاند.
مستندساز حوزه گردشگری افزود: ورود به یک حوزه باعث میشود سایر جنبهها و نقاط قوت و ضعف هم دیده شود، وقتی وارد یک روستا شدیم صنایعدستی، جاذبه فرهنگ، پوشش، غذا و بومگردیها وجود دارند، با اولین فراخوانها تورهای گردشگری جذب می شوند، در کنار صنایعدستی، به راحتی آبشار و غار و جنگل و غذا و موسیقی و زبان محلی به چشم میآید.
جوانان تحصیلکرده در کنار اساتید پیشکسوت صنایعدستی
راهنمای گردشگری و صنایع دستی استان گیلان گفت: با معرفی جاذبههای صنایعدستی و هنرهای سنتی منطقه تالش، کادوسیان و تالشها - که از اقوام اصلی این منطقه شمالی هستند - بیشتر دیده شدند. رویدادهای فرهنگی و گردشگری میتواند به این روند کمک بیشتری کند که من در این سه دهه تلاش کردم انجام بدهم اما باز هم نیاز است که همه کمک کنند.
ورود به بازارهای جهانی صنایعدستی سخت نیست، اگر جوانان تحصیلکرده حوزه صنایعدستی در کنار اساتید پیشکسوت قرار بگیرند و کمی به آثار تولیدی بپردازند، شیوههای بستهبندی، بازاریابی و فروش تغییر کند، بیتردید جایگاه صنایعدستی ایران در جهان از وضعیت کنونی، چندین رتبه بالاتر میرود و سهم بیشتر از صادرات اقتصاد صنایعدستی را به خود اختصاص میدهد.
هنرمند خوب الزاما بازاریاب خوب برای صنایعدستی نیست
میرجینی با بیان اینکه هر هنرمند صنعتگر خوبی الزاما بازاریاب خوب نیست، گفت: در دوران کرونا صنعت گردشگری و صنایعدستی آسیب جدی دید، اما به جز این بحران، بیتوجهی به صنایعدستی و هنرهای سنتی از چند دهه قبل، آسیب های بیشتری وارد کرده است. صنعتگر هنر سنتی به مواد اولیه و کارگاه فعال و بازار فروش و سرمایه در گردش نیاز دارد. صنایعدستی نیازمند نمایشگاههای دائمی است، اینترنت و شبکه مجازی به ضرورت این حوزه تبدیل شده است.
صنایعدستی نیازمند نمایشگاههای دائمی است، اینترنت و شبکه مجازی به ضرورت این حوزه تبدیل شده استوی گفت: یک میلیون گردشگر به منطقه ماسال میآیند، اما در بازگشت محصولات چینی را به عنوان سوغات میخرند، این آسیب را باید متولیان حوزه صنایع دستی در استان رفع کنند اگر چه این رنج و معضلی است که کمابیش در همه کشور دچار شدهایم. در کرونا وضعیت اقتصادی بدتر هم شد و برخی از اهالی منطقه در شرایط سخت اقتصادی به خامفروشی چوب روی آوردند حتی گزارشهایی از قاچاق چوب داشتیم، آنها حتی کار هنری را هم کنار گذاشتند و به کارگری روزمزدی روی آوردند.
میرجینی درباره بیمه هنرمندان صنایعدستی و هنرهای سنتی گفت: خدمات درمانی یکی از مهمترین مسائلی است که همه انسانها به ویژه هنرمندان آن هم در دوران پیری به آن نیاز دارند، وقتی هنرمند از همین خدمات اولیه محروم شود هزینههای آن بار بسیار سنگینی بر دوش او می گذارد و قطعا صنعتگر هنر سنتی از پس این هزینهها بر نمیآید. در میان صنعتگران تعداد کمی از هنرمندان بیمه شدهاند، وقتی صنعتگر کارگاهش تعطیل شود بیمه را قطع میکند هیچکس هم علت آن را پیگیری نمیکند و طبق قانون قابل بازگشت هم نیست.
فعال حوزه گردشگری و صنایع دستی اظهار داشت: با شناسایی و حمایت هنرمند و ایجاد بازارچه و تشویق و تامین مواد اولیه میتوان صنایعدستی را در منطقه ماسال و تالش به شغلهای پایدار تبدیل کرد، خرید تضمینی محصولات می تواند وضعیت بغرنج هنرمندان را تسکین دهد.