سه‌شنبه 6 آذر 1403

4 ویژگی مکتب حسینی در کلام رهبر انقلاب

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
4 ویژگی مکتب حسینی در کلام رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب می فرماید امام حسین باید این قیام را انجام می‌داد تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطی برای مسلمان چیست. نسخه را به همه مسلمان های قرن های بعدی نشان داد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قیام تاریخی امام حسین علیه السلام، قیامی الهی و مبتنی بر مشیت و خواست خداوند بود که موج آن نه تنها بستر تاریخ صدر اسلام را تحت تأثیر خود قرار داد بلکه گذشته های دور و آینده بشریت را در بر گرفت و تأثیر مثبت خود را در ادوار مختلف تاریخ نشان داد. در ادامه به برخی از ویژگی های قیام امام حسین علیه السلام مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری اشاره می شود.

1. قیام امام حسین (ع) در راستای بیداری امت اسلام

بیداری و آگاهی دنیای اسلام با قیام حسینی

اما تأثیری که قیام اباعبدالله علیه السلام در بستر تاریخ صدر اسلام گذاشت، تأثیری در جهت بیداری جامعه ای بود که پس از فوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به شدت استحاله شد؛ سنت‌های نبوی به فراموشی سپرده شد، بدعت‌ها آشکار شدند و نظامات اجتماعی به سمت نظام طبقاتی و تبعیض محور حرکت کردند. قیام امام حسین علیه السلام در یک لایه سبب احیای آموز های نبوی و بیداری امت اسلام بود. رهبر معظم انقلاب در سخنانی فرمود «کسی مثل حسین‌بن‌علی که مظهر اسلام است، نسخه‌ی بی تغییر پیغمبر مکرم اسلام است - «حُسین مِنی و أنا مِن حُسین» - در این شرایط چه کار باید بکند؟ او باید کاری کند که دنیای اسلام را - نه فقط آن روز، بلکه در طول قرنهای بعد از آن - بیدار کند؛ آگاه کند؛ تکان بدهد. این تکان با قیام امام حسین شروع شد. حالا اینکه امام حسین دعوت شد برای حکومت در کوفه و حرکت کرد به کوفه، اینها ظواهر کار و بهانه‌های کار بود. اگر امام حسین علیه السلام دعوت هم نمی شد، این قیام تحقق پیدا می‌کرد. امام حسین باید این حرکت را انجام می‌داد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطی برای مسلمان چیست. نسخه را به همه مسلمان های قرن های بعدی نشان داد. یک نسخه‌ای نوشت؛ منتها نسخه‌ی حسین‌بن‌علی، نسخه‌ی لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه‌ی عملی بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است.» (1387/10/19 - بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دی)

فداکاری امام حسین (ع) شوک بزرگ بابت انحراف عظیم در امت اسلام بود

ایشان در سخنانی دیگر این قیام امام حسین علیه السلام را یک شوک عظیم برای اصلاح انحراف امت اسلام دانسته، می فرماید «همین حرکت، اسلام را حفظ کرد. همین حرکت موجب شد که ارزش‌ها در جامعه پایدار بشوند، بمانند. اگر این خطر را نمی پذیرفت، حرکت نمی کرد، اقدام نمی کرد، خونش ریخته نمی شد، آن فجایع عظیم برای حرم پیغمبر، دختر امیرالمؤمنین و فرزندان خاندان پیغمبر پیش نمی آمد، این واقعه در تاریخ نمی‌ماند. این حادثه‌ای که می‌توانست جلوی آن انحراف عظیم را بگیرد، باید به همان عظمت آن انحراف در ذهن جامعه و تاریخ، شوک ایجاد می کرد و کرد. این فداکاری امام حسین است. البته به زبان هم گفتن اینها آسان است. کاری که امام حسین علیه السلام کردند، یک کار فوق‌العاده‌ای است. یعنی ابعاد آن از آنچه که ما امروز محاسبه می کنیم، خیلی بالاتر است. ما جوانبش را، ریزه‌کاری هایش را غالباً ندیده می گیریم. (1390/04/13 - بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران)

حسینیه تسنیم | مصیبت امت اسلام پس از شهادت امام حسین (ع)

خطرهایی که اباعبد الله (ع) به خاطر دین به جان خرید

رهبر معظم انقلاب در سخنانی فدا کردن جان در راه بیداری امت اسلام و احیای دین را از دیگر ویژگی های مکتب امام حسین علیه السلام معرفی کرده، می فرماید «خطرِ بالاترین، آن است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. اینها چیزهایی است که از بس تکرار شده، برای ما عادی شده، در حالی که هر یک از این کلمات، تکان‌دهنده است. بنابراین، حتی اگر خطر در این حد هم وجود داشته باشد، وقتی شرایط برای اقدام متناسبِ با این خطر وجود دارد، انسان باید اقدام کند و دنیا نباید جلوی انسان را بگیرد؛ ملاحظه‌کاری و محافظه‌کاری نباید مانع انسان شود؛ لذت و راحت و عافیتِ جسمانی نباید مانع راهِ انسان شود؛ انسان باید حرکت کند. اگر حرکت نکرد، ارکان ایمان و اسلام او بر جا نیست. «ان رسول‌اللَه قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم اللَه و لم یغیر علیه بفعل و لاقول کان حقا علی اللَه ان یدخله مدخله»؛ منطق، این است. وقتی اساس دین در خطر است، اگر شما در مقابل این حادثه‌ی فزیع، با قول و فعل وارد نشوید، حقِ علی اللَه است که انسان بی مسؤولیت و بی تعهد را با همان وضعیتی که آن طرف مقابل - آن مستکبر و آن ظالم - را با آن روبه رو میکند، مواجه کند.

2. قیام حسینی و تعلیم امت اسلام

درس امام حسین برای مسلمانان تا روز قیامت

اما قیام امام حسین علیه السلام در لایه ای دیگر در جهت تعلیم امت اسلام بود. امام به مثابه معلمی الهی رفتارهای حکیمانه دارد و رفتارهای او از آنجا که متصل به علم الهی است، دارای حکمت‌های بی‌پایان و ماندگار است. از این جهت می بینیم آنها که از آموزه های حسینی درس گرفتند، اهل ایستادگی و مقاومت و در نهایت سرافراز و عزت‌مند و ماندگار در تاریخ شدند. رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات خویش درس‌های امام حسین علیه السلام ماندگار در تاریخ می داند و می فرماید «حسین‌بن‌علی علیه‌السلام عاقبتِ این کار را می‌دانست؛ نباید تصور کرد که حضرت برای رسیدن به قدرت - که البته هدف آن قدرت، مقدس است - چشمش را بست و برای آن قدرت حرکت کرد؛ نه، هیچ لزومی ندارد که یک نگاه روشنفکرانه ما را به این‌جا بکشاند. نخیر، عاقبت این راه هم بر حسب محاسبات دقیق برای امام حسین علیه‌السلام با روشن‌بینی امامت قابل حدس و واضح بود؛ اما «مسأله» آن‌قدر اهمیت دارد که وقتی شخصی با نفاستِ جان حسین‌بن‌علی علیه السلام در مقابل این مسأله قرار می‌گیرد، باید جان خود را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد؛ این برای مسلمان‌ها تا روز قیامت درس است و این درس عمل هم شده است و فقط این‌طور نبوده که درسی برای سرمشق دادن روی تخته‌ی سیاه بنویسند که بعد هم پاک بشود؛ نه، این با رنگ الهی در پیشانی تاریخ اسلام ثبت شد و ندا داد و پاسخ گرفت تا امروز. (1384/11/05 - بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه‌ی ماه محرم‌)

3. قیام حسینی و بیداری خفتگان

از دیگر ویژگی های قیام امام حسین علیه السلام بیداری خفتگان بود که به زیباترین شکل ممکن اتفاق افتاد نه با توهین و تحقیر. امام با رفتارهای پر مهر خویش به وظیفه شان در راستای بیداری منحرفان انجام دادند که البته سبب جذب عده ای به مکتب وحی بود. رهبر معظم انقلاب با اشاره به این ویژگی فرمود «امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان - حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است - بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصه‌ی کربلا حضرت اهل تبیین بودند، می‌رفتند، صحبت می‌کردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتی این بزرگوار استفاده می‌کردند که بروند با آنها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آنها را بیدار کنند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آنهایی که خودشان را به خواب می‌زنند، بیدار کردن آنها مشکل است، گاهی اوقات غیر ممکن است. (1388/05/05 - بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر)

4. قیام حسینی و روح اخلاق و تقوا

در حسین بن علی خودخواهی و منافع شخصی و قومی نبود

ویژگی دیگر قیام امام حسین علیه السلام وجود جنبه های اخلاقی و رفتاری بود؛ اگر اندکی پایه های اخلاق و تقوا در روح این قیام وجود داشت، ماندگاری آن در تاریخ بسیار محدود و پایان پذیر می شد؛ از این جهت کتاب اخلاق حسینی بهترین الگو برای آن عده ای است که قصد دارند به سمت خدا و اهل بیت وحی حرکت کنند؛ به عنوان نمونه وقتی از محبت و مودت سخن می گوییم، اوج آن را در اباعبدالله علیه السلام می بینیم. اگر می خواهیم تجسم اخلاص در راه خدا را فهم کنیم، در آن امام بزرگوار نقش بسته است. اگر از مجاهدت و صبر و قیام در راه خدا سخن می گوییم، نمود عینی آن در امام حسین علیه السلام است. رهبر معظم انقلاب درباره این جنبه از قیام حسینی فرمود «از حرکتِ خط فاسد، فقط «خود» و فقط «من»، مطرح است. «وَ رِئَاءَ النَاسِ» خودش را آرایش کرده... در نقطه مقابلش هم حسین‌بن‌علی علیه الصلاه و السلام است که در او، خودخواهی و خود و من و منافع شخصی و قومی و گروهی وجود ندارد. این، اولین خصوصیت نهضت حسین‌بن‌علی علیه الصلاه و السلام است. در آن کاری که انجام می دهیم، هرچه مایه اخلاص در من و شما بیشتر باشد، آن کار، ارزش بیشتری پیدا می‌کند.

هرچه از قطب اخلاص دور شویم، به سمت قطب خودپرستی و خودخواهی و برای خودکارکردن و به فکر خود بودن و منافع شخصی و قومی و نظایر آن نزدیک شده‌ایم که یک طیف دیگر است. بین آن اخلاص مطلق و خودخواهی مطلق، یک میدان وسیع است. هر چه از آنجا به این طرف نزدیک‌تر شویم، ارزش کار ما کمتر می شود؛ برکتش کمتر می شود؛ ماندگاری اش هم کمتر می شود. این، خاصیت این قضیه است. هر چه ناخالصی در این جنس باشد، زودتر فاسد می شود. اگر ناب باشد، هرگز فاسد نمی شود. حالا اگر بخواهیم به محسوسات مثال بزنیم، این آلیاژ اگر صددرصد طلا باشد، فاسد شدنی نیست؛ زنگ خوردنی نیست. اما به هر اندازه که مس و آهن و بقیه مواد کم قیمت داخل این آلیاژ باشد، فساد آن و از بین رفتنش بیشتر است. این یک قاعده کلی است. (1372/10/26 - بیانات در دیدار جمعی از پاسداران)