جمعه 9 آذر 1403

یادی از یک شهید شاخص راهیان نور 1401

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
یادی از یک شهید شاخص راهیان نور 1401

قاسم و تعدادی از نیروهای تحت امرش پس از حمله هواپیماهای دشمن بعثی به پایگاه دزفول در حال حرکت به سمت توپ‌های ضد هوایی بودند که از ناحیه کمر و سینه مورد اصابت مستقیم رگبار هواپیماهای دشمن قرارگرفته و به شهادت می‌رسند.

به گزارش ایسنا، قاسم حمید در تاریخ 13 فروردین سال 1326 در خانواده‌ای هشت نفری در روستای مهرزمین از توابع بخش خلجستان قم به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در این روستا سپری کرد و برای ادامه تحصیل راهی قم شده و از دبیرستان امام صادق (ع) (حکیم نظامی سابق) موفق به اخذ دیپلم شد.

شهید حمید خدمت سربازی را در قالب سپاه دانش در شهر تربیت حیدریه گذراند. در سال 1352 به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد و پس از طی دوره‌های آموزشی برای ادامه خدمت به گروه پدافند هوایی دزفول منتقل شد. این شهید بزرگوار پس از ازدواج با دخترخاله‌اش، وارد دانشگاه افسری شد و بعد از مدتی سکونت در تهران برای ادامه زندگی به دزفول نقل مکان کرده و سه فرزند، حاصل زندگی مشترک آن‌ها در دزفول بود.

همسر شهید حمید در مورد وی چنین می‌گوید: «قاسم فردی مهربان بود و به روابط با دیگران اهمیت می‌داد، هنگامی که به مرخصی به روستا می‌آمدیم اهالی روستا به گرمی از ما استقبال می‌گردند و در مدت مرخصی، همه اهالی به وی سرمی‌زدند و شب‌ها تا دیر وقت در منزل پدر ایشان یا پدر من حضور داشتند. موقع شهادتش، فرزند بزرگم شش ساله، فرزند دومم پنج ساله و سومی یک ساله بودند. فرزند چهارم بعداز شهادت پدرش متولد شد و بدلیل همین ضربه روحی شدیدی که از شهادت همسرم به بنده وارد شد، نوزاد ناقص به دنیا آمد و هفت ماه بعد هم از دنیا رفت.

تحصیلات ابتدایی را در روستا خوانده بودم و قصدی برای ادامه تحصیل نداشتم، اما همسرم خیلی تشویقم کرد تا اینکه تحصیل را ادامه دادم و به عنوان معلم در روستا مشغول خدمت شدم. قاسم و تعدادی از نیروهای تحت امرش پس از حمله هواپیماهای دشمن بعثی به پایگاه دزفول در حال حرکت به سمت توپ‌های ضد هوایی بودند که از ناحیه کمر و سینه مورد اصابت مستقیم رگبار هواپیماهای دشمن قرارگرفته و به شهادت می‌رسند.

در ماه‌های آخر منتهی به آغاز جنگ و وقوع برخی تحرکات مرزی، دو روز قبل از شهادتش به خانه آمد و گقت منازل سازمانی پایگاه ناامن است و ما برای اینکه بتوانیم با خیال راحت از پایگاه دفاع کنیم شما را به منزل یک از دوستانم در اندیمشک می‌برم و دو روزی را در این شهر بودیم که اخبار درگیری و حمله را از رسانه‌ها شنیدیم، به من گقتند قاسم مجروح شده و او را به قم برده‌اند و به این بهانه ما را به روستا آوردند، در راه از صحبت‌های اطرافیان متوجه شدیم قاسم شهید شده و حتی جنازه او را بدون حضور من و بچه‌ها دفن کرده بودند.

به گفته دوستان و همرزمان شهید حمید، وی در بین دوستان به برخورد توام با رافت و مهربانی معروف بود، اگر می‌خواست یک لیوان آب بخورد به سربازها نیز تعارف می‌کرد و این قبیل برخوردها در ارتش زمان قبل از انقلاب که متاثر از نوعی تفکر طاغوتی بود، چندان ارزش محسوب نمی‌شد، اما قاسم به آن پایبند بود.

حمدالله حمید برادر شهید هم روایت می‌کند: من در سال 1348 و قاسم در سال 1352 وارد ارتش شدیم، در ستاد نیروی زمینی مشغول به خدمت بودم، وضعیت آماده باش بود واز شیفت به منزل آمدم که یک یادداشت لابلای درب منزل بود و در آن نوشته شده بود به ستاد پدافند هوایی در خیابان هجرت مراجعه کنیم و در آنجا خبر شهادت قاسم را به ما دادند.

با توجه به تحرکاتی که از سوی دشمن در نوار مرزی انجام شده بود، شهید حمید احتمال وقوع حمله به کشور را گوشزد می‌کرد و در چند مرحله آمادگی خود را به برخی مسئولان برای حضور مستقیم در منطقه نبرد اعلام داشته و معتقد بود بنی صدر در خصوص دفاع از کشور در حال کوتاهی است.

طبق آنچه که همکارانش نقل کردند: در روز شهادت یعنی اول مهر سال 1359، تعداد 12 نفر از نیروهای پایگاه از جمله شهید قاسم حمید در اثر رگبار مسلسل و بمباران هواپیماهای عراقی شهید شدند و فقط یک نفر زنده ماند.

پیکر مطهر شهید قاسم حمید پس از انتقال به قم و روستای مهرزمین، در گلزار شهدای این روستا به خاک سپرده شد. به افتخار رشادت امیر سرتیپ شهید قاسم حمید که از نخستین شهدای پدافند هوایی ارتش و از طلیعه‌داران شهدای دفاع مقدس از استان قم محسوب می‌شود، پایگاه چهارم شکاری دزفول به نام این شهید عزیز نامگذاری شده است.

انتهای پیام