دوشنبه 28 مهر 1404

یک روایت ایرانی از زندگی رضا شاه / کتاب جدید بهبودی در راه است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یک روایت ایرانی از زندگی رضا شاه / کتاب جدید بهبودی در راه است

هدایت‌الله بهبودی، تلاش برای به دست آوردن یک روایت ایرانی از دوره زندگی رضا خان و استفاده از اسناد جدید را از جمله ویژگی‌های کتاب «رضاخان تا رضاشاه» دانست.

فرهنگی

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هدایت‌الله بهبودی، نویسنده، پژوهشگر و تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی، متولد 1339 در تبریز است؛ چهره‌ای که نامش با ادبیات مقاومت، تاریخ معاصر و زندگی‌نامه‌نویسی گره خورده. او در روزهای پرالتهاب انقلاب و جنگ، خبرنگاری در عرصه مطبوعات بود و بعدها با تأسیس دفترهای «ادبیات و هنر مقاومت» و «ادبیات انقلاب اسلامی» در حوزه هنری، نقش مهمی در ثبت و ماندگاری روایت‌های آن دوران ایفا کرد. سردبیری فصلنامه مطالعات تاریخی، نگارش آثاری چون «شرح اسم» و «الف لام خمینی» و تدوین مجموعه 25جلدی «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک» تنها بخشی از کارنامه اوست. بهبودی که جوایز معتبری همچون کتاب سال جمهوری اسلامی و جایزه جلال آل‌احمد را در کارنامه دارد، در سال 1402 نیز چهره ماندگار هنر انقلاب معرفی شد.

کتاب دیگری از او با عنوان «رضاخان تا رضاشاه»، به تازگی به عنوان برگزیده بخش روایت مستند تجلیل شد. این اثر که در واقع، سومین بخش از سه‌گانه‌ی «رضانام تا رضاشاه» است، روایتگر دوران ریاست‌وزرائی رضاخان در سالهای 1302 تا 1304 است. دو کتاب پیشین بهبودی، روایت‌گر دو دوره پیشین حیات سیاسی رضاخان، یعنی «روزگار قزاقی» و «زمانه وزارت جنگ» بوده‌اند. نویسنده در این سه‌گانه کوشیده از واقعیت نقش‌آفرینی رضا خان، به حقیقت نقش‌پذیری او برسد.

بهبودی بر این باور است که این بازه زمانی مهم تاریخ ایران، پیش از آن که وابسته به فردی چون رضا خان میرپنج، رضا خان سردارسپه یا رضا خان رئیس الوزرا باشد، موقوفِ به کار انداختن سیاستهای انگلیس پس از جنگ جهانگیر است. به همین خاطر است که در این دوره، حاکمان منطقه‌ای، در واقع بازیگر نظم سیاسی جاگیر شده در این مناطق بودند؛ نه بیشتر. این پژوهشگر در گفت‌وگویی به چگونگی نگارش این اثر پرداخت. مشروح این گفت‌وگو را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*ضمن تبریک برای برگزیدهشدن اثرتان در جایزه شهید اندرزگو، اجازه بدهید ابتدا از زبان خود شما معرفی این مجموعه سه‌جلدی را بخوانیم.

سه‌گانه «رضانام تا رضاخان» (زندگی‌نامه رضاشاه پهلوی از 1256 تا 1299)، «رضاخان تا رضاشاه» (چنگ به وزارت جنگ - 1299 تا 1302)؛ «رضاخان تا رضاشاه» (از بخت جمهوری‌خواهی تا تخت شاهنشاهی - 1302 تا 1304)، با نیت نگارش زندگی‌نامه این فرد آغاز شد. جلد نخست به این آهنگ نزدیک بود؛ اما دو جلد بعدی به‌علت گسترده شدن نقش رضاخان در دوره وزارت جنگ و ریاست وزرایی، تبدیل به تألیف زندگی و زمانه او شد و از قالب زندگی‌نامه‌نویسی فاصله گرفت.

کتاب نخست، «رضانام تا رضاخان»، به‌دلیل مصادف شدن با یکصدمین سال کودتای 1299 شمسی، در سال 1399 منتشر شد؛ وگرنه بنا بود زندگی‌نامه رضاخان تا رسیدن به تخت شاهی، با تمرکز بر زندگی او در یک مجلد انتشار یابد. جلد اول به کوشش ناشر و حسین قرایی در خانه شعر و ادبیات رونمایی شد. این اثر در دومین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو اثر برگزیده شناخته و در چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد نیز کتاب برگزیده و همان سال، به‌عنوان کتاب سال در بخش مستندنویسی معرفی شد. جداسازی کتاب اول موجب شد برآمدن رضاخان در سه جلد تألیف شود و جلد دوم به دوره وزارت جنگ و جلد سوم به دوره نخست‌وزیری او اختصاص یافت.

نکته‌ای که بر آن تأکید می‌کنم، این است که خوانش جداگانه هریک از این سه کتاب، تصویر کاملی از روند روی کار آمدن رضاخان به دست نمی‌دهد و شناخت دقیقی از او به خواننده منتقل نمی‌کند. همچنین، نقد و بررسی هریک بدون توجه به دو کتاب دیگر، نمی‌تواند واکاوی جامعی از زندگی او در این دوره باشد. پس به‌درستی نمی‌دانم چرا جایزه ادبی شهید اندرزگو جلد سوم را، فارغ از هر رتبه‌ای، برگزید. شاید به این علت بوده است که این فرد و چگونگی به قدرت رسیدن او یا به تعبیر دیگر، به قدرت رسانده شدنش، برای مجمع ناشران انقلاب اسلامی اهمیت داشته و به‌نوعی، تشویق نویسنده و دیگران برای توجه به این قطعه از تاریخ ایران بوده است.

*این اثر چند دهه پس از انقلاب به نگارش درآمده است. چرا با اینکه مردم و نسل‌های جدید به‌شدت نیازمند این روایت‌ها از حقایق تاریخ معاصرند، تا امروز به این شکل برای استفاده مردم روایت نشده بود؟

وقتی ناشر محترم پیشنهاد تألیف زندگی‌نامه رضاخان را داد، دو موضوع را مدنظر داشت. اول اینکه پس از دو کتاب « شرح اسم» و «الف لام خمینی» که زندگی‌نامه دو رهبر انقلاب اسلامی بود، نویسنده می‌تواند در نگارش زندگی‌نامه رضاخان نیز موفق شود. دوم اینکه بنده در دهه 80 و 90 موفق شده بودم مجلدات دوم، سوم، چهارم و پنجم روزشمار تاریخ معاصر ایران، مربوط به سال‌های 1301 تا 1304 شمسی را برای بنیاد اسناد وزارت جنگ تألیف کنم و از دریچه آن اسناد، با رضاخان سردارسپه و رضاخان رئیس‌الوزرا آشنا شده بودم.

نه قرائت حاکم، نه خوش‌آمدها و بدآمدها؛ فقط حقیقت

روبه‌رو شدن با پدیده‌های زنده تاریخ، کار دشواری است؛ چراکه به جهات گوناگون یاد و نام آنان در تماس با جامعه است و همواره در حال داوری شدن هستند. در چنین موقعیتی، پژوهشگر وفادار به حقیقت، پیش از آغاز تحقیق و قبل از به دست گرفتن قلم، باید به خود بقبولاند که مقوله‌هایی چون قرائت حاکم، روایت‌های دوست‌داشتنی، حکایات ناخوشایند و... در کار او دخالت نکنند. باید به خودش رجوع کند و بپذیرد که تابلوی راهنمای او نه داوران بیرون و نه بدآمدها و خوش‌آمدهای افراد و مؤسسات و سازمان‌ها، بلکه اسناد و مدارک و یادهای برجای‌مانده موثق و مقرون به حقیقت است.

دوم اینکه بداند کارش تکرار کتاب‌های پیشین و تألیف مشابهی از آثار گذشته نباشد و این توان را در خود ببیند که اثرش برآمده از اسناد تازه، منابع کمتر دیده‌شده و روایتی نو باشد. برای نمونه، کتاب‌ها و حتی مقاله‌هایی که فقط بر مبنای اسناد وزارت امورخارجه انگلیس نوشته شده‌اند، دیدگاهی یکسان یا نزدیک به یکدیگر درباره رضاخان دارند.

یک روایت ایرانی از دوره زندگی رضا خان

ویژگی این سه کتاب، به‌ویژه مجلدات دوم و سوم، دسترسی به اسناد وزارت جنگ است که برای نخستین‌بار در سلسله‌کتاب‌های «روزشمار تاریخ معاصر ایران» استفاده شد. دوم، تلاش نویسنده برای دیدن اسناد فرانسوی و آمریکایی و تا حدودی اسناد روسی بود. سوم، اهمیت دادن به ایرانیانی که در همان زمان، نوشته‌ای از خود بر جای گذاشته‌اند. چهارم، کوشش نویسنده برای به دست آوردن یک روایت ایرانی از این دوره و مشخصاً دوره رضاخان بود. پنجم، درآمیزی گزارش‌ها و داده‌های تاریخی با نثری قابل‌پذیرش بود؛ به‌ویژه برای کسانی که از سختی خواندن کتاب‌های تاریخی شکایت دارند. طبیعی است که دستیابی همه‌جانبه به این ویژگی‌ها ممکن نیست؛ اما کوشیده‌ام در اندازه توان و تجربه‌ام نسبتی از همه آن‌ها را رعایت کنم.

هرگز نپذیرفتم که پذیرنده داده‌ای از منابع متأخر باشم

*به نظر می‌رسد این سه جلد یکی از آثار ماندگار تألیفی در حوزه تاریخ پهلوی اول باشد. شما برای نگارش این سه اثر چه گام‌هایی برداشتید؟

این نظر را به لطف شما تعبیر می‌کنم؛ اما مایلم دیدگاه‌ها از سوی استادان و نقادان این دوره تاریخی نیز بیان شود و کاستی‌ها و اشکالات این سه کتاب به بنده گوشزد شود. گام اول و آخر من، کم نگذاشتن بود. اگر نگاهی به پاورقی‌ها بیندازید، اولین نکته‌ای که به چشم می‌خورد، نرفتن به‌سوی منابع دست‌دوم و بسنده کردن به مدارک اصیل و دست‌اول است.

هرگز نپذیرفتم که پذیرنده داده‌ای از منابع متأخر باشم. بهره‌مندی چشمگیر از جراید وقت، نشان‌دهنده وسواس من در توجه به جزئیات بود. خواندن هم‌زمان چند روزنامه و نزدیک شدن به فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن دوره، از نکات بااهمیت، البته از نگاه خودم، است. مشقت خواندن جراید یادشده، آن هم با حروف‌چینی و صفحه‌آرایی ابتدایی و خسته‌کننده، توجه به مقالات و آگهی‌ها و گرایش هر روزنامه برای برداشت و بهره‌مندی، کاری طاقت‌فرسا بوده و هست. در نهایت، راستی‌آزمایی و سنجش همه مدارک برای به‌کارگیری آنها، از وظایف زمان‌بر و خسته‌کننده یک پژوهشگر است.

آفت سر هم بندی بر جان تاریخ‌نگاری

*آیا منابعی که استفاده شده است، منتشر شده بود، یا از منابع منتشرنشده‌ای هم بهره گرفتید؟

نمی‌دانم تا چه اندازه و چند درصد؛ اما بخش‌های قابل‌توجهی از منابع این سه کتاب، به‌ویژه مجلدات دوم و سوم، تازه و نادیده و ناگفته هستند.

*وضعیت تاریخ‌نگاری دوره معاصر (منظور بعد از مشروطه است) را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

واقعیت جامعه ما، زندگی در زمان حال و نادیدن گذشته است. در چنین وضعیتی، توقع از آحاد مردم برای رویکرد به کتاب‌های تاریخی بیجاست. دوم اینکه مصائب تاریخ‌نگاری، داوطلبان این عرصه را اندک و اندک‌تر کرده است. متأسفانه پخته‌خواری، سرهم‌بندی و رونویسی غلبه چشمگیری در تحقیقات دارد.

سوم اینکه دسترسی به معیشت مناسب در تاریخ‌نگاری حرفه‌ای فراهم نیست. اگر عشق به کار نباشد، پا گذاشتن به این عرصه خلوت، توهین به تاریخ‌نگاری است. بنده وضعیت تاریخ‌نگاری حرفه‌ای را در زمان حاضر مناسب نمی‌بینم؛ اما تلاش کسانی که در کار تولید مصالح و مواد خام در پژوهش‌های تاریخی هستند، امیدوارکننده است.

کاهش اقبال عامه به کتاب‌های تاریخی

حجم چشمگیر بازآفرینی خاطرات در قالب تاریخ شفاهی، نشان می‌دهد که در دوره تولید منابع به سر می‌بریم، نه تولید تاریخ. البته این دوره طولانی شده است و بنده گمان می‌کنم سازمان‌ها و مؤسسات تاریخ‌پژوهی باید پای خود را از تولید مصالح و مواد خام به بخش تولیدات تاریخی به‌مثابه تاریخ، با همان نسبت‌های علمی و آکادمیک بگذارند.

*تربیت نسل جدید تاریخ‌نگاران را چگونه می‌بینید؟ آیا این حوزه محل شکوفایی استعدادهای جوان هم هست، یا در این حوزه با مشکل مواجهیم؟

نسل جدیدی که به‌سمت تاریخ‌نگاری کشیده می‌شود، به‌علت نبود نظارت در تولید و نقد علمی و دسترسی هرچه زودتر به نتیجه مالی، دچار ساده‌انگاری در پذیرش این حرفه می‌شود. اقبال عامه به تاریخ متأسفانه کم است و به همان نسبت، رویکرد به تاریخ‌نگاری نیز اندک است. این نفرات کم می‌دانند که گردش کاری در حیطه تاریخ به تأمین زندگی آنان نمی‌انجامد. آنان یا باید به ریاضت و سخت‌کوشی تأسی کنند، یا اینکه در کنار درآمدهای دیگر، دستی هم در تهیه گزارش‌های تاریخی داشته باشند. اما در هر حال، لازم است نخستین هدف خویش را وفاداری به حقیقت تعیین کنند و تحت‌تأثیر عوامل بیرونی یا سازمانی، به گذشته این مملکت نگاه نکنند.

دوران پادشاهی رضا شاه؛ موضوع کتاب جدید بهبودی

*حال پس از پایان این سه‌گانه، باید منتظر یک اثر ماندگار دیگر از شما باشیم؟

پس از انتشار سه جلد یادشده، تصمیم گرفته بودم نقطه پایان را بر جلد سوم بگذارم. از مقدمه آن مجلد نیز چنین تصمیمی پیداست؛ اما اصرار ناشر از یک سو و ابرام خوانندگان حرفه‌ای از سوی دیگر، وادارم کرد به حیطه‌ای کشانده شوم که پایانش برایم چندان روشن نیست و آن، پرداختن به دوره پادشاهی رضاشاه است.

با روشی که در پیش گرفته‌ام و نیز با توجه به سن‌وسالم، رسیدن به سال 1320 شمسی دور از انتظار است؛ بااین‌حال، جلد چهارم را به‌تازگی به پایان رسانده‌ام که در سال جاری چاپ خواهد شد. از ذکر نام کتاب خودداری می‌کنم؛ اما می‌توانم اطلاع دهم که جلد چهارم شامل چهار دولت نخست حکومت رضاشاه است.

یک روایت ایرانی از زندگی رضا شاه / کتاب جدید بهبودی در راه است 2
یک روایت ایرانی از زندگی رضا شاه / کتاب جدید بهبودی در راه است 3