پنج‌شنبه 8 آذر 1403

احمد بخارایی: بیانیه زنان سینماگر یک حرکت فمنیستی رادیکال است

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
احمد بخارایی: بیانیه زنان سینماگر یک حرکت فمنیستی رادیکال است

احمد بخارایی، عضو هیات علمی دانشگاه و جامعه شناس، معتقد است بیاینه زنان هنرمند علیه خشونت و آزار جنسی در سینما، یک حرکت فمینیسیتی رادیکال است که اگرچه شروع خوبی داشته، اما نیاز است به مرور زمان، تبدیل به یک کنش شود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سوم فروردین امسال، با رشته توییت سمیه میرشمسی مبنی بر آزار دیدن از سوی یک بازیگر سرشناس، زنان سینماگر ایرانی بیانیه‌ای را منتشر کردند. در این بیانیه که تعداد زیادی از بازیگران از جمله تهمینه میلانی، میترا حجار، ویشکا آسایش، نگار جواهریان، مریم پالیزبان، هایده صفی‌یاری، شقایق دهقان، فرشته حسینی، کتایون ریاحی، ترانه علیدوستی و ملیکا شریفی‌نیا آن را امضا کرده بودند، آمده است: «در روایت‌هایی که از تجربه‌های دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار می‌گیرند مطرح شده؛ از جمله هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت زده، سوءاستفاده از سکوت و تحمل افراد با گروگان گرفتن حق کار و دستمزد، اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی، تماس‌های بدنی ناخواسته، اصرار و اجبار به عمل جنسی و در نهایت خشونت جسمی و تجاوز.»

به بهانه انتشار این بیانیه و حمایت انجمن‌های مختلف سینمایی و سینماگران متعدد از لزوم برخورد با مسئله آزار جنسی در سینمای ایران، پنجشنبه 18 فروردین، خبرآنلاین، کلاب‌هاوسی درباره این ماجرا برگزار کرد که در آن افرادی چون احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور درباره موضوع آزار جنسی و خشونت در سینمای ایران صحبت کردند.

در ادامه، صحبت‌های احمد بخارایی، هیات علمی دانشگاه در جامعه‌شناسی و مدیر گروه مسایل و آسیب‌های اجتماعی در انجمن جامعه‌شناسی ایران را می‌خوانید.

احمد بخارایی، در آغاز سخنان خود گفت: «قبل از هر چیز در ابتدا باید مشخص شود که واحد اصلی تحلیل و سوال این جلسه چیست؟ بیانیه است، بحث جنسیت‌زدگی در جامعه است یا دفاع از حقوق زنان؟ ملاحظه می‌شود که دوستان از هر دری سخنی می‌گویند و این شاید مناسب یک نشست علمی نباشد. اما من حسب عنوان اصلی این نشست و موضوعی که بر اساس آن دعوت به حضور شده‌ام می‌خواهم خود بیانیه را مورد بررسی قرار دهم. چرا که بحث جنسیت‌زدگی و فراگیری آن کاملا روشن است و این ماجرا از سینما گرفته تا دانشگاه، در همه‌جا وجود دارد.»

این عضو هیات علمی دانشگاه درباره دیدگاه جامعه‌شناختی خود نسبت به جنبش «می تو» توضیح داد: «نمی‌دانم آیا لازم است از دیدگاه جامعه‌شناسی به ماجرا بپردازم یا خیر و ممکن است صحبت‌های من خیلی خوشایند برخی افراد نباشد. به ویژه بین سینماگران که ممکن است میان‌مان زبان تخصصیِ مشترکِ کم‌تری وجود داشته باشد و همین باعث سخت‌تر شدن ماجرا می‌شود.»

بخارایی درباره وجود تبعیض جنسیتی در جامعه گفت: «داستان تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، پس، از زشت بودن و محکوم بودن این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق‌القول هستیم. پس از این می‌خواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آن‌ها پاسخ گویم که عبارتند از: 1- صدور این بیانیه با محتوای تعرض جنسی به زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «کنش اجتماعی» است. 2- این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد فمینیستی است. 3- فهم هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟»

مدیر گروه مسایل و آسیب‌های اجتماعی در انجمن جامعه‌شناسی ایران در پاسخ به پرسش نخست با بررسی بیانیه درباره کنش اجتماعی بودن محتوای آن گفت: «این‌که این بیانیه کنش بود یا خیر؟ یک سوال است. به اعتباری می‌توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می‌توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیق‌تر می‌توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی‌هایی است که این‌جا کمتر مشاهده می‌شود. در منظر نخست، یک کنش اجتماعی در یک بستر مشخص از گذشته تا حال می‌غلتد و به زمان اکنون رسیده و زمینه بروز واضحی دارد. در منظر دوم، یک کنش اجتماعی دارای «صورت» و قالب هنجارمند و تا حدودی مبتنی بر ادبیات علمی است. در منظر سوم با نگاه محتوایی، یک کنش اجتماعی دربردارنده دیالکتیک و نیز علاوه برآن، زمینه‌ساز کنش متقابل است. در منظر چهارم، پیامد یک کنش اجتماعی، شکل‌گیری گروه‌های کنش‌گر بعدی است و در یک برایند قرار می‌گیرد. از این زوایا، صدور بیانیه با محتوای خاصش، شاید یک کنش اجتماعی تلقی نشود. چون این کارزار قرار است ادامه پیدا کند و این اتفاق خیلی خوبی است، پس عنصر آگاهی در بین زنان سینماگر و دنبال کنندگان آن‌ها باید افزایش پیدا کند. تلاش من در طرح پرسش نخست و پاسخ‌گویی در جهت نقد بیانیه، به قصد تکمیل این مسیر و قرار گرفتن این‌گونه حرکت ها در ریل کنش‌گری اجتماعی است.»

او درباره نوع حرکت فمینیستی این بیانیه ادامه داد: «این‌که این بیانیه چه نوع حرکت فمینیستی بود، سوال دیگر است. آیا این، یک حرکت فمینیستی مارکسیستی است؟ معمولا افرادی که در سینما حاضر می‌شوند از قشر متوسط هستند که به دنبال کسب پایگاه اجتماعی‌اند. زنان سینماگر هم با پول و شهرت پیوند خورده‌اند پس این بیانیه دارای رویکرد مارکسیستی در دفاع از حقوق زنان کارگر و ستمدیده اقتصادی نیست. از سوی دیگر، رویکرد سوسیالیستی هم ندارد زیرا هدفش معطوف به سینما و محدود است. مشخصا فمینیست لیبرال که دنبال اصلاح قوانین است هم نیست زیرا لحن بیانیه فراتر از بحث قانون و یک حرکت نرم و محافظه‌کارانه است.»

این جامعه‌شناس افزود: «من فکر می‌کنم این حرکت بیشتر مربوط به یک فمینیست رادیکال از نوع خاص می‌شود. این برداشت من از رویکرد رادیکال بودن نگاه فمینیستی در این بیانیه به پاسخ پرسش سوم من مبنی بر فهم هرمنوتیکی از محتوای بیانی هم مربوط می‌شود. در پاسخ به پرسش سوم باید بگویم من بیانیه را مطالعه کردم. از کلماتی چون قلدری، توهین، تحقیر و تهدید استفاده شده بود که در جامعه ما هر صاحب قدرتی از آن استفاده می‌کند حتی ما که در دانشگاه هستیم آن را حس می‌کنیم. بحث باج‌گیری جنسی توسط صاحبان قدرت نیز مطرح شده بود، نکته اصلی این است که «قدرت» تعریف دارد، آیا این بیانیه متعرض کسانی است که در قدرت سیاسی هستند؟ یا فرضا معطوف می‌شود به تمام تهیه‌کنندگانی که به اعتبار سمت‌شان، «مدیر» و قدرتمند هستند؟ اگر فقط بحث قدرت ویژه در بین تهیه‌کنندگان و عناصر سینمایی است، چرا فراگیری علی الاطلاق تعرضات جنسی در بیانیه مطرح شده است؟»

او تاکید کرد: «در بیانیه آمده بود که این تبعیض‌ها سیستماتیک شده است، استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک اشاره به ریشه‌ای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث صاحبان قدرت مطرح نیست و همه مردان سینماگر در هر رده‌ای، تجاوزگر خواهندبود. نکته بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و می‌گوید «آزارگران به واسطه شهرت و اعتباری که توسط هواداران‌شان به دست آورده‌اند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند... استفاده از واژه‌های «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع این‌جا همه هواداران هم محکوم شده‌اند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفته‌اند. به انضمام این‌که وقتی بحث خشونت جنسی مطرح می‌شود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلی‌گویی‌ها و این هجمه بی قید و شرط به همه مردان، همان چیزی است که قبلا از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و کنش‌گری اجتماعی، نبرد علیه مردان است.»

بخارایی ادامه داد: «حقیقتا زمانی که این بیانیه را خواندم و این حرکت را دیدم، هم خوشحال شدم، هم این‌که مقداری ناراحت شدم چون استفاده از این کلمات در بیانیه‌ها سرانجامی نخواهد داشت.»

این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه درباره انواع کنش توضیح داد: «باید این بیانیه در ادامه مسیر، پیراسته شود و ما به سمت کنش حرکت کنیم. باید بررسی کنیم که کنش‌های مطالبه‌جویانه و مطالبه‌گر چه ویژگی‌هایی دارد و کدام یک از شاخه‌های چهارگانه فمینیستی را مورد هدف قرار می‌دهد و فقط یک ابراز احساسات و کلی گویی نباشد. از سوی دیگر پیش از آن‌که به روش مقابله با آزارگری جنسی در این بحث علمی و در این نشست بپردازیم، شاید لازم باشد که به: 1- تعریف آزار جنسی در فضای ایران و در متن فرهنگی - اجتماعی ایران بپردازیم، 2- علل و دلایل آزارگری جنسی تحلیل شود. اگر در این دو بخش تامل لازم را داشته باشیم، پس از آن است که خواهیم توانست در خصوص مقابله و حذف آزارهای جنسی تدابیری پیشنهاد دهیم. وقتی اصل یک موضوع هنوز وضوح ندارد، نمی‌توان درباره سیاست‌های تنبیهی سخن گفت به ویژه در مورد مسئله تعارضات جنسی که گاه خود زنان هم ناخواسته یکی از عوامل زمینه‌ساز یا تقویت‌کنند همین تعدیات جنسی به زنان از سوی مردان زیاده‌خواه و هوس‌بار در بستر یک فرهنگ مردسالار هستند. بر این اساس است که حرکت‌هایی مانند «می تو» نتوانسته فارغ از هیجانات در ایران آن‌چنان که باید وشاید موفق شود. لازم است نگاهی عمیق و نقادانه به مسئله تعدیات و آزارهای جنسی در ایران داشته‌باشیم.»

57245

کد خبر 1623273