سه‌شنبه 17 تیر 1404

یادداشت عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سوگ 5 استاد شهید

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
یادداشت عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سوگ 5 استاد شهید

در پی شهادت پنج تن از اساتید دانشگاه شهید بهشتی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و مدیر حقوقی این دانشگاه با انتشار یادداشتی با عنوان «در رثای ابتذال شر» نسبت به این فاجعه انسانی واکنش نشان داد.

در پی شهادت پنج تن از اساتید دانشگاه شهید بهشتی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و مدیر حقوقی این دانشگاه با انتشار یادداشتی با عنوان «در رثای ابتذال شر» نسبت به این فاجعه انسانی واکنش نشان داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه شهید بهشتی، دکتر باقر شاملو عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و مدیر حقوقی دانشگاه شهید بهشتی در پی شهادت پنج استاد دانشگاه شهید بهشتی، یادداشتی به شرح زیر منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

به نام خالق هستی بخش

در رثای ابتذال شر و شهادت پنج همکار فرهیخته دانشگاهی

"بای ذنب قتلت" به کدامین گناه کشته شدند؟!!!

شهادت مظلومانه پنج تن دکتر محمدمهدی طهرانچی، دکتر احمدرضا ذوالفقاری، دکترعبدالحمید مینوچهر، دکترسید امیرحسین فقهی و دکتر فریدون عباسی؛ اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی موجی از تاثر و تاسف و همدردی را بین همکاران هیات علمی، کارمندان و دانشجویان دانشگاه و آحاد ملت سرافراز ایران به همراه داشت. این جنایت وحشیانه که در نهایت شقاوت و بی‌رحمی، به وقت شبانگاهان نسبت به همه اعضای خانواده رخ داد؛ دلالت آشکاری بر نهایت رذالت هنجاری و زبونی بدخواهان این ملت و مملکت دارد.

کلام فاخر الهی در قرآن کریم به زیبایی و در نهایت لطافت، شدت قبح چنین اعمال زشتی را در کشتن افرادی که مرتکب گناه و تقصیری در حق دیگران نشده اند، به تصویر می کشد. جنایت کشتن دختران در عصر جاهلیت که با افتخار و تنها به دلیل نوع جنسیت آنها انجام می گرفت، با این تقبیح خداوند متوقف و مورد سرزنش قرار گرفت.

مصیبت اینجاست که در قرن بیست و یکم و در عصر شکوفایی علم و فن آوری‌های نوین، چنین رفتار قبیح، غیراخلاقی و بی رحمانه‌ای با همان منطق اما این بارازطرف مدعیان تجدد و دموکراسی تکرار می شود. عده‌ای از دانشمندان فیزیک و هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی را به اتهام توانایی علمی ودانش هسته ای که داشتند؛ ناجوانمردانه و بسیار رذیلانه به شهادت رساندند. این سوال بزرگ خداوند در عصر جاهلیت، خطاب به عوام بی سواد امروزه خطاب به صاحبان زر و زور و قدرت، همچنان قابل طرح و بازخوانی است که این دانشمندان به کدامین گناه و جرم کشته شدند؟ در کدامین آیین و مذهب و مسلک انسانی، عالم و دانشمند بودن استحقاق مرگ را دارد؟

آیا جز در منطق تبعیض نژادی یهودیان افراطی در مذهب و مسلک دیگری می‌توان چنین منطقی را جست وجو کرد؟

اصول حقوق بشر دوستانه که یکی از دستاوردهای درخشان مصلحان اجتماعی و حقوقدانان منصف در قرن بیستم محسوب می‌شود؛ به‌منظور ضابطه‌مند کردن جنگ‌ها و کنترل اعمال بی‌رحمانه نظامیان درگیر جنگ، تعرض به هر منطقه غیرنظامی، یا هر فرد غیرنظامی را در هنگامه جنگ‌ها مصداق بارز جرم علیه بشریت و جنایات جنگی ارزیابی نموده است. این مصوبات و مقررات حقوقی بارقه‌های امیدی را در جلوگیری از گسترش آثاردر گیری‌های نظامی به مناطق غیر جنگی و تعرض به افراد غیرنظامی، در روح آزرده انسان‌های خسته از نزاع و دشمنی قرن بیستم دمید. اما با پیشرفت تکنولوژی‌های نوین جنگی در وضعیتی که هیچ جنگ واقعی یا رسمی بین ایران و رژیم تحمیلی اسرائیل واقع نشده بود و حتی قبل از آغاز تعرض نظامی به کشور ایران و وقوع جنگ، ترور دانشمندانی که دستاوردهای علمی ایشان هزاران ثمره انسان دوستانه و راهگشای اجتماعی از جنس درمان و حل معضلات اجتماعی را داشته است فقط به احتمال این که شاید علم و احاطه ایشان به دانش هسته ای، موجب تقویت بنیه دفاعی ایران در یک جنگ احتمالی قرارگیرد، بدون تردید نقض کلیه اصول اولیه و بنیادین حقوق بشر دوستانه محسوب می‌شود. شدت قبح این جنایات به حدی است که حتی سکوت در برابر چنین رفتارهای ددمنشانه، مصداق بارز ابتذال شر و افول ارزش‌های اخلاقی - قواعد حقوقی و اصول بنیادین حقوق بین‌الملل و حقوق بشردوستانه است.

جنگ که به تعبیر همه مصلحان و نیک اندیشان و حقوقدانان منصف " شر مطلق " است چنانچه با نقض اصول راهبردی و قواعد ابلاغ شده بین المللی همراه باشد، سقوط در منجلاب رذالت‌های سیاسی، اقتصادی و صفات حیوانی وهمان بربریت جوامع بدویاما با ابزارها و تکنولوژی‌های نوین است؛ که در عین حال ظلمی فاحش به قلمرو ارزش های انسانی و روند تکاملی حقوق و هنجارهای اخلاقی محسوب می شود.

البته با توجه به اینکه تمدن نوظهور و بزک کرده غرب، پیشینه قرن‌ها استعمارگری از میان فرهنگ آپارتاید و تفاخر و تبعیض نژادی متولد شده است، به خلاف تمدن فرهنگ سازو دیرینه ایران عزیز، شاید هنوز به ورزیدگی و بلوغ خود نرسیده است و هراز چندگاهی مرتکب انحرافات و جنایات بسیار تاسف بار و شرم آوری می شود که لکه های ننگ آن بر صفحات تاریخ ثبت و پاک نشدنی باقی می ماند.(قتل عام بومیان و زنده به گور کردن کودکانشان در کانادا، جنایات وحشیانه ارتکابی علیه سرخ پوستان آمریکا، برده داری وشیوه های رذیلانه برخورد با آنها در اروپا و آمریکا، جنگ‌های وحشیانه صلیبی از جمله بارزترین نمونه های ثبت شده در تاریخ تمدن غربی است.)

رسوخ این فرهنگ تفاخر و آپارتاید در اجزای مختلف سیاسی - اعتقادی - اقتصادی و حتی علمی غرب چنان رشد و نمو کرده است که در بسیاری از موارد حتی بهره‌مندی ازحق حیات، شیوه زندگی و نوع تفکر و تعقل و دسترسی به منابع و منافع اقتصادی را از دریچه منطق و عقل خویش ارزیابی می کنند. تشکیل و تحمیل دولت اسرائیل نیز ثمره بخشی از این تفکر و عصاره ای از این ناهنجاریهای فرهنگی با پشتوانه خودبرتربینی نژادی واعتقادی صهیونیستی است که موجب تقویت این برداشت ناصواب و ظهور جلوه‌هایی از ارتکاب اعمال کثیف و شرورانه در کمال قساوت و بی‌رحمی به عنوان شر مطلق در باره دیگر اقوام و ملل است. از جمله مظاهر و مصادیق این تفکرات آپارتایدگونه ورفتار های دوگانه، جنایات ارتکابی علیه کودکان، زنان و افراد در انتظار دریافت سهمیه غذای حداقلی روزانه، حمله به بیمارستان ها، مدارس وچادرهای آوارگان جنگ زده در نوارغزه ویران شده و نهایتاً ترورشبانه دانشمندان و اعضای هیأت علمی و شهروندان غیرنظامی در ایران می‌باشد.

ارتکاب جنایات فجیع اخیر بدون تردید به مثابه لکه های ننگ دیگری است که در صفحات تاریخ بشر قرن بیست ویکم ثبت وماندگارخواهد شد. البته باید اذعان داشت که به خلاف سابقه تمدن درخشان ایران زمین که زادگاه اولین تمدن بشری (به تعبیر هگل) وهمچنین قدمگاه عارفان، دانشمندان و مخترعین و مبتکرین تمدن ساز بشری بوده است، در غرب خودفریفته، ارتکاب جنایات علیه عالمان و دانشمندان دارای سوءسابقه بسیار است.

درارتکاب جنایات علیه دانشمندان بیگناه، در تاریخ ثبت شده است که: هیپاتیا نخستین زن ریاضی‌دان و فیلسوف برجسته قرن چهارم میلادی در اسکندریه به اتهام باورهای علمی اش توسط گروهی از مسیحیان متعصب در قدرت به رهبری فردی بنام پیتر به قتل رسید و جسدش را با توهم تقرب الهی در آتش سوزاندند که موجب شد برای مدت مدیدی علم ریاضی در اسکندریه افول نماید.

همچنین فیلسوف و اخترشناس ایتالیایی به نام جوردانو برونو در قرن شانزدهم و دانشمند دیگری بنام گالیله در قرن هفدهم میلادی به اتهام نظریه "چرخش زمین به دور خورشید" محاکمه و به مرگ و مجازات شدید محکوم شدند.

امروزه این تبعیض و تفاخر نژادی و اعتقادی که با همراهی یک رژیم سیاسی مسلح به آخرین تکنولوژی‌های فنی، نظامی و بیولوژیکی نظام سرمایه داری مجهز شده، بدون هیچگونه التزامی به حقوق بشر، حقوق بشردوستانه و کنوانسیون‌های بین‌المللی خود را مجازبه ارتکاب هرگونه رذالت اخلاقی اعم از نسل کشی و جنایات جنگی می داند؛ یا به تعبیر صدراعظم آلمان " ماموریت نیابتی انجام اعمال کثیف غرب را محقق می سازد." جلوه ای از این اعتقادات است.

اقرار به ارتکاب چنین رفتارهای ننگ آور و غیرقابل توجیه در حقیقت استمرار اعمال جنایتکارانه ثبت شده در تاریخ است که نمونه‌هایی از آن شامل تفتیش عقاید سفیهانه در قرون وسطی، محاکمه و مجازات دانشمندان (در ابعاد اعتقادی، اجتماعی) و جنایات اسکندر - مغول، موسولینی و هیتلر (در ابعاد سیاسی) محسوب می شوند.

نتانیاهو به عنوان بازوی اجرایی، نظامی و سیاسی دنیای متکبرغرب در انجام ماموریت های کثیف بخش خودفریفته و متوهم تمدن غربی (ضمن احترام به بزرگان نیک اندیش، مصلح و منصف غربی)، جنگی دوازده روزه علیه ایران را در پایان بهار 1404 (2025 میلادی) و حدود دو سال اخیر علیه غزه بی دفاع و مردم و کودکان مظلوم آن مرتکب شد. در این مخاصمات نهایت شقاوت و بی‌رحمی در کشتن انسانهای بی گناه و دانشمندان عالم و فرهیخته را همچون عصر جاهلیت و قرون وسطی به کار گرفت. آمار سرسام‌آور جنایات اخیرکه انبوهی از نقض هنجارهای حقوقی نابخشودنی این قوم متوهم به برگزیدگی از جانب خداوند را به همراه دارد، با هیچ توجیه و عقل کودکانه ای قابل انتساب به خالق مهربان وهستی بخش نیست.

با این حال باید به واقعیات تلخ جوامع بشری نیز اعتراف کرد که حلقه های زنجیره اشرار در طول تاریخ بشر نه با مغول و هیتلر آغاز شده است و نه با نتانیاهو پایان می یابد. وجود این خبیثان نسل بشر متاسفانه و شاید برای ورزیدگی و بلوغ مفهوم کرامت انسانی ضرورت داشته باشد.

در پایان باید نهایت تاثر و تکدر از این وقایع فجیع ناشی از بلاهت و توهم دانایی را جلوه‌ای از ابتذال شر دانست که مرتکبین آن، نهادهای بین‌المللی، روشنفکران، عالمان و مدعیان تمدن و حقوق بشر غربی هستند که در اشتیاقی جاهلانه و ابلهانه، یا جنایات را تمجید، یا در نهایت فرومایگی بصورت ضمنی مجوز تعرض و ارتکاب جنایات را صادرو یا در قبال آن‌ها به دلایل و انگیزه‌های سخیف غیرانسانی، بدون تقبیح شر سکوت پیشه نموده‌اند. این واکنش‌های نابخردانه و توهم‌آلود قطعا موجب تکرار این رفتارهای سفاهت‌بار در تاریخ بشرو بر مبنای "قانون کارما" و "تئوری آشوب" نه تنها موجب بازگشت آثار اجتماعی آن، بلکه مسئولیت جمعی درپی خواهد داشت. اگرچه وعده الهی و قانون حاکم بر نظام هستی پیروزی حق و استقرار عدالت است.

آمین

ایا کور بادا چشم آن خصم که دارد کینه بر روشن ضمیران

یارب

ز طوفان فتنه نگه دار این ملک قدم گاه بزرگان است این ملک