«استوری بازی» و «هیچ مگو» راهی بازار کتاب شد
انتشارات نیستان «هیچ مگو» و «استوری بازی» راهی بازار کتاب کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، استوریباز رمانی است درباره زندگی و تعاملات روزمره در بستر فضای مجازی. یک روایت طنزآمیز و در عین حال جدی از بطن خانواده سنتی ایرانی نوشته شکیبا خسروی که از سوی نشر نیستان هنر منتشر شده است.
شکیبا خسروی نویسنده جوان این روزهای ایران در اولین تجربه داستاننویسی بلند خود در استوریباز تلاش قابل قبولی کرده برای پیوند میان نمادها و باورها و نمودهای زندگی سنتی ایرانی به ویژه درباره زنان و دختران و مناسبات و اتفاقات و رسوم پیش و پس ازدواج و حتی فرزندآوری با الزامات و بزنگاههای زیست و زندگی مدرن از جمله زیست شبکهای و تعامل با فضای مجازی.
داستان از خرید جهیزیه برای دختری جوان در آستانه ازدواج شروع میشود. دختری که سعی می کند برای خرید برخی از لوازم مورد نیازش با کمک گرفتن ار فضای مجازی از مخاطبانش در آن فضا نظر بگیرد. داستان اما به این ارتباط محدود نمیشود. این اتفاق پیش درآمدی است برای نمایش نوع ارتباط و ذهنیت جوانان این روزهای ایران با نسل قبلی خود.
ارتباط میان ذهنهای شبکهای با ذهنیتهای سنتی کلیشهبندی شده. داستان در بخشهای مختلف خود با این دست فرمان سعی میکند در ظریفترین روابط انسانی پیرامونش در این زمینه نفوذ و با زبانی تاثیرگذار و شیرین و غیر جدی درباره آن اظهار نظر کند. این رمان جدای از این موضوع جسور و جذاب از دو منظر دیگر نیز موفق و جذاب است. نخست زبان طنز و نمک به اندازهای است که نویسنده برای مزهدار کردن روایتش به آن افزوده است. طنزی درست و به جا که قرار نیست مخاطب را بخنداند بلکه سعی دارد خوانش و همراهی او با داستان را تسهیل و حتی گاهی به تامل در داستان نیز به او کمک برساند.
از سوی دیگر نویسنده در کنار این طنزآمیزی سعی کرده بیانی بدون سانسور داشته باشد. تصاویر و احساسات را واقعی به تصویر بکشد و با مخفی نکردن احساسات و روابط معمول میان شخصیتها (به تناسب موقعیت و ارتباط آنها با هم) تصویری واقعی و باورپذیر از آنها پیش چشم مخاطب فراهم آورد. این دوری از خودسانسوری نویسنده یکی از مهمترین نقاط قوت کتاب و یکی از مهمترین عوامل ایجاد جذابیت در آن به شمار میرود. فصلبندیهای کتاب و عناوین آنها که ارتباط نزدیکی با عنوان کتاب دارند نیز در راستای طنازی زبان نویسنده در تاثیرگذاری و هموار کردن مسیر همراهی با کتاب تاثیر قابل توجهی داشته است.
هیچ مگو... خواندنی شد
هیچ مگو... دومین اثر مهدی مبشری پس از"مسیحا" با مقدمه ای از دکتر جواد طاهری از سوی نشر نیستان هنر منتشر و وارد بازار کتاب شد.
مهدی مبشری باری دگر در هشتاد و چهار صفحه سعی کرده که هیچ مگوید جز سخن حضرت دوست چهل غروب حروف از جان او تکه تکه شده اند و روی صفحه سفید نقش بسته اند! حرف به حرف واژه شده اند و هر واژه معنایی به خود گرفته، او این بار از عطار شهر عشق مدد جسته، به تذکره تفال زده و عطار را حافظ خویش دیده! "نیستان" دوباره یار بوده و "هیچ مگو" لابه لای نی ها روییده! "مینا عظیمی" طرح روی جلد را سروده. لیلی حیدری ویرایش آفریده و "سپیده قلی پور" و "آزاده مهرانی" همراه نویسنده کوشیده اند که هیچ مگو برسد به گوش و چشم جانهای عاشق! مهدی مبشری در تکه ای از کتاب اینگونه نوشیده:
وای که من چقدر حرص دنیا را دارم، چقدر حریصم به کسب کردن، به فیض بردن از لحظه ناب.
وای که من چقدر عیاشم، چقدر من، لاابالی این بزمهای مستانه ام.
من گدای رحمت عطارم در تذکره.
من استراق سمع می کنم حافظ را به چهارده روایت.
من کودک بازیگوشم اما پای پند سعدی به ذوق می نشینم.
مولانای پدر! ای شاه، درویشت منم
درویش دل ریشت
منم بیگانه و خویشت
منم دارم هوای عاشقی
5757
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1858426