استاد سرگرمی
تهران - ایرنا - روزنامه جهان صنعت در گزارشی نوشت: رییسجمهور سابق ایران از روزی که شهردار تهران شد تا روزی که به کاخ ریاستجمهوری رفت و حالا که در رویاهای خویش به سر میبرد استاد سرگرمیسازی بوده است.
در ادامه گفت و گوی هشتم آذر 1399 روزنامه جهان صنعت با کارشناسان آمده است: درباره رفتارهای او دو دیدگاه وجود دارد؛ یک دیدگاه حرفهای او را در اندازههای یک سرگرمی دیگر برآورد کرده و با بیاعتنایی از کنارش میگذرد که شمار این گروههای با این دیدگاه بیشتر شده است. دیدگاه دیگر شاید باور دارد او ماموریت دارد و از جایی پشتیبانی میشود تا برگردد. برمیگردد؟ محمود احمدینژاد رییسجمهور سابق دوباره گرد و خاک کرد. همیشه همینطور بوده و هر وقت در یک سخنرانی و مصاحبه حاضر شده و یا حتی هر بار که نامهای نوشته، پیامی فرستاده و حتی توئیت کرده، حاشیهساز شده است. این اصلیترین ویژگی و توانایی محمود احمدینژاد است. او اگرچه از روشهای پوپولیستی بهره میگیرد، صادق نیست و بعضا در کتمان واقعیات کار را به وقاحت میکشاند اما در سرگرمیسازی هوشمند است.
رسانه و فضای مجازی را میشناسد و قادر است که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و برای این کار حد و مرزی نیز قائل نیست. او میخواهد در اخبار باشد ولو به قیمت اینکه ناراست هم بگوید یا اغوا کند و یا حتی با ارسال پیام تبریک و تسلیت خود را بر سر زبانها بیندازد. هیچیک از اینها برای محمود احمدینژاد مهم نیست وقتی میخواهد خودش را در چشم مخاطب فرو کند. برای همین مصاحبه با رادیو فردا که چیزی نیست، مجلس برآمده از رای حداقلی را فاقد مشروعیت میداند، پذیرش دین را از پذیرش حکومت اسلامی جدا کرده و به هر ترتیبی که شده خود را در قامت یک لیدر اپوزیسیون قرار میدهد. گفتوگوی اخیر او با مهدی نصیری سردبیر سابق روزنامه کیهان مصداق همین مدعاست. او در این گفتوگو از الزامآور بودن حجاب انتقاد میکند بدون اینکه به روی خود آورد گشتهای ارشاد در دولت او با عنوان «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» شکل گرفت. او با اشاره به قوانین مربوط به حجاب اجباری در ایران اظهار داشت: «اگر مجلس یک قانونی گذاشته و اکثریت جامعه میگوید من قبول ندارم، شما میتوانی بگویی من به هر قیمت اعمال میکنم؟» انتقاد احمدینژاد از حجاب اجباری بیش از سایر محورهای گفتوگو مورد توجه قرار گرفت اما اهمیت این مصاحبه و سوالاتی که به ذهن میرساند بیش از این حرفهاست. مثلا اینکه احمدینژاد با اتکا به کدام حاشیه امن این طور تند میرود؟
آیا دیگران هم در فضای سیاسی ایران به اندازه او آزادی دارند تا هر وقت خواستند و با هر کسی خواستند، مصاحبه کنند؟ هر چه خواستند بگویند و هر خط قرمزی را زیر پا بگذارند؟ سوال دیگر اینکه هدف احمدینژاد از این کارها چیست؟ چرا مثل یک رییسجمهور سابق و یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به کار خود نمیپردازد؟ دلیلش چیست که احمدینژاد در مقابل مصاحبهکننده که با اشاره به محدودیتهای احتمالی در دولت بعدی او را رسما یک کاندیدای انتخاباتی معرفی میکند، سکوت کرده و تنها یک اشاره کوچک به این دارد که هنوز درباره انتخابات 1400 موضعگیری رسمی نداشته است؟ او قصد ورود به انتخابات آتی را دارد؟
اگر این طور است که پس چرا این همه تندروی میکند و در موضعگیری شبیه اپوزیسیون میشود؟ نکته دیگر این است که احمدینژاد با این حرفها افکار عمومی را چقدر تحتتاثیر قرار میدهد؟ پایگاه اجتماعی او با شنیدن این مواضع گستردهتر خواهد شد؟ اصلا او که تا دیروز دنبال جلب نظر طبقه محروم بود در این وضعیت اسفناک معیشتی و اقتصادی چرا روی موضوعاتی مثل آزادیهای سیاسی و مدنی مانور میدهد؟ «جهانصنعت» در گفتوگو با کارشناسان و فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا تلاش کرده به این سوالات پاسخ دهد
حاشیه امن احمدینژاد تا کجاست ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب اینکه احمدینژاد هر حرفی را میزند و کسی با او کاری ندارد را ناشی از وجود یک برنامه انتخاباتی در پشت پرده میداند. او در گفتوگو با «جهان صنعت» گفت: «من فکر میکنم یک برنامه انتخاباتی دارند و میخواهند دوباره با احمدینژاد وارد شوند و اگرنه چرا ما نمیتوانیم این حرفها را بزنیم؟ اگر آقای خاتمی اینها را بگوید با او چه برخوردی میشود؟» وی افزود: «به نظر من احتمال دارد اصولگرایان بخواهند در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری سراغ احمدینژاد بروند. درست است که نظامیان میخواهند وارد شوند اما اینها قبلا خود را آزموده و رای نیاوردهاند. نمونهاش محسن رضایی است. احتمال میدهم که اصولگرایان میخواهند با احمدینژاد وارد شوند تا تنور انتخابات گرم شود. میدانند اصلاحطلبانی مثل آقای خاتمی که بتوانند نظر مردم را جلب کنند، اجازه حضور پیدا نمیکنند. خودشان هم کاندیدای قابل توجهی ندارند بنابراین ممکن است به این نتیجه رسیده باشند که احمدینژاد را بیاورند و با این حرفهای پوپولیستی بتوانند رای آورند.» قوامی ادامه داد: «برای همین شاهدیم که او این حرفهای عوامفریبانه را میزند و همه میدانند که رییسجمهور قدرتی ندارد که بعدا مثلا جلوی گشت ارشاد را بگیرد یا اقدام دیگری انجام دهد. بنابراین اینها شعار است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به اینکه آیا احمدینژاد امکان تایید صلاحیت شدن را دارد گفت: «بله، اگر برنامه این باشد، تایید صلاحیت هم میشود.» قوامی در واکنش به اینکه فعالان سیاسی اصولگرا بیش از اصلاحطلبان از مواضع اخیر احمدینژاد انتقاد میکنند نیز گفت: «اینها هم جزو برنامه است. اگر بنا باشد احمدینژاد را بیاورند به نحوی از این حرفها برمیگردند.
چرا به آزادیهای سیاسی و مدنی شیفت کرده است بیژن مقدم فعال سیاسی اصولگرا معتقد است این تغییر رویکرد تا اندازهای قابل پذیرش است. او در گفتوگو با «جهان صنعت» در این باره گفت: «گفتوگوی اخیر بین دو نفری انجام شده که دیدگاههایشان با گذشته آنان متفاوت است. هم آقای مهدی نصیری با آن مهدی نصیری کیهان متفاوت است و هم آقای احمدینژاد. برخی این را ایراد دانسته و معتقدند که افراد نباید تغییر کنند. به نظر من، ما باید اینها را بپذیریم به شرط اینکه خودشان هم اذعان کنند که تغییر کردهاند. ما اگر دیدگاههای فعلی آن را با گذشتهشان سنجش کنیم احساس خواهیم کرد راست نمیگویند در حالی که الزاما اینطور نیست. آقای احمدینژاد میتواند احمدینژاد جدید شده باشد کمااینکه شده است بنابراین اگر او را در موقعیت جدید او ببینیم، تحلیل سادهتر خواهد شد.» وی در پاسخ به اینکه احمدینژاد امروز در شرایطی که اصلیترین دغدغه مردم معیشت است چرا تمرکز خود را بر مسائلی مثل آزادیهای مدنی و سیاسی گذاشته است؟ گفت: «به نظر من در این باره نمیتوان قضاوت دقیقی کرد زیرا این مصاحبه به صورت کامل منتشر نشده و ممکن است در بخش دیگر آن مفصلا درباره مسائل معیشتی و اقتصادی صحبت شده باشد.» مقدم در پاسخ به این پرسش که اظهارنظر درباره آزادیهای مدنی و سیاسی از احمدینژاد چقدر پذیرفته است و آیا به پایگاه اجتماعی او خواهد افزود؟ گفت: «اولا اکنون مساله مردم به مفهوم اکثریت افراد جامعه نیست. نه اینکه این موضوعات بیاهمیت باشد اما مساله اکثریت مردم نیست. بنابراین کسانی که بخواهند از این مسائل برای خودشان نردبانی بسازند، به بیراهه میروند. مساله مردم معیشت، بیکاری، کرونا و شرایط فعلی است. کسانی که به دنبال موضوعات دیگری حتی مذاکره و صلح و جنگ و... میروند فارغ از مسائل مردم زیست کرده و تلاش میکنند صحنه سیاسی را به جاهایی بکشانند که فکر میکنند میتوانند بازی را اداره کنند.» وی افزود: «دوما اینکه گروهی که دغدغههایی در حوزه آزادیهای سیاسی مدنی دارند، دل خوشی از احمدینژاد نداشته و ندارند بنابراین این گروه با شنیدن این حرفها طرفدار احمدینژاد نشده و میگویند که فریب و دروغ است. از خود احمدینژاد اگر بپرسیم میگوید که من قبلا هم همین حرفها را میزدم، مثلا برای رفتن زنان به ورزشگاه تلاش کردم و... اما گروهی که احمدینژاد با این حرفها آنان را مخاطب قرار میدهد، پذیرای این رویکرد او نیستند و نمیتوان گفت که از این طریق به سبد رای احمدینژاد افزوده میشود. صحیح نیست.»
هدف احمدینژاد کاندیداتوری است یا لیدری اپوزیسیون ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که هدف اصلی احمدینژاد مطرح بودن است. او در گفتوگو با «جهان صنعت» گفت: «احمدینژاد میخواهد همیشه مطرح باشد زیرا برخی دوست دارند که بعد از خروج از قدرت، یک گوشه ننشسته و زندگی عادی خود را نداشته باشند بلکه همیشه در مرکز توجه باشند.» وی افرود: «البته او حتما اهداف سیاسی هم دارد. او برای خودش و یا طیف و کسانی که میتواند روی آنها اثرگذار باشد، اهداف انتخاباتی دارد.» ایمانی گفت: «احمدینژاد سالهاست به این نتیجه رسیده که تنها راه او برای دیده شدن این است که به نوعی حرکتهای خلاف عرف سیاسی دست بزند. فکر میکند که از این راه میتواند به اهداف خود برسد. او به شاکله نظام جمهوری اسلامی از نظر ماهیتی اعتقاد ندارد. نگاه او به دین کاملا متفاوت است و از اول هم همینطور بود منتها خیلیها او را نشناختند. او الان فقط مواضع خود را علنی میکند. در واقع این افکار جدید نیست و فقط مواضع جدید است. او میخواهد جلب توجه کند. کسانی که این هدف را دارند به هر نحوی این کار را میکنند ولو اینکه چاقو را تا دسته در شکم دیگری کند.»
وی با بیان اینکه «این حرفها نوعی انتحار سیاسی به نظر میآید» گفت: «او فکر میکند در افکار عمومی نوعی واگرایی نسبت به حکومت به وجود آمده و درصدد است که از این واگرایی به نفع خود استفاده کرده و با مواضع رادیکال خودش را مطرح کند.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه او میخواهد در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و در قامت کاندیدای انتخاباتی مطرح باشد یا لیدر اپوزیسیون و با رفتارهای خلاف عرف سیاسی؟ گفت: «این طور بگویم که اگر جمهوری اسلامی کسی مثل احمدینژاد را دوباره بپذیرد یعنی به لحاظ ماهیتی از ماهیت خودش تهی شده است. احمدینژاد فکر میکند که اگر جمهوری اسلامی او را بپذیرد که دیگر از آن یک اسم باقی مانده که او هم با این اسم مشکلی ندارد، اگر هم نپذیرند کاری میکند که بپذیرند. احمدینژاد از این نظر با سکولارهای اصلاحطلب هیچ تفاوتی نداشته و نظام را قبول ندارد. او از منظر خود همین اعتقاد را دارد و فقط تحمل میکند. یعنی میگوید اگر نظام حضور من را بپذیرد که دیگر چیزی از آن باقی نمانده و مشکلی نیست. اگر هم نپذیرد آنقدر نظام را رقیق کرده و تنزل میدهد که بالاخره بپذیرد. اگر هم یک وقت نظام دیگری آمد که احمدینژادها در آن جای داشته باشند که چه بهتر. او از اول هم همینطور بود اما چشم بصریت میخواست که او را بشناسند.»
این حرفها چقدر در جامعه اثر دارد؟ امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که احمدینژاد قادر به تحت تاثیر قرار دادن جامعه نیست. او در گفتوگو با «جهان صنعت» گفت: «فکر میکنم آقای احمدینژاد خودش را خسته میکند. حرفهای او نه با قانون مطابقت دارد و نه شرع و عرف. این حرفها را برای خوشایند اپوزیسیون میزند و جالب اینجاست که آنها هم به او اهمیت نمیدهند. کار احمدینژاد به جایی رسیده که در پیج مسیح علینژاد میرود. اینها همه نشانگر آن است که احمدینژاد از نظر سیاسی سقوط کرده است.» وی افزود: «او دم از آزادی میزند و در عین حال از آزادیای که الان دارد، سوءاستفاده میکند. او در کمال آزادی حرفهایی میزند که نقض آزادی است. به نظر من آقای احمدینژاد به جاده خاکی زده و فکر میکند که با این حرفها مخاطب جذب میکند اما این طور نیست.» این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه آیا رویکرد جدید احمدینژاد موجب گسترش پایگاه اجتماعی او خواهد شد یا خیر؟ گفت: «پایگاه اجتماعی احمدینژاد در حال سقوط کردن است. تمام تلاش او بر این است که روستاها و شهرهای کوچک را به سوی خود جلب کند غافل از اینکه مردم در آنجاها تعصب اعتقادی بیشتری دارند. در واقع او دچار پارادوکس شده است. از یک سو فکر میکند که عقبه او در شهرهای کوچک و روستاهاست و از سویی حرفهایی میزند که مخاطب آن در آنجاها نیست و همین هم باعث ریزش بدنه اجتماعی او شده است. او فکر میکند که مخاطب قبلی خود را دارد و حالا باید مخاطب جدید پیدا کند. اما به نظر من او راه را گم کرده و در مسیری قرار گرفته که نقض آزادی است.» وی افزود: «او از قانون اساسی صحبت میکند اما بحثهای او در کجای قانون اساسی آمده است. او برای جذب مخاطب خلاف قانون اساسی صحبت کرده و بیش از قبل سقوط سیاسی خود را رقم میزند. به نظر من اگر او مثل چهار سال اول دولت آقای روحانی که دیدیم در مقابل بیشترین حملهها از سوی دولت سکوت میکرد، عمل کرده و وزن خود را حفظ میکرد امروز حرفی برای گفتن داشت. اما وارد بازی شد و به سمتی رفت که امروز میتوان گفت دچار سقوط سیاسی شده است.»
منبع: روزنامه جهان صنعت *س_برچسبها_س*