یادداشت مسعود عبداله زاده | گام پنجم را محکمتر برداریم
وقت آن است که در یک تصمیم جدی که نشان از اقتدار ملی است کلیه تعهدات برجامی را به حالت تعلیق در آورده و از خسارت بیش از این به سرمایه های کشور جلوگیری به عمل آید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسعود عبداله زاده استاد دانشگاه طی یادداشتی با عنوان "گام پنجم را محکمتر برداریم" به پیشنهادهای مطرح درباره گام پنجم دولت جمهوری اسلامی در واکنش به نقض عهد های طرف اروپایی در برجام پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
درقضیه مذاکرات برجام که به تعبیر رییس جمهور یک معامله برد - برد محسوب می شد قرار بود در ازای اقدام عملی برداشتن تحریم ها بطور یک مرتبه، و ایجاد امکان تبادلات تجاری ایران با دیگر کشورها، جمهوری اسلامی نیز صنعت و تحقیقات هسته ای خود را طبق آنچه در معاهده برجام آمده کاهش دهد. اقداماتی نظیر آنچه در پروژه آب سنگین اراک انجام شد، آنهم با ریختن بتن در بخش هایی از آن، محدود کردن مقدار و درصد غنی سازی اورانیوم در نطنز، تعطیل کردن فعالیت غنی سازی در فردو، محدود کردن تولید آب سنگین، محدود سازی تحقیقات هستهای کشور، تعهد به فرستادن سوخت مصرف شده راکتورها به خارج از کشور، بازرسیهای گسترده آژانس از تاسیسات کشور و برخی دیگر از اقدامات، که مفصل آن را می توان در متن برجام و پیوستهای آن دید. هدف اصلی طرفهای مذاکره کننده از اعمال این تحریم ها بر کشور، اطمینان از عدم دسترسی ایران به سلاح مطرح می شد.
اقدامی که بارها از سوی مقامات عالی جمهوری اسلامی اعلام گردید که این موضوع در برنامه جمهوری اسلامی نیست. اما طرف دیگر مذاکره، علاوه بر آنکه این اعلام مواضع رسمی از سوی جمهوری اسلامی را معتبر ندانست، در معاهده برجام تلاش کردند حداقل در سه لایه امکان رشد و توسعه صنعت هسته ای کشور را از بین برده، یا محدود سازند. اولین آنها، لایه کاربرد علوم و فنون هسته ای در صنعت دفاعی بود. دومین لایه تقلیل و از بین بردن صنعت هسته ای صلح آمیز کشور بود که تا حد ممکن آن را کاهش دادند و سومین لایه مربوط به تحقیقات هسته ای و دستیابی به دانش و فناوری هسته ای بود که بخش های عمده ای از آن را در معاهده برجام به تعطیلی کشاندند.
طرف مذاکره کننده غربی رسیدن به این اهداف را در لایه های مختلف دنبال میکرد و متاسفانه طرف مذاکره کننده ما نیز علاوه بر پذیرش همه آنها با سرعتی که مایه شگفتی همگان از جمله آژانس بین المللی انرژی اتمی شد، اقدام به انجام آنها نمود. در آنسوی قرارداد تعهدات طرف مقابل بویژه آمریکایی ها و اروپایی ها اجرایی نگردید. این در حالی بود که اجرایی نشدن این تعهدات از سوی غربی ها معلوم بود. تغییر دولت در آمریکا، و بد عهدی اروپاییان و وابستگی شدید آنها به آمریکا قابل پیش بینی بود و بارها و بارها به مذاکره کنندگان تذکر داده شده بود. اما عدم آشنایی کافی با روندها وتصمیم گیری های بین المللی نقیصه ای بود که در برخی از مسئولین بطور جدی وجود داشت، ولی متاسفانه درک نمی شد. نتیجه آنکه امروزه چندین سال است که تاسیسات هسته ای کشور، که برای ساخت و راه اندازی آنها سرمایه های مادی و انسانی زیادی گذاشته شده بود، تعطیل یا در کمترین فعالیت خود قرار دارند.
پس از آشکارشدن شدید بی تعهدی آمریکایی ها و صدمات جدی که به طرح اصلی، و به عبارتی تنها طرح، سیاستمداران برجامی وارد آمد، تا حدودی برایشان معلوم شد که آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند و هیچگاه بر طبق میل آنها بازی نمی کنند. هرچند هنوز امیدوار بودند که جسد بی جان برجام را نگه دارند، اما تحت فشار های ملی، اقدام به کاهش تعهدات برجامی در 4 گام نموده اند. گام هایی که بسیار محتاطانه و حداقلی بوده اند. با این امید که اولا" عکس العمل غربی ها خیلی شدید نباشد و ثانیا" راه را برای بازگشت نبندند. از این رو در هر مرحله اعلام کرده اند که در صورت بازگشت غربی ها به معاهده برجام این گام های برداشته شده طبق برجام اصلاح خواهند شد.
این در حالیست که سرمایه های ملی کشور که بسیار هنگفت هم می باشد، تاکنون به علت بی مسئولیتی طرف مقابل و مواضع استکباری آنها، بدون بهره برداری ماندهاند و حتی بخشی از آنها نیز از بین رفته و قابل بازگشت نمی باشد. در همان زمان معاهده هم می بایست هزینه تعطیل کردن و از بین رفتن برخی تاسیسات از طرف های غربی مطالبه می شد. همانگونه که در دیگر مناسبات این چنینی در سطح بین الملل مرسوم است.
امروز هم که به خوبی ناتوانی آمریکایی ها در مقابله با جمهوری اسلامی معلوم شده است و هرچه در توان داشته در تحریم های همه جانبه بکاربرده اند و بحمدالله به نتیجه مطلوب خود که تسلیم ملت بزرگ ایران است نرسیدهاند و بخوبی ناتوانی کشورهای اروپایی در انجام تعهدات شان مشخص گردیده است، وقت آن است که در یک تصمیم جدی که نشان از اقتدار ملی است کلیه تعهدات برجامی را به حالت تعلیق در آورده و از خسارت بیش از این به سرمایه های کشور جلوگیری به عمل آید. از آنجا که ظرفیت فعلی غنی سازی حتی برای تامین سوخت راکتور های بوشهر و تهران کفایت نمیکند، علاوه بر راه اندازی کل ظرفیت موجود غنی سازی، مرکز جدید غنی سازی در نزدیکی اردکان را که محل تولید کیک زرد است، راه اندازی نمایند.
نزدیکی یک مرکز غنی سازی به محل تولید کیک زرد توجیه فنی و اقتصادی را به همراه دارد و می تواند بخشی از نیاز کشور به سوخت هسته ای را تامین نماید. اگر قرار باشد که آمریکایی ها و اروپایی ها به خود آیند و دست از پیمان شکنی بردارند، تنها یک قدرت نمایی جدی است که این امکان را فراهم می سازد. سیاست های گذشته در رفتار کج دار و مریز، تنها آنها را برای رسیدن به شرایط مناسب برای اعمال خوی استکباری امیدوار می سازد.
انتهای پیام /