آیا ماجرای انتخابات سال 92 برای اصولگرایان تکرار خواهد شد؟
حالا زمان زیادی به انتخابات باقی نمانده است. کمتر از یک ماه دیگر همای ریاست جمهوری بر روی شانه های یکی از داوطلبان خواهد نشست. از همین رو نیز هریک از دو جریان سیاسی یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان در صدد هستند تا نامزد خود را راهی پاستور کنند.
دورز قبل بود جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات نتیجه آخرین جلسه این جبهه برای انتخاب کاندیدای نهایی را اعلام کرد و در صفحه خود نوشت: در نشست مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، به ترتیب حروف الفبا، آقایان عباس آخوندی، مسعود پزشکیان، اسحاق جهانگیری حائز دو - سوم آراء بعنوان کاندیداهای معرفی شده از سوی جبهه اصلاحات ایران شدند. نامزد نهایی جبهه اصلاحات متعاقبا از بین همین افراد انتخاب می گردد.
وقتی اصلاح طلبان برای حفظ وحدت درون خود «سوگند» میخورند
اصلاحات البته به این بسنده نکرد بلکه میثاق نامه ای را در درون خود به امضا رساند. متن این میثاق نامه به شرح زیر است: «1. به کلیه سازوکارهای تصمیم جبهه اصلاحات ایران برای رسیدن به نامزد واحد پایبند باشم.
2. در صورتیکه نامزد منتخب جبهه اصلاحات براساس سازوکارهای تعیین شده فرد دیگری بود، رسماً کنارهگیری از رقابت انتخاباتی و حمایت خود را به نفع نامزد منتخب اعلام نمایم.
3. قبل و بعد از اعلام صلاحیتها و تا رسیدن به نامزد واحد علیه هیچیک از نامزدهای جبهه موضعگیری نداشته باشم.
4. به منظور اجرای فصل سوم قانون اساسی و با در نظر گرفتن بیانیه 15 بندی آقای خاتمی یعنی تأمین حقوق کلیه شهروندان جامعه رنگین کمانی ایران من جمله: حق حاکمیت ملی، حق آزادی بیان، حق استفاده از فرصتهای برابر فارغ از جنسیت، قومیت و مذهب، گرایش سیاسی و اصلاح ساختارها، سیاستها و عملکردها همه توان خود را بکار گیرم.
5. برای قدرتمند شدن جامعه مدنی ایران که از لوازم دولت توانمند است، بکوشم و تقویت جامعه مدنی را از اولویتهای دولت خود بدانم.
6. حل مشکلات معیشتی و تامین رفاه و کاهش آلام مردم ایران را با اصلاح اقتصاد سیاسی کشور و نیز تعامل سازنده با جهان در رأس اولویتهای دولت خود قرار دهم.
نامزدهای مورد حمایت جبهه اصلاحات ایران میبایست تعهد خود را نسبت به این میثاقنامه بهشکل کتبی اعلام نمایند.»
چه کسانی در صدد هستند وحدت جریان اصولگرا را از بین ببرند؟
و این یعنی همه در برابر تصمیم اصلاحات فارغ از دیدگاه شخصی خود تمکین میکنند. خب قطعا انتظار این است که در درون جریان اصولگرایی نیز همین اتفاق رخ دهد و یک نامزد واحد معرفی شود؛ اما ماجرا وقتی جالب میشود که بدانیم جریان اصولگرایی نه تنها نامزد های اصلی خود را مشخص نکرده است بلکه در تلاشند تا نامزدهای احتمالی خود را نیز تخریب کنند. افرادی در بیرون از این جریان با نام اصولگرایی و افرادی هم در درون این جریان.
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در این باره گفته است: اکنون احساس خطر نسبت به اینکه این انتخابات شبیه به سال 92 شود بسیار زیاد است. قطعا اگر اصولگرایان به یک نامزد واحد نرسند و وحدت نداشته باشند ممکن است جریانی که تعدد نامزدها را کاهش داده است پیروز شود. برخیها تحلیل و محاسبات اشتباهی دارند که گمان میکنند رقابت فقط در میان جریان اصولگرایان است و جریان رقیب دیگری در عرصه قابت وجود ندارد؛ درحالی که این محاسبات غلط است و موجب میشود بیشتر به سمت رقابت درون گفتمانی برویم. این ناشی از چند مساله است. ابتدا اینکه از بیرون برخی از افراد و جریانات این اشتباه محاسباتی را به برخی از افراد ساده القا میکنند؛ دوم اینکه حب قدرت برخیها را تحریک میکند تا به این اقدامات دست بزنند و تفرقه در میان جریان انقلاب ایجاد کنند.
اگر جریان اصلاح طلب یک قطعه «چوب» هم معرفی کند در درون این جریان به آن ایراد نخواهد گرفت
این فرد اصولگرا تصریح کرد: متاسفانه این اشکال به جریان اصولگرایی وارد است که بعد از فوت شخصیتهایی که در میان جریان اصولگرایی محور بودند در حال حاضر تقریبا شخص محوری از میان رفته است و باید تشکلها و خرد جمعی حاکم باشد که متاسفانه این خرد جمعی هم به علت برخی از رفتارهای نخبگان سیاسی این جریان درونش اختلاف ایجاد شده است؛ شورای ائتلاف، شورای وحدت و.. هریک از دیگر تشکلهای سیاسی نشانگر این عدم وحدت هستند و انسجامی که ضروری است در میان این جریان وجود ندارد. در انتخابات مجلس هم شاهد بودیم که هریک از تشکلها به صورت جداگانه لیستی را انتخاب کردند و نه احزاب و نه ائتلافها یک انسجام واحد نداشتند. ولی اصلاح طلبان از ابتدا تشکل گرا بوده اند تا حدی که حتی اگر یک قطعه «چوب» هم انتخاب شوند حرف نهایی یکی است.
شورای ائتلاف، شورای، امنا و... چند نهاد قرار است برای اصولگرایان تصمیم بگیرند؟
حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به انتخابات پیش رو بیان کرد: پیش بینی میشد که رقابت در درون جریان اصولگرایی شدید شود و به همین دلیل هم فرضیههای مختلفی شکل گرفته است. متاسفانه برخی از افرادی که خارج از فعالیتهای انتخاباتی هم هستند از بیرون به تخریب چهرههای انتخاباتی روی آورده اند. در حالی که مقام معظم رهبری هم تاکید کردند که به جز موضوع سلامت، امنیت، رقابت و مشاکرت رکن پنجم یعنی اخلاق گرایی هم باید رعایت شود که این شامل اخلاق سیاسی، اخلاق انتخاباتی و در نهایت اخلاق اسلامی میشود.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که بزرگتر تصمیم گیر در جریان اصولگرایی چه کسی است؟ گفت: جریان اصولگرا بزرگتر دارد ولی مساله این است که در این جریان همه ادعای بزرگتری دارند و همین هم باعث شده است که تا امروز نه به وحدت برسیم و نه بتوانیم بر روی یک گزینه واحد تمرکز کنیم. توصیه ما به دوستان این است که در بین این گزینهها دو یا سه نفر وارد رقابت شوند و سایرین به نفع آنها کنار بروند، اما ظاهرا هیچکس حاضر نیست از این دایره خارج شود. الان ما شورای ائتلاف داریم، شورای وحدت داریم، امنا داریم و... هرکدام هم یک صحبتی میکنند و هیچ یک هم حاضر نیست با طرف دیگر صحبت کند تا این چند دستگیها حل شود.
حکایت انتخاباتی که اصولگرایان با خودشان رقابت و عرصه را به رقیب واگذار کردند
حالا که بحث به انتخابات سال 92کشیده شد شاید بد نباشد یک مرور کوتاه داشته باشیم. انتخاباتی با هشت بازیگر اصلی: سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی، حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی، محمد غرضی، محسن رضایی و محمدرضا عارف که در نهایت جناح اصلاح طلب با یک نامزد اصلی یعنی حسن روحانی وارد رقابت شد، اما در کمال تعجب اصولگرایان با چهار نامزد وارد عرصه رقابت شده، خود رقیبی برای یکدیگر شدند و یک خودزنی تاریخی را برای خود رقم زدند.
موضوعی که اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه درباره آن گفت: اگر هر یک از نامزدهای اصولگرا بر روی یک اصولگرای دیگر اجماع میکردند، رای بیشتری از آنِ آنها میشد. از نظر سیاسی اصولگرایان وحدت نداشتند، البته در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب یک فرد رجحان است نه شکست دیگری، اما متاسفانه برخی دلشان میخواهد کشور ما همیشه در حال درگیری باشد و هر دولتی که سر کار بیاید نتواند از همه نیروها استفاده کند.
فاطمه تورانلو
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی احزاب و تشکلها