اسرار پادشاه گمشده مراکش کشف شد
برای اطلاع از اسرار لو رفته تصویر محمد ششم پادشاه 54 ساله مراکش با ما در ادامه همراه باشید.
تصویر محمد ششم پادشاه 54 ساله مراکش
برای اطلاع از اسرار لو رفته تصویر محمد ششم پادشاه 54 ساله مراکش با ما در ادامه همراه باشید.
پنج سال پیش یک تصویر غیرمعمول در اینستاگرام ظاهر شد. در تصویر محمد ششم پادشاه 54 ساله مراکش دیده میشد که روی مبل در کنار مردی عضلانی با لباس ورزشی نشسته بود. آن دو مرد با پوزخندهای همسان مانند یک جفت بچه در کمپ تابستانی در کنار هم قرار گرفتند. مراکشیها بیشتر به دیدن پادشاه خود بر تختی طلاکاری شده عادت داشتند. داستان پشت تصویر عجیبتر بود. مرد 32 سالهای که در کنار پادشاه نشسته بود یک فرد سابقه دار در زندانهای آلمان و هم چنین قهرمان هنرهای رزمی مختلط است. از زمانی که او در سال 2018 میلادی به مراکش نقل مکان کرد در اینستاگرام عکسهایی از خودروهای پر زرق و برقاش را منتشر میکرد. نکته جالب توجه لحن غیررسمی قابل توجهی است که او در مورد خطاب قرار دادن پادشاه مراکش از آن استفاده کرده است:"پادشاه عزیز ما". او در کنار یکی از عکسهای دو نفره اش با پادشاه مراکش نوشته بود:"پادشاه عزیز ما. من نمیتوانم به اندازه کافی از او برای تمام کارهایی که برایمان انجام داده قدردانی کنم".
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، بحرانی در مراکش در حال شکل گیری است و کیک بوکسور درخشان در قلب آن قرار دارد. این کشور به عنوان یکی از موفقیت جهان عرب در نظر گرفته میشود. این کشور دارای صنعت خودروسازی پر رونقی است و بازارهای قرون وسطایی آن گردشگران غربی را به سوی خود میکشاند. به نظر میرسد مراکش تمام جذابیتهای خاورمیانه را دارد و هیچ کدام از آشفتگیهای آن را ندارد. یکی از مقامهای سابق مراکشی تخمین میزند که پادشاه آن کشور سال گذشته حدود 200 روز را خارج از کشور سپری کرده است.
ا این وجود، جمعیت 37 میلیون نفری مراکش با مشکلات مشابهی روبرو هستند که در دهه گذشته بسیاری از جهان عرب را آزار داده است: مشاغل ناکافی، تورم فزاینده و دستگاه امنیتی سرکوبگر. این امر تاکنون منجر به تحولات جدی نشده است و دلیل آن اجرای سریع اصلاحات قانون اساسی بود که توسط پادشاه مراکش در اوج بهار عربی در سال 2011 میلادی انجام شد. با این وجود، خودیهای نزدیک به حکومت مراکش میگویند آشفتگی در چشم انداز مراکش قرار دارد.
هواداران تیم ملی مراکش دست به دعا شدند! + عکس
ابوعزایتر و دو برادرش در چهار سال گذشته توجه پادشاه مراکش را به خود جلب کردهاند. یکی از خودیهای نزدیک به دربار مراکش میگوید مشاوران پادشاه تلاش کرده اند تا از نفوذ آنان بکاهند، اما این کار بی فایده بوده است. پادشاه غیرقابل نفوذ به نظر میرسد.
پادشاه مراکش صرفا حواس اش پرت نشده بلکه کاملا غایب است. گاهی اوقات او خود را با این برادران در مزرعهای خصوصی در حومه مراکش محبوس میکند و گاهی اوقات به مخفیگاهی در غرب آفریقا میگریزد. یکی از مقامهای مراکشی میگوید:"من نگران هستم ما تبدیل به هواپیمایی بدون خلبان شده ایم".
محمد برای اولین بار در 20 آوریل 2018 میلادی با این برادران در مراسمی برای جشن گرفتن دستاوردهای آنان در هنرهای رزمی مختلط در انظار عمومی ظاهر شد. در عکسهایی که در مطبوعات منتشر شد پادشاه مراکش و سه برادر در کنار یکدیگر ایستاده و کمربند قهرمانی مسابقات را در دست دارند. با تعمیق دوستی میان آنان عزایتر شروع به ارسال عکسهایی از خود با پادشاه کرد. از برخی جهات این دوستی مفید بوده است. پادشاه که در زمان ملاقات با برادران مقداری اضافه وزن داشت و از آسم و شکایات ریوی رنج میبرد یک سالن بدنسازی در قصرش برپا نموده و ورزش را آغاز کرده است. او به طور فزایندهای آرام و تقریبا متناسب به نظر میرسد.
برادران عزایتر در نتیجه دوستی با پادشاه مراکش املاک و مستغلات ارزشمندی را در کنار ساحل مراکش به دست آوردند و سبک زندگی خود را در رسانههای اجتماعی به نمایش گذاشتند. یکی از اعضای خاندان سلطنتی میگوید: "آنان از جتهای نظامی استفاده میکنند و گویی کارت سفید دارند تا در کاخ هر طور که میخواهند عمل کنند. آنان میتوانند به گاراژ بروند و خودروهایی را که میخواهند بردارند. وضعیت عجیبی است".
هر چه رفت و آمد این برادران در کاخ افزایش مییافت مقامهای دربار بیشتر خشمگین میشدند. از لحاظ نظری مراکش دارای سلطنت مشروطه است با این وجود، در عمل محمد نقشی فراتر از یک منصب نمادین را برعهده دارد. او در مورد هر موضوع مهمی حرف آخر را میزند و بدون او جناحهای سیاسی آن کشور ناتوان از حل مشاجرههای فیمابین هستند. خاورمیانه مملو از ویرانیهای ناشی از رژیمهایی است که نتوانسته اند در لحظات بحران قاطعانه عمل کنند.
محمد از خجالتیترین رهبران خاورمیانه است. او از زمانی که در سال 1999 میلادی پادشاه شد هرگز میزبان کنفرانس مطبوعاتی یا مصاحبه تلویزیونی نبود و از نشستهای بین المللی اجتناب میکند. رفتار او و تی شرت پوشیدن هایش نشان میدهد که میخواهد چیزی غیر از یک حاکم باشد.
اگرچه به نظر میرسد او به اندازه کافی خوشحال است که از امتیازات مالی آن لذت میبرد. او به قدرت علاقهای ندارد. یک درباری مراکش میگوید تنها چیزی که او میخواهد داشته باشد زندگی شخصیاش است.
برخی از دانشگاهیان بر این باورند که نهاد سلطنت به مراکش کمک کرد تا از انقلابهایی که در سال 2011 میلادی جهان عرب را فرا گرفت، دور بماند. حس سلطنت مراکش به عنوان جایگاه و مقامی جاودانه و باستانی از دوران کودکی به مراکشیها تلقین شده است. به دانشآموزان مراکشی آموزش داده میشود که قدمت خاندان سلطنتی آنان به قرن هشتم میلادی باز میگردد.
از نظر تاریخی قدمت سلسله پادشاهی مراکش به علویان باز میگردد. هنگامی که فرانسویها مراکش را در اواخر قرن نوزدهم مستعمره کردند دولت را متمرکز ساختند و مرزهای آن را رسمی کردند. آنان اقتدار سلطان (که بعدا پادشاه شد) را تقویت نمودند و مراسم روز تاج و تحت را در دهه 1930 میلادی معرفی کردند. آنان به ایجاد بوروکراسی مدرن در مراکش کمک کردند.
پادشاه مراکش رئیس نیروهای مسلح و مرجع قضایی نهایی است و میتواند پارلمان آن کشور را با فرمان سلطنتی منحل کند. حسن دوم پدر محمد قدرت سلطنتی را به طور کامل اعمال میکرد و مردم مراکش از او میترسیدند. یکی از دوستان خانوادگی خاندان سلطنتی میگوید او سلطه جو بود. پادشاه یک بار در سال 1994 با نقل قولی منتسب به پیامبر اسلام مدعی شد:"هر کس از من نافرمانی کند از خدا نافرمانی کرده است".
محمد در سایه پدر همیشه طلبکارش بزرگ شد. برنامه مدرسه او در ساعت 6 صبح با یک ساعت تلاوت قرآن آغاز شد. بعد فراگیری درسها شروع شد او در کالجی مخصوص در داخل کاخ تحصیل کرد. پدرش میخواست محمد فشار رقابت را احساس کند بنابراین مدرسه پسرش را با 12 همکلاسی پر کرد. در زندگینامه محمد که در سال 2012 توسط دو روزنامه نگار فرانسوی منتشر شده آمده بود که حسن دستور داده بود 20 ضربه شلاق به پسرش به دلیل عقب ماندن او از تحصیل بزنند. محمد در کودکی از فضای کاخ بیرون نمیرفت. او در زبان عالی بود و اندکی پس از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته حقوق عمومی در رباط به خارج از کشور رفت. او رسما در کمیسیون اروپا مشغول به کار بود، اما به نظر میرسید زندگی شبانه اروپا بیشتر از اتاقهای کمیتههای کاری برای او جذاب بوده است. جاسوسان حسن به او اطلاع دادند که این شاهزاده جوان شبها در بارها وقت میگذراند. نارضایتی پادشاه از پسرش بیشتر شد. یک بار گزارش شد که او با ناامیدی گفته بود:"این فرزند نتیجه یک خطای کروموزومی است".
او محمد را برای تحصیل در رشته حقوق به نیس فرستاد و وزیر کشورش را نیز همراه با او اعزام کرد تا وی را زیر نظر داشته باشد. با گذشت سالها به نظر میرسید که پدر و پسر از هم جدا شده اند.
محمد حتی زمانی که به مراکش بازگشته بود از وقت گذراندن با پدرش خودداری میورزید. هنگامی که حسن در ژوئیه 1999 درگذشت محمد در طول مراسم تشییع جنازه با وظیفه شناسی گریه کرد، اما دوستان اش احساس کردند که باری از روی دوش اش برداشته شده است و به سرعت به نخبگان مراکشی و آداب و رسوم آنان حمله کرد. در عرض چند ماه پس از تصاحب تاج و تخت او شروع به اخراج مقامات ارشد کرد به خصوص که شایعه شده بود وزیر کشور در نیس جاسوسی او را برای حسن کرده بود.
او قانون حقوق اسلامی را اصلاح کرد و شرایط طلاق گرفتن را برای زنان مراکشی آسانتر ساخت. او شبکهای از بزرگراهها و راه آهنها را در سراسر کشور ساخت. اگرچه روند آزادسازی در دوران حسن آغاز شده بود، اما مطبوعات مراکش محمد را به عنوان ناجیای معرفی کردند که سرانجام پادشاهی فئودالی مراکش را وارد عصر مدرن کرد.
دوستان پادشاه مشتاق بودند که او کارهای متعارف را انجام دهد و ازدواج کند. او در سال 2002 با سلما یک مهندس رایانه ازدواج کرد. به گفته یکی از منابع آگاه سابق شور و شوق محمد برای حکومت در چند سال اول قدرتاش کاهش یافت. یکی از دوستان دوران کودکی اش میگوید:" او زمان بیشتری را در خارج از کشور با هنرمندان، بازیگران، کمدینها و رپرها میگذراند. در مراکش به او لقب امیرالمومنین را داده بود، اما او میخواست تنها یک ژیگولو باقی بماند".
سپس برادران عزایتر از راه رسیدند. اعضای دربار میگویند ابو و برادراناش طوری رفتار کرده اند که گویی خود نماد سلطنت هستند و با مقامهای مراکشی مانند رانندگانشان رفتار میکنند. پدر و مادر برادران عزایتر از ریف در شمال مراکش بودند. آنان به آلمان مهاجرت کرده و به عنوان نیروی کار ارزان و خارجی در آنجا مشغول به زندگی شده بودند. پدر عزایتر مسجدی محلی را اداره میکرد. او پسران اش را به نام سه خلیفه اول سنی ابوبکر، عثمان و عمر نامگذاری کرد و آنان را به آکادمی ملک فهد در بن فرستاد، مدرسهای عرب زبان که توسط عربستان سعودی تامین مالی میشد. ابو و برادران اش در جوانی درگیر باندهای تبهکار شدند. او به روزنامهای آلمانی گفته بود تقریبا هر روز مردم را کتک میزد و از آنان سرقت میکرد.
او در سال 2004 میلادی به اتهام حمله به یک تاجر به دو سال زندان محکوم شد. او مدت کوتاهی پس از آزادی به دلیل مشت زدن به دوست دخترش در بازار کریسمس و سوراخ کردن پرده گوش او دوباره دادگاهی شد. پس از آن وارد ورزش کیک بوکسینگ و سپس هنرهای رزمی مختلط شد. او به قدری در ورزش خوب عمل کرد که در سال 2018 میلادی در رقابتهای هامبورگ شرکت کرد. برادر کوچک ترش عثمان نیز یک مبارز در رقابتهای هنرهای رزمی مختلط بود. عمر مدیر برنامه دو برادرش بود. آنان با برخی از مشهورترین افراد آلمان دوست شدند: از فوتبالیستها و قهرمانان مسابقات اتومبیلرانی تا هنرپیشهها و بازیگران فیلمهای مستهجن.
یکی از دوستان دوران کودکی محمد، ابو را به مراکش آورد و او را به پادشاه معرفی کرد. از آن زمان به بعد حضور ابو در مسابقات کمتر شد و او قصر را به رینگ مسابقات ترجیح داد. برخی وظایف رسمی به ابو داده شد. محمد او را مسئول یک انجمن ورزشی کرد. درباریان مراکش میگویند ابو و برادران اش با دستور پادشاه میتوانند با وزارتخانهها تماس بگیرند تا برای هر موردی که میخواهند مجوز بگیرند: نوعی دسترسی مستقیم و بدون محدودیت. یکی از رسانههای نزدیک به دولت مراکش میگوید این برادران و نفوذشان آدمی را به یاد "راسپوتین" میاندازد.
در سال 2020 میلادی مقالهای درباره برادران عزایتر در مطبوعات مراکش با عنوان "شهرت بد سه گانه عزایتر" منتشر شد و از آنان تحت عنوان "کلاهبرداران بدنام" با "تمایلات غیراخلاقی" یاد شده بود. کمتر کسی تردید داشت که "عبداللطیف الحموشی: رئیس اداره پلیس ملی مراکش پشت انتشار این مقاله بوده است. روش کار او باج خواهی و پیدا کردن رسواییهای جنسی از روزنامه نگاران و مخالفان حکومت بود. بسیاری از مراکشیها باور داشتند او مدتها در حال جمع آوری شواهد علیه برادران عزایتر بوده است.
در ماههای پس از آن شبکههای تلویزیونی مراکش گزارشهای اهانت آمیزتری را علیه آن سه برادر پخش کردند و به سوابق جنایی ابوعزایتر در آلمان از جمله ارتکاب سرقت، اخاذی، خشونت فیزیکی و قاچاق مواد مخدر اشاره کردند. این حملهای بی سابقه به حلقه داخلی دربار سلطنتی مراکش محسوب میشد. با این وجود، نتیجه این افشاگریها معکوس بود و پادشاه مراکش از کشور دورتر شد.
تابستان گذشته او برای اقامت 5 ماهه به پاریس نقل مکان کرد. محمد در ماه اکتبر برای گشایش دولتی پارلمان به مراکش بازگشت، اما به زودی بار دیگر مراکش را ترک کرد و به گابن رفت. گفته میشود محمد همزمان با منزویتر شدن عصبانیتر شده و در مراسم تشییع جنازه ملکه الیزابت دوم در لندن یا در نشست سران اتحادیه عرب در الجزایر بسیار بی حوصله بود. هنگامی که نخست وزیر اسپانیا در اوایل سال 2023 برای بهبود روابط بین دو کشور پس از بحران دیپلماتیک بر سر صحرای غربی وارد رباط شد پادشاه آنجا حضور نداشت.
وضعیت در مراکش هم چنان بی ثبات است. اگرچه گردشگری دوباره رونق گرفته، اما کاهش عرضه انرژی و مواد غذایی پس از حمله روسیه به اوکراین باعث افزایش تورم شده است. هزینههای تامین مواد غذایی در ژانویه تقریبا 17 درصد بیشتر از شروع سال قبل بود.
دولت یک برنامه حمایتی را اجرا کرده که شامل یارانه برای کالاهای اصلی است. با این وجود، مراکشیهای فقیر هم چنان رنج میبرند. محمد هیچ نشانهای از بازنشستگی را نشان نمیدهد و به نظر میرسد علیرغم بیزاری از این شغل به طور فزایندهای علاقمند به امتیازات کسب کرده از منصب اش میباشد. وقوع کودتای نظامی علیه شاه غیر قابل تصور نیست. روسای امنیتی حسن دو بار تلاش کردند تا او را سرنگون کنند. متغیر ناشناخته در تمام این محاسبات پویایی در خیابانها است. هزاران نفر در پایان سال گذشته در پایتخت تظاهرات کردند و علیه "استبداد" و هزینههای بالای زندگی اعتراض کردند. اعتراضات بیشتر در حال گسترش است. یکی از خودیهای دربار مراکش میگوید:" شما احساس میکنید در یک انبار باروت زندگی میکنید. لحظاتی از این دست رهبری کشور را فرا میخواند. اما محمد و برادران عزایتر وقت خود را در سواحل میگذرانند".