آمارهای جدید کرونا؛ چند هشدار و پرسش

تهران - ایرنا - نزدیک به دو سال و نیم است که آمارهای مربوط به ویروس کرونا همه روزه از رسانهها منتشر میشود و اطلاع از این اعداد، تبدیل به بخشی از زیست روزانه ما شده است؛ آمارهایی که خبر از تعداد جانباختگان، بستریها و ابتلا میدهند و در پس هر کدام، اضطرابی پنهان یا آشکار به جانمان مینشیند.
پنجشنبه گذشته (12 خرداد ماه) نقطه عطفی پدیدار شد و پس از 24 ماه و 10 روز، آمار فوتیهای کرونا در کشور به عدد صفر رسید؛ از این رو وزیر بهداشت در توئیتی اعلام کرد: «این موفقیت را به رهبر انقلاب و ملت ایران تبریک میگویم و بر ارواح بلند شهدای مدافع سلامت درود میفرستم».
این آمار اگرچه ثابت نماند اما در روزهای بعد از عدد 10 نیز فراتر نرفت اما نسبت به تابستان سیاه گذشته که مرگهای کرونایی کشور، سه رقمی شد و موجی از نگرانی و بیم از بیواکسنی بر کشور سایه انداخته بود، موفقیت بزرگی است و جا دارد ثبت آن را بیش از هرچیز، مدیون ایثارگری مدافعان سلامت کشور بدانیم و در مقابل عزم و اراده فداکارانه آنان سر تعظیم فرود آوریم.
این رویه گرچه با آزمون و خطاهای بسیار و تلفات انسانی و مرگ رسمی نزدیک به 150 هزار هموطن حاصل شده اما حاوی هشدارها و عبرتهای درسآموزی است که بیان آنها خالی از فایده نیست.
این آمارها قطعی نیستند نخستین هشداری که باید مطرح کرد این است که بر اساس اعلام چندباره مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا و دیگر متخصصان، آمارهایی که به صورت روزانه از سوی روابط عمومی وزارت بهداشت یا مراجع ذیصلاح اعلام میشود، هیچکدام قطعی نیستند و به طور معمول همه موارد لحاظ نمیشود زیرا آمار اعلامی «بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی» در مراکز بهداشتی کشور حاصل شده و ممکن است مورد یا مواردی از مرگ یا ابتلا در نقطهای روی دهد که در شمار آمارها لحاظ نشده باشد؛ از جمله در مرگها و ابتلاهای خانگی. بناربراین چنین ارقامی به همان اندازه که جای خرسندی دارند، جای احتیاط و مراقبت داشته و باید در محاسبههای مردم و مسئولان به صورت تقریبی لحاظ شوند. هشداری که همواره باید در نظر باشد، آمار بالای بستریها در بخش مراقبتهای ویژه است؛ بر اساس وزارت بهداشت، نزدیک به 500 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.بستریهای «مراقبت ویژه» هنوز زیاد است هشدار دومی که همواره باید در نظر باشد، آمار همچنان بالای بستریها در بخش مراقبتهای ویژه است؛ در همان روزی که اعلام شد آمار «رسمی» مرگ ناشی از کرونا به عدد صفر رسید (پنجشنبه گذشته)، وزارت بهداشت هشدار داد بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 175 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی و 34 نفر از آنها بستری شدند و نیز 494 نفر از بیماران مبتلا به کووید19 در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.
اشغال این تعداد تخت در بخش مراقبتهای ویژه از آن رو اهمیت دارد که بدانیم بخشهای آیسییو در بیمارستانها همواره با محدودیت مواجهاند و مجهزترین مراکز درمانی نیز، گاه از کمبود تختها در این زمینه اظهار تاسف میکنند. بد نیست بدانیم تعداد تختهای مراقبت ویژه در شبکه بهداشت کشور همواره کمتر از نیاز است و بر اساس اعلام سال 1398 «علی امیر سوادکوهی» رئیس انجمن مراقبتهای ویژه ایران، «هزینه راهاندازی هر تخت آیسییو بین 1.5 تا 2 میلیارد تومان است»!
هنوز 14 میلیون ایرانی حتی یک دُز واکسن نزدهاند! شاید باورش سخت باشد اما حقیقت دارد که هنوز 14 میلیون نفر از واجدان شرایط، حتی یک دُز واکسن کرونا را هم تزریق نکردهاند؛ این آمار نه مربوط به چند ماه پیش بلکه مربوط به 14 خرداد است که از سوی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام شد. «عباس شیراوژن» در گفتوگوی تلویزیونی با اعلام اینکه تکمیل چرخه واکسیناسیون نقش مهمی در کاهش مرگومیرهای کرونایی دارد از هموطنان خواست برای دریافت واکسن خود اقدام کنند و افزود: «حدود 14 میلیون نفر از هموطنان حتی یک نوبت واکسن کرونا را هم دریافت نکردهاند»! در همان برنامه «حمید عمادی» متخصص بیماریهای عفونی نیز با هشدار درباره اینکه تک رقمی شدن تعداد فوتیها به معنای پایان کرونا نیست، از هموطنان خواست علاوه بر تکمیل چرخه واکسیناسیون، شیوهنامههای بهداشتی را هم رعایت کنند.
با توجه به اینکه هنوز هیچ مرجع رسمی داخلی و جهانی اعلام نکرده است که ایمنی کامل یا نسبی از کووید19 حاصل شده و با نظرداشت اینکه 14 میلیون نفری که هیچ واکسنی نزدهاند، در سطح کشور پراکندهاند، احتمال ابتلای این افراد همچنان بالاست و باید مراقبتهای لازم را از جمله فاصلهگذاری و زدن ماسک را مهم پنداشت.
به عنوان آخرین نکته در بخش هشدارها، شاید بد نباشد پژوهشگران عرصههای مختلف اجتماعی، پزشکی و روانشناسی، مطالعه علمی این موضوع را در اسرع وقت در اولویت بگذارند که «چه علل و عواملی باعث شده است این جمعیت میلیونی، از تزریق واکسن امتناع کنند»؟! آنهم در شرایطی که همه مراجع علمی، مذهبی، حاکمیتی و مردمی بر تزریق سه دُز واکسن تاکید کرده و خاطره مرگهای سه رقمی روزانه هنوز در ذهن و ضمیر ما زنده است. با توجه به اینکه هیچ مرجع رسمی داخلی و جهانی اعلام نکرده که ایمنی کامل یا نسبی از کووید19 حاصل شده و با نظرداشت اینکه 14 میلیون نفر هیچ واکسنی نزده و در سطح کشور پراکندهاند، احتمال ابتلای این افراد همچنان بالاست و باید مراقبتهای لازم را از جمله فاصلهگذاری و زدن ماسک را مهم پنداشت.عبرتهای کرونایی و چند پرسش مقدماتی نگاهی به آثار و عوامل رویدادهای مربوط به کرونا و درسآموزی از 28 ماه گذشته، نیازمند یک بررسی جامع و چندبعدی است که از حوصله این نوشتار خارج است؛ از رویدادهای اقتصادی و معیشتی ناشی از همهگیری کرونا تا پیامدهای روانی، اجتماعی، بهداشتی و مرگومیرهای آن.
بر اساس آخرین آمارها، مجموع بیماران کووید19 در کشورمان به حدود 7 میلیون و 233 هزار؛ مجموع جانباختگان این بیماری به بیش از 141 هزار و 330 نفر و بیماران بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شده نیز به 7 میلیون و 56 هزار و 206 نفر رسیده است؛ ضمن آنکه بیش از 52 میلیون و 367 هزار و 250 آزمایش تشخیص کووید19 در کشور انجام شده و نزدیک به 500 نفر هنوز در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند.
البته تعداد قطعی فوتیها و مبتلایان (اعم از بهبودیافتگان یا بستریهای پیشین) بیشتر از آمار کنونی است و همین موضوع لزوم عبرتآموزی از رفتارهای مردم و مسئولان را بیشتر میکند. با این تفاصیل پرسشهایی در ذهن هر انسان مسئول و متعهدی مطرح است که حتی مرور آنها نیز آموزنده بوده؛ از جمله پرسشهای زیر که انشاالله در فرصتی مجزا، پاسخی درخور بیابند:
1. در 9 ماه گذشته (از آغاز به کار دولت سبزدهم) چه اتقاقی افتاد که واکسیناسیون شتابی گسترده گرفت و نوعی ایمنی جمعی (اگرچه به صورت نسبی) ایجاد کرد؟
2. به جز واکسن، مسئولان کنونی چه تدبیری اندیشیدند که مرگهای کرونایی به زیر 10 نفر رسیده است و چرا مدیران پیشین از انجام آن عاجز بودند؟
3. نقش ما مردم در رعایت شیوهنامههای بهداشتی تا چه حد موثر بود و آیا اگر از ابتدا هر شهروندی، مسئولانه به وظایف ملی، میهنی، شرعی و اجتماعی خود عمل میکرد، مرزهای این بیماری چنین گسترده میشد؟
4. نقش رسانهها در آموزش و ترغیب مردم و مسئولان برای مهار کرونا چه بود و چه کاستیها و غفلتهایی داشتند؟
5. مرگ رسمی نزدیک به 150 هزار ایرانی، چه پیامدهای فردی و اجتماعی دارد و چه میزان از آن قابل اجتناب بود؟
6. بار مالی وارد آمده بر نظام بهداشتی کشور تا چه میزان برآورد میشود و چگونه میتوان برای همهگیریهای احتمالی بعدی، آمادگی داشت؟
7. پیامدهای روانی ماههای سیاه خانهنشینی از سوی کدام مرجع برآورد شده و برای مقابله با آثار سوء آن چه باید کرد؟
8. برای خانوادههایی که سرپرستان خود را به دلیل کووید19 از دست دادهاند، چه فکری شده است؟
و دهها پرسش دیگر که خارج از تعارفهای معمول رسانهای، باید به دنبال پاسخ آنها بود.