اتاقهای بازرگانی، شیرهای بی یال و دم و ناکارآمد
اتاقهای بازرگانی که باید خانه و محل تردد فعالان اقتصادی کشور باشند، متأسفانه درب آنها به روی غالب فعالان اقتصادی بسته بوده و حتی بزرگان اقتصاد ایران و فعالان اقتصادی هم پا به اتاقهای بازرگانی نگذاشته و نمیگذارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در دومین میزگرد "اتاقهای بازرگانی، دیروز، امروز و فردا 2" طی سخنانی در جمع حاضرین به فلسفه وجودی اتاقهای بازرگانی در جهان و همچنین شرح وظایف و اهداف آنان پرداخت و ضمن مقایسه اتاقهای بازرگانی ایران با اتاقهای سایر کشورهای جهان، اتاقهای بازرگانی ایران را ضعیف و عملکرد آن را سوال برد و گفت: اتاقهای بازرگانی یکی از سازمانهای مهم و بزرگ اقتصادی و بین المللی میباشند که در تاریخچه آن چنین آمده که اولین اتاق بازرگانی جهان قریب به 425 سال پیش یعنی در سال 1599 در مارسی، فرانسه، تحت عنوان "Chamber of Commerce" تأسیس و با اهداف روشن و مهمی آغاز به کار کرد که بدنبال آن، یک اتاق بازرگانی رسمی دیگر 65 سال بعد، احتمالاً در "بروژ" که در آن زمان بخشی از هلند اسپانیایی بود، راه اندازی شد. پس از آن رفته رفته اتاقهای دیگری در کشورهای مختلف جهان آغاز به کار کردند که غالباً تا به امروز تأثیرات مثبت و مهمی بر کسب و کار فعالان اقتصادی و همچنین تقویت مبادلات بین المللی داشته اند.
محض اطلاع، قدیمی ترین اتاق بازرگانی انگلیسی زبان جهان و قدیمی ترین اتاق بازرگانی در آمریکای شمالی، اتاق بازرگانی هالیفاکس است که در سال 1750 تأسیس شد.
وی افزود: اتاق بازرگانی ایران نیز حدود 140 سال پیش یعنی در تاریخ 1262 خورشیدی توسط مرحوم حاج محمد حسن امین الضرب، معتمد و نماینده تجار و با حمایت جمعی از بازرگانان آن زمان، توانست نظر موافق ناصرالدین شاه را برای تشکیل مجلس وکلای تجار ایران جلب کرده و فعالیت اتاق تهران را آغاز نماید.
در همین راستا و در سال 1336 پیش نویس طرح اتاق صنایع و معادن به دفعات تقدیم مجلس شد، ولیکن در سال 1340 تعدادی از صاحبان صنایع، دولت را زیر فشار قرار دادند تا نسبت به تشکیل اتاق صنایع و معادن اقدام کند و بالاخره در آبانماه سال 1341 اتاق صنایع و معادن نیز با عضویت هیأت نمایندگی مرکب از 30 نفر از کارخانه داران و صاحبان معادنِ کشور تشکیل شد.
نهایتاً اتاق بازرگانی، صنایع و معادن در اسفند سال 1348 از ادغام دو اتاق بازرگانی و اتاق صنایع و معادن ایران بوجود آمد.
در سال 1390 نیز بر اساس قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، واژه کشاورزی هم به نام اتاق اضافه شد و نام اتاق به "اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران" تغییر یافت.
تاریخچه اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران پس از انقلاب اسلامی را میتوان به سه دوره تقسیم بندی کرد: دوره حفظ و تثبیت (1368-1357) + دوره سکون (1382-1368) + دوره نوسازی (1394-1382) که بدلیل پرهیز از طولانی شدن سخن از تشریح تک تک آنها خودداری میکنم.
علیپور اظهار داشت: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با شرح وظایف، اختیارات و اهداف مشخص و مهمی آغاز به کار کرد و تا دهها سال بعد بعنوان دستگاهی مقتدر و تأثیرگذار به فعالیت خود ادامه داد و بعنوان خانه اَمنی برای تجار و صاحبان صنایع و معادن تلقی میگردید.
برخی از اهداف مهم اتاق بازرگانی و اتاق صنایع و معادن ایران که خودشان اعلام نموده اند بشرح زیر میباشند:
* ایجاد هماهنگی و همکاری بین بازرگانان و صاحبان صنایع و معادن در اجرای قوانین مربوطه و مقررات جاری مملکتی
* تشکیل نمایشگاههای تخصصی و بازرگانی داخلی و خارجی با کسب مجوز از وزارت صمت و شرکت در سمینارها و کنفرانسهای مربوط به فعالیتهای بازرگانی، صنعتی، معدنی، کشاورزی در چارچوب سیاستهای ایران
* کوشش در راه شناسایی بازار کالاهای صادراتی ایران در خارج از کشور و تشویق و کمک به مؤسسات مربوطه جهت شرکت در نمایشگاههای بازرگانی داخلی و خارجی
* تشویق و ترغیب سرمایه گذاران داخلی در امور تولیدی بالاخص تولید کالاهای صادراتی که دارای مزیت نسبی باشند.
* تلاش در جهت بررسی و حکمیت در مورد مسائل بازرگانی داخلی و خارجی اعضاء و سایر متقاضیان از طریق تشکیل مرکز داوری
* ایجاد و اداره مرکز آمار و اطلاعات اقتصادی به منظور انجام وظایف و فعالیتهای اتاق
* تشکیل اتحادیه های صادراتی و وارداتی و سندیکاهای تولیدی در زمینه فعالیتهای بازرگانی، صنعتی، معدنی و خدماتی
* تهیه، صدور - تفریغ و تأیید اسنادی که طبق مقررات بینالمللی بعهده اتاق ایران است با هماهنگی وزارت صمت
ضمناً اتاق بازرگانی با هدف حفظ و ترویج منافع کسب و کار و جامعه تجاری کشور تشکیل شد. بنحوی که میبایست منافع فعالان اقتصادی را بنحو احسن محافظت و تأمین نماید.
وی در ادامه با طرح این سوالات که آیا اتاقهای بازرگانی توانسته اند در راستای اهداف اولیه خود قدم بردارند و مشکلات تولید و فعالان واقعی اقتصاد را مرتفع نمایند؟ و آیا فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان بخش خصوصی کشور، اتاقهای بازرگانی را ناجی، تکیه گاه و پارلمان و خانه خود میدانند؛ یا اینکه آیا دغدغه اتاقهای بازرگانی حل مشکلات بخش تولید و فعالان اقتصادی و اعضای خویش میباشد؟ و.... سؤالاتی که ظاهراً پاسخ شان یک (نه) بزرگ است!!
متأسفانه چند سالیست که دیگر اتاق بازرگانی ایران، اتاق قدرتمند و تأثیرگذار 100 سال گذشته نیست و غالب وظایف آن رنگ باخته و به سازمانی تقریباً خنثی مبدل شده است!! بطوریکه از اتاقهای بازرگانی، فعلاً چند ساختمان بزرگ و کوچک باقی مانده با خدماتی اندک و اما تعداد زیادی رئیس و تئوریسن سیاسی و اقتصادی!!
طبق اطلاعاتی که من دارم، اتاقهای بازرگانی در حال حاضر چندان خدماتی را به اعضاء و فعالان اقتصادی ارائه نمیدهند و خدماتی که فعلاً اتاقهای بازرگانی سراسر کشور میفروشند، سه چهار مورد است که در گذشته دهها بار به آنها اشاره نموده ام، خدماتی از جمله:
ارائه گواهی مبدأ + انتشار مجله + صدور کارت عضویت + صدور کارت بازرگانی
والسلام....!!!!!
سبزعلیپور در توضیح خدمات فوق الذکر اتاقها تصریح کرد: البته انتشار ماهنامه و صدور کارت عضویت که خدمتی به اعضاء محسوب نمیشود بلکه عملی در جهت درآمدزایی اتاقها میباشد اما اینجانب این دو مورد را هم جزء خدمات اتاق بازرگانی به حساب میآورم. ولیکن صدور کارت بازرگانی هم سالها قبل برعهده وزارت بازرگانی بود که دعوای رؤسای وقت اتاقهای بازرگانی ایران و تهران در زمان دولت اصلاحات موجب شد تا رئیس جمهور وقت دستور دهند تا صدور کارت بازرگانی به اتاقهای بازرگانی سراسر ایران محول شود تا از این طریق هر اتاقی دارای درآمدی اختصاصی باشد تا از آن تاریخ به بعد مسئولین وقت اتاق تهران دیگر محتاج اتاق ایران نباشند و از بابت بودجه، تا حدودی مستقل شوند، پس این خدمت هم بدلیل دعوای دو جناح سیاسی، از وزارتخانه به اتاق منتقل شد.!! ضمناً بخشی از کارت های بازرگانی که تاکنون صادر شده، بدلیل سوء مدیریت و عدم نظارت صحیح متأسفانه به این و آن اجاره داده شده و استفاده نادرست و خلاف از این کارتها، برای کشورمان هزینه های زیادی را در بر داشته که اعتبار اتاقهای بازرگانی را نیز زیر سوال برده است!!
درکل باید عرض کنم که اتاقهای بازرگانی دیگر جایگاه و قدرت عمل واقعی و سابق خود را ندارند و در اصل به محلی برای گپ و گفت و پایگاهی برای عدهای خاص آنهم جهت دیدارهای روزانه و هفتگی شان مبدل شده و غالب شرکتها و فعالان اقتصادی عضو اتاق از پیگیری مشکلات و معضلات تجاری و کسب و کارشان توسط اتاقها بنوعی مأیوس و ناامید شده اند!!
سبزعلیپور اظهار داشت: ضمناً آقایان میفرمایند که به سران سه قوا هم مشاوره میدهند و به این خدمت خود نیز میبالند که در این ارتباط باید گفت که اگر این سخن تان درست باشد و مشاوره اقتصادی سالهای اخیر به سران سه قوا کار مسئولین اتاق بازرگانی ایران بوده پس خرابکاریهای سالهای اَخیر و همچنین مشکلات شدید اقتصادی که در کشورمان حادث شده، همگی بدلیل مشاوره های غلط و نادرست مسئولین اتاق بازرگانی به رؤسای جمهور، دولتمردان و رؤسای دو قوه دیگر بوده است!! پس با این مشاوره دادن تان کشورمان را در آستانه بحران قرار داده اید که به همین خاطر و بواسطه مشاوره غلط به سران قوا باید توبیخ و مجازات هم بشوید!!
باز هم میفرمایند که با هیأتهای خارجی که به ایران می آیند و میهمان کشورمان هستند جلسه میگذارند و برای ساعاتی، میزبان برخی از هیأتها میباشند. این خدمت هم سودی به فعالان اقتصادی نمیرساند بلکه عده ای خاص در حد چند نفر از مسئولین اتاق ایران و تهران با آن هیأتها می نشینند و در خصوص موضوعات مورد علاقه خودشان با خارجی ها صحبت میکنند.!!
لازم به تأکید است که طی سالهای اخیر، اتاقهای بازرگانی ایران چندان قدم مثبتی در جهت بازاریابی و رشد و توسعه صادرات، برگزاری نمایشگاههای داخلی و خارجی، ارائه آمار و اطلاعات اقتصادی درست و قابل استناد، جذب سرمایه گذاری و همچنین رفع مشکلات فعالان اقتصادی و... دهها موارد دیگر برنداشته است.!!
وی گفت: ایران دارای صدها هزار نفر تاجر و فعال اقتصادی میباشد از همین رو این چند نفری که بر اتاقهای بازرگانی ریاست میکنند نمیتوانند نماینده واقعی این عزیزان و بخش خصوصی ایران باشند. اتاق بازرگانی باید به همه فعالان اقتصادی ایران مشاوره داده ودر جهت رفع مشکلات اقتصادی آنان از هیچ کوششی دریغ ننماید اما به عینه می بینیم که اولاً فقط اعضاء حق تردد به اتاق را دارند، ثانیاً در کمال تأسف باید عرض کنم که غالباً به کسی اجازه ورود به طبقات فوقانی ساختمانهای اتاق ایران و یا تهران را نمیدهند و اگر هم اجازه دهند، درب اتاق کسی به روی مراجعه کننده باز نیست تا دردش را با مسئولین اتاق در میان بگذارد!! در این میان گرفتن وقت ملاقات از رؤسای اتاقها و غالب اعضاء هیأت رئیسه هم برای اعضاء و فعالان اقتصادی که بقول معروف (سرشناس نبوده و یا پارتی ندارند) هرگز امکانپذیر نیست!!
اتاقهای بازرگانی که باید خانه و محل تردد فعالان اقتصادی کشور باشند، متأسفانه درب آنها به روی غالب فعالان اقتصادی بسته بوده و حتی بزرگان اقتصاد ایران و فعالان اقتصادی و کارآفرینان سرشناس و تأثیرگذار کشور هم هیچگاه پا به اتاقهای بازرگانی نگذاشته و نمیگذارند و هرگز جزء رؤسا و هیأت نمایندگان اتاقهای بازرگانی نیز نبوده و نشده اند!! همین الان میتوانم نام دهها نفر از بزرگان اقتصاد کشورمان را به زبان بیاورم که با اتاقهای بازرگانی، قهر و یا با آنها بی ارتباط هستند. لکن شاید دوستان علاقه ای به ذکر نامشان نداشته باشند که بنده هم از اعلام اسامی این بزرگواران خودداری میکنم اما صراحتاً عرض میکنم که خودم بعنوان کوچکترین جزء بخش خصوصی بیش از 40 سال است که در زمینه تجارت و اقتصاد کلان در داخل و خارج فعالیت میکنم اما طی این مدت، بنظرم کمتر از 10 بار وارد ساختمان اتاق ایران شده ام (آنهم نه برای انجام کار بلکه فقط برای دید و بازدید دوستان) البته به اتاق تهران هرگز نرفته ام و طی 20 سال گذشته نیز به هیچیک از ساختمان های اتاق در سراسر کشور حتی نزدیک هم نشده ام، آیا این اتاق بازرگانی، خانه بخش خصوصی است و یا محل فعالیت عده ای خاص؟
سبزعلیپور تشریح کرد: بررسی تاریخ تشکیل و پیشینه همه اتاقهای بازرگانی در اقصی نقاط جهان نشان میدهد که ماموریت و هدف اصلی این اتاقها برقراری بهتر روابط تجاری با تجار دیگر کشورها و برطرف کردن مشکلات پیش روی تجار و بازرگانان و تسهیل روند معاملات آنها بوده است. امروزه اکثر اتاقهای بازرگانی پا را از این هدف فراتر گذاشته و با حفظ هدف اصلی، به انجام ماموریت هایی در راستای پی گذاری و اصلاح حلقه های اولیه تولید تا صادرات پرداختهاند، بطوریکه با انجام این وظایف، خودبخود به هدف اصلی که گسترش صادرات و واردات و تسهیل آن است نائل شدهاند.
اتاقهای بازرگانی کشورهای پیشرفته و اقتصادهای بزرگ جهان مانند ژاپن، آمریکا، آلمان، فرانسه و کره جنوبی اصل را برمبنای آموزش کسب و کارهای پر بازده و سودده به مردم و آموزش راههای افزایش کیفیت محصولات تولیدی بمنظور بهرهمندی از قدرت رقابت با کالاهای دیگر کشورها و همچنین آموزش استفاده از تکنولوژی و ابزارهای روز برای گسترش حجم تولید و کاهش زمان تولید گذاشتهاند.
پس از این آموزشهای پایه، اصول برقراری ارتباط با مشتری و بازاریابی و بازارسازی برای محصولات به تولیدکنندگان آموزش داده میشود و در کنار این فعالیتها، اتاقهای بازرگانی به ماموریت اولیه خود در راستای تسهیل روند صادرات و حذف مشکلات تجار میپردازند. بعنوان مثال بخش آموزش و مهارت اتاق بازرگانی کشور انگلیس، مهمترین چالش پیش روی دولت و صنعتش را ارتقای مهارتهای رقابتی برای مواجه با خطر اقتصادی کشورهای روبه رشدی مثل هند و چین و از آن فراتر افزایش بهره وری برای رقابت با فرانسه و آلمان و آمریکا میداند و همه ساله بیش از 250 هزار نفر را آموزش همگانی و به 2000 نفر هم مفاهیم پایهای کسب و کار را آموزش میدهد.
یکی از مشکلاتی که ما در امر تجارت در کشور خودمان با آن روبرو هستیم عدم آگاهی و دانش فنی بسیاری از تجار از مفاهیم اولیه علم تجارت و اقتصاد است و یکی از وظایف اصلی اتاقهای بازرگانی کمک به ارتقاء سطح دانش تجار ایرانی است و با آموزشهای صحیح میتوانند از مشکلات بسیاری که سد راه تجارت ایران با خارج از کشور شده است جلوگیری کنند. بسیاری از فعالان اقتصادی بدلیل رعایت نکردن اصول اساسی قرارداد نویسی در دو بخش خصوصی و دولتی با چالشهای جدی روبرو هستند و هزینه های بسیاری در این رابطه پرداخت میکنند.
علیپور در ادامه افزود: در مورد ویژگیهای اتاق مطلوب و ایرادات اتاقهای فعلی نیز باید گفت ایرادات موجود در هر سیستم و سازمان را میتوان در چهار بخش تقسیم کرد: نقایص قانونی، نقایص ساختاری، نقایص عملکردی و نقایص مدیریتی. طبق قوانین مکتوب و شرح وظایف ذکر شده برای اتاق بازرگانی ایران، در تعریف و بیان وظایف اتاق، تقریباً کمبودی مشاهده نمیشود و ساختار اتاق نیز مشابه ساختار دیگر نهادهای داخلی و اتاقهای مشابه خارجی است. با کنار گذاشتن این دو سری از نقایص باید عرض کنم آنچه سبب بوجود آمدن شاخصهای بالا و متولد شدن اتاق ایدهآل و برتر شده را میتوان دقیقاً در نقایص عملکردی و مدیریتی جستجو کرد و جهت رشد و شکوفایی هرچه بهتر اتاقها، میبایست مدیریت آنها را توانمند و به مختصات یک اتاق بازرگانی ایده آل رسانید. وظایف ذکر شده پیشین برای دیگر کشورها نیز، به اختصار در شرح وظایف بخشهای اتاق ایران عنوان شده اما به هر دلیلی یا از انجام آن غفلت شده و یا آن وظایف به نحو احسن انجام نشده و بورطه فراموشی سپرده شده است. آنچه سبب این اخلال میشود عدم تخصص اعضاء و آشنایی آنان با وظایف و عدم تطابق تخصص ها با حیطه کاری منسوب به آنهاست.
وی گفت: برای درک بهتر این موضوع، وضعیت دو کشور انگلستان و ژاپن را با ایران بررسی و مقایسه میکنیم. کشور انگلستان با جمعیتی حدود 55 میلیون نفر و سابقه تشکیل 155 ساله اتاق بازرگانی، دارای 52 اتاق اصلی است و حدود 92 هزار عضو میباشد و 105 هزار کسب و کار را تحت پوشش خویش قرار داده و حدوداً 5 هزار نفر در این اتاقهای این کشور مشغول به کارند و اکثر کارمندان این اتاقها افراد برجسته با تحصیلات عالی و متخصصین حیطه کاری خود هستند.
کشور ژاپن نیز با سابقه تشکیل اتاق بازرگانی حدودا 135 ساله و جمعیت 127 میلیون نفری دارای بیش از 522 اتاق بازرگانی و 1.4 میلیون نفر عضو است و زمینه اشتغال بیش از 6 هزار متخصص را فراهم آورده است.
اما ایران با جمعیت حدوداً 85 میلیون نفر و سابقه 140 ساله اتاق بازرگانی، تنها دارای 35 اتاق بازرگانی استانی و حدود 40 اتاق مشترک و قریب به20 هزار نفر عضو میباشد.
با بررسی شاخصهای مهم بین اتاقهای بازرگانی ایران، ژاپن و انگلیس که بعنوان مثال، آنها را با هم مقایسه کردم به عینه میفهمیم که اتاقهای ایران کجای دنیا قرار دارند و چقدر از اتاقهای موفق جهان عقب تر میباشند!!
سبزعلیپور به این سوال پرداخت و گفت: بارها به این موضوع اشاره کرده و مجدداً خدمتتان عرض میکنم که سالهاست این سوال ذهن اکثر فعالان اقتصادی کشور را به خود مشغول کرده که آیا فی الواقع این اتاق بازرگانی را میتوان "پارلمان بخش خصوصی" نامید یا نه؟؛ در این ارتباط باید عرض کنم که از نظر بنده استفاده از این نام بزرگ و دهن پُرکن و اطلاق "پارلمان بخش خصوصی" اصلی و ابدا برازنده "این اتاق بازرگانی" که غالب فعالان اقتصادی ایران، سال به سال حتی از کنار پیاده رو ساختمانش هم عبور نمیکنند، نیست و برای رسیدن به جایگاه واقعی، یعنی "پارلمان بخش خصوصی" باید انقلاب و دگرگونی خاصی در شرح وظایف، نوع مدیریت و افرادی که سکان هدایت اتاقهای بازرگانی را برعهده میگیرند، رخ دهد، نه اینکه اسم بچه را بگذاریم "رستم" و بعد خودمان از آن "رستم" بترسیم!!
پارلمان بخش خصوصی باید به تشکیلاتی اطلاق شود که وظایف و عملگرد مسئولینش و همچنین خروجی آن نیز هم سطح و همتراز این نام بزرگ باشد نه اینکه فقط اسمش بزرگ و پیچیده و ترسناک و سیاسی باشد نه عملکردش.
علیپور افزود: چند سال پیش مجلس در خصوص جایگاه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی قانونی را تصویب کرد که طی آن قانون منبع درآمدی از پول ملت برای اتاق بازرگانی ایران ایجاد و همچنین اتاق ایران را مشاور رؤسای قوا اعلام کرد. این قانون برخلاف منافع ملی و فقط بخاطر رفاقت و نزدیکی "علی لاریجانی" رئیس وقت مجلس و "محمد نهاوندیان" رئیس اسبق اتاق ایران تصویب و به کشور تحمیل گردید. اگر اتاقهای بازرگانی مثمرثمر نبوده و نفعی برای کشور و فعالان لقتصادی ندارند، پس چرا اینهمه پول به خزانه اتاق واریز میشود؟ درکل مطالبه گری از روند فعالیت و هزینه کرد اتاقهای بازرگانی، وظیفه همه مردم بویژه فعالان اقتصادی، اصحاب رسانه و نمایندگان مجلس میباشد.
وی تشریح کرد: غالب مسئولین و هیأت نمایندگان اتاقهای بازرگانی طی 4 سالی که بر مسند اتاقها هستند، قدمی برای هیچکس برنمیدارند اما در زمان انتخابات بدنبال فعالان اقتصادی و اعضاء اتاق میدوند تا برای خود رأی جمع کنند؟ اگر اتاقهای بازرگانی محل فعالیت بخش خصوصی است، پس دولتی ها در این اتاقها چه میکنند؟ چرا اکثر مسئولین اتاقهای بازرگانی ایران کسانی هستند که پیش از این سمتهای دولتی داشته اند؟!! این موضوع نشان میدهد که آقایان دولتی زمانیکه مثلاً در دولت مشغول به کار بوده اند جسم شان در سازمان دولتی بوده ولیکن روح و روان شان در حال کاسبی و تجارت خصوصی بوده و همین بی تعهدی آنان باعث شده تا اقتصاد امروز کشورمان دچار چنین بیماری و مشکلات وحشتناکی گردد.!!
اصلاً فلسفه حضور 20 نماینده دولت در اتاق بازرگانی چیست؟ چه حُسنی تا به امروز داشته و این عزیزان دولتی چه گلی بر سر فعالان اقتصادی و صنعت و معدن و تجارت و کشاورزی زده اند؟ بجز اینکه اتاق بازرگانی به دژ مستحکم دولتی ها مبدل شده و عرصه را برای بخش خصوصی تنگ تر از پیش کرده است!!
دولت باید نقش مهم بخش خصوصی را باور کند و اگر قرار است همچنان نمایندگانش را در اتاقهای بازرگانی معرفی کند، باید کسانی را روانه اتاقها کند که تاجر نباشند و قلباً در جهت حل مشکلات بخش خصوصی قدم بردارند نه برای دوران بیکاری خود جا رزرو کنند.
در این ایام بجای اینکه اتاقهای بازرگانی در جهت رشد و شکوفایی فعالیتهای بخش خصوصی کوشا باشند، متأسفانه بی اثر و بی تحرک شده اند و فقط جمعی از مسئولین آن دائماً در حال سخن گفتن در همه زمینه ها شده و به تئوریسین های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مبدل شده و در همه زمینه ها از (شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد) اظهارنظر میکنند!!
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه تأکید کرد: با عنایت به مطالبی که خدمتتان عرض کردم و با توجه به اوضاع اتاقهای بازرگانی و عملکرد غلط مسئولین آن، این تشکیلات روز به روز پسرفت خواهد کرد و اعتماد فعالان اقتصادی هم از اتاقها سلب خواهد شد و این مجموعه دیگر سودی برای کشور، ملت و فعالان اقتصادی در پی نخواهد داشت. پس تغییر و تحول اساسی در ساختار، وظایف و نحوه انتخابات اتاقهای بازرگانی بسیار ضروری بوده و جلب اعتماد تمامی فعالان بخش خصوصی به اتاقها بسیار مهم و حیاتی میباشد، در غیر اینصورت از تشکیلات اتاق بازرگانی فقط یک نام باقی خواهد ماند و یاد و خاطره و اثرات مهم و قدیمی این سازمان به تاریخ خواهد پیوست.
فلذا ضمن استقبال از طرح اصلاح قانون اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی توسط نمایندگان محترم مجلس، توقع مردم و فعالان اقتصادی از مجلس دلسوز بر این است تا با در نظر گرفتن "منافع ملی" نه تنها" قانون رفاقتی" را از نو بازبینی نمایند بلکه ضمن تصویب قانونی شفاف و روزآمد، نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را تقویت نمایند، همچنین در خصوص مبالغ هنگفتی که طی سالهای گذشته حساب اتاق ایران ریخته شده نیز حساب کشی نموده و گزارش آنرا به ملت شریف ایران ارائه دهند.
در پایان عرائضم نهایت کم لطفی است چنانچه به این مورد اشاره نکنم و آن هم این است که جدای از انتقاداتی که در بالا به عملکرد اتاقهای بازرگانی و مسئولینش داشتم باید عرض کنم که تعداد اندکی از مسئولین و هیأت نمایندگان اتاقهای بازرگانی بسیار محترم، متشخص، دلسوز و تا آنجایی که در توان شان میباشد پیگیر مشکلات و همچنین منتقد عملکردهای غلط اتاقها نیز هستند، فلذا دور از انصاف است که همه افراد را در یک کفه قرار دهیم و اشخاص منفی را با مسئولین با معرفت و سالم و دلسوز جمع ببندیم و چشم بسته از همه انتقاد کنیم.
از اینکه سخنانم خیلی طولانی شد عذرخواهی میکنم ولیکن این بحث بقدری وسیع و جامع میباشد که میتوان ساعتها راجع به آن صحبت و آنرا مورد واکاوی قرار داد.