آمریکا و اسرائیل چه زمانی دوباره حمله میکنند؟

حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران با هدف تغییر نظام سیاسی، نهتنها به نابودی برنامه هستهای ایران منجر نشد، بلکه با مقاومت مردم و تداوم توان دفاعی ایران، به شکست انجامید. حالا با ادعای ایجاد تأخیر در برنامه هستهای ایران، پرسش این است: آیا جنگ دوباره آغاز خواهد شد؟ اهداف و روشهای آن چه تفاوتی با جنگ 12 روزه خواهد داشت؟
- فهرست محتوا
- شکاف میان اهداف سیاسی و عملیات نظامی
- جنگ بعدی؛ اهداف و روشهای جدید
- اهداف تبلیغاتی و فشار برای مذاکره
- الزامات و سناریوهای پیشرو
اسرائیل با حمایت آمریکا، با بهرهگیری از جنگ مدرن و ترکیبی شامل حملات سایبری، هوایی، موشکی و ترور فرماندهان و دانشمندان هستهای ایران، به دنبال تغییر نظام سیاسی ایران بود. اما به گفته مقامات رسمی آمریکا و اسرائیل، این حملات تنها تأثیری «تخریبی و تأخیری» بر برنامه هستهای ایران داشته و به نابودی کامل آن منجر نشده است. انتخاب مردم ایران برای مقاومت و تداوم حملات موشکی ایران به اهداف در سرزمینهای اشغالی، شکست این استراتژی را رقم زد.
شکاف میان اهداف سیاسی و عملیات نظامی
علت اصلی شکست آمریکا و اسرائیل، ناهمخوانی میان اهداف سیاسی بزرگ (تغییر نظام) و عملیات نظامی محدود بود. تجربه نشان داده که اهداف کلان مانند سرنگونی یک نظام، نیازمند جنگ گسترده و ائتلافسازی جهانی است، همانند تلاشهای آمریکا در افغانستان و عراق که علیرغم هزینههای سنگین، به بیثباتی منطقه منجر شد. در جنگ 12 روزه، شوک روانی و اختلال در فرماندهی ایران نیز نتوانست به بیثباتی داخلی منجر شود.
جنگ بعدی؛ اهداف و روشهای جدید
اگر هدف آمریکا و اسرائیل همچنان تغییر نظام ایران باشد، روشهای قبلی ناکارآمد خواهند بود. تأمین این هدف نیازمند جنگ گستردهتر و ائتلافسازی است که نشانهای از آن در حال حاضر دیده نمیشود. هزینههای سنگین یک جنگ طولانی با نتایج نامطمئن، تصمیمگیری برای حمله مجدد را دشوار کرده است.
ادعای آمریکا و اسرائیل مبنی بر ایجاد تأخیر 6 ماهه تا 3 ساله در برنامه هستهای ایران، هدف احتمالی جنگ بعدی را مبهم میکند. حفظ «فضای جنگی» از طریق تهدیدهای مداوم یا اقدامات امنیتی - نظامی بدون پذیرش مسئولیت، میتواند به بیثباتی منطقهای منجر شود، اما بعید است به جنگی مشابه جنگ 12 روزه بینجامد.
اهداف تبلیغاتی و فشار برای مذاکره
به نظر میرسد ادعای پیروزی آمریکا و اسرائیل در جنگ، بیشتر با اهداف تبلیغاتی و توجیه حمله نظامی مطرح شده است. این کشورها با تبدیل دستاوردهای تاکتیکی به فشار سیاسی، به دنبال ازسرگیری مذاکرات و تعیین دستورکار آن هستند. با این حال، تأثیر روانی جنگ 12 روزه نتوانست میز مذاکره را به نفع آنها تغییر دهد.
الزامات و سناریوهای پیشرو
برای تکرار جنگ، آمریکا و اسرائیل باید بر چالشهای راهبردی غلبه کنند. این شامل تعریف اهداف مشخص، تأمین منابع برای جنگ گسترده و ایجاد ائتلاف بینالمللی است. در غیر این صورت، اقدامات محدود مانند حملات سایبری یا تهدیدهای نظامی، تنها به بیثباتی منطقهای دامن میزند و ممکن است با واکنش متقابل ایران، زمینهساز درگیریهای جدیدی با ابعاد ناشناخته شود.
ایران با حفظ توان دفاعی و انسجام داخلی، نشان داد که در برابر شوکهای روانی و نظامی تسلیم نمیشود. برای آینده، تقویت بازدارندگی از طریق اقتصاد مقاوم، توان نظامی و اجماع ملی، کلید کاهش احتمال جنگ خواهد بود.
