اصطلاحات فوتبالی، بخش دوم / از پاس بیمارستانی تا هواپیمای مورینیو
یکی از جذابیتهای فوتبال اصطلاحات آن است. هواداران فوتبال در دنیا با استفاده از این اصطلاحات میتوانند طوری با هم حرف بزنند که اگر کسی شناختی از آنها نداشته باشد فکر میکنند که از یک سیاره دیگر به زمین آمدهاند.
به گزارش ایسنا، کارشناسان و گزارشگران و طرفداران فوتبال در دنیا همیشه سعی میکنند با واژهسازی و استفاده از اصطلاحات مختلف، اتفاقات و بازیکنان را به شکلهای جالبی توصیف کنند. بعضی از این اصطلاحات کاملا جهانی است و در فوتبال ایران هم شنیده میشود و بعضی از آنها هنوز در فوتبال ایران کاربردی ندارند. هفته قبل در بخش اول 20 اصطلاح را بررسی کردیم و در این بخش به 20 مورد دیگر میپردازیم:
Hollywood pass
زمانی که یک بازیکن برای هم تیمیاش پاسی ارسال میکند که فر و حالت ارسالش بسیار زیباست اما در نهایت به مقصد نمیرسد از این اصطللاح استفاده میشود. این پاس ریسک بیشتری از پاس کوتاه دارد و معمولا به پاسهای موربی که به هدف نمیرسد میگویند.
Hospital pass
اگر در جریان مسابقه یک بازیکن برای هم تیمیاش پاسی ارسال کند که او برای دریافتش به مشکل بخورد و حتی منجر به آسیب دیدگیاش شود، آن بازیکن اصطلاحا یک "پاس بیمارستانی" ارسال کرده است. این اصطلاح در راگبی و فوتبال آمریکایی هم بسیار رایج است.
Howler
در فوتبال هر لحظه ممکن است بازیکنان اشتباه کنند. اصلا میگویند تا زمانی که یک تیم اشتباه نکند تیم دیگر نمیتواند گلی بزند. اما بعضی از بازیکنان در مواقعی اشتباه میکنند که اصلا تحت فشار نیستند. به این اشتباهات خجالتآور howler میگویند که نمونه واضح آن دو اشتباه بزرگ کاریوس، دروازهبان لیورپول در فینال لیگ قهرمانان اروپا برابر رئال مادرید بود.
In his pocket
این اصطلاح بیشتر برای توصیف مدافعان استفاده میشود. مدافعانی که مهاجم حریف را بسیار خوب کنترل میکنند و اجازه کوچکترین حرکتی به آنها نمیدهند. در این گونه مواقع گزارشگران با این اصطلاح مدافع را توصیف میکنند. "آن مدافع، مهاجم را در جیبش گذاشته است." هواداران برای تمسخر بازیکنی که به این شدت توسط یک مدافع در بازی کنترل میشود تصاویر خندهدار درست میکنند و مینویسند که فلان مدافع وقتی بعد از بازی جیبهایش را خالی کرد، از آن سوییچ ماشین، کیف پول، موبایل و مهاجم حریف بیرون آمد.
In the hole
این اصطلاح برای بازیکنانی است که بین خط حمله و هافبک حرکت میکنند و اصطلاحا درون حفره قرار میگیرند. شمارههای 10 سنتی تخصصشان بازی در این پست بود. از بهترین بازیکنانی که در این سالها با این اصطلاح توصیف شدهاند میتوان به توتی، اسکولز و مسی اشاره کرد.
Into row Z
تصور کنید یک مدافع یا دروازهبان هستید و تیم شما با یک گل از حریف پیش و مسابقه در دقایق پایانی است. شما چه کار میکنید؟ احتمالا سعی میکنید توپهایی که به محوطه جریمه شما میرسد را با بیشترین قدرت و بالاترین حد ارتفاع دور کنید. در این مواقع برای کاری که شما کردهای از این اصطلاح استفاده میشود. معمولا ردیف بالایی ورزشگاهها با حرف Z نشانهگذاری میشود و این اصطلاح به این معنی است که توپ را تا همان نقطه دور کنید. اگر دنبال مثال میگردید فوتبال ایران را دنبال کنید. البته زمانی که یک بازیکن یک موقعیت مناسب را هم خراب میکند و توپ را به جای دروازه به روی سکوها میفرستد از این اصطلاح استفاده میشود.
Lost the dressing room
اصطلاح "از دست دادن رختکن" زمانی استفاده میشود که یک مربی دیگر کنترلی روی بازیکنانش نداشته باشد و آنها به صحبتها و تصمیمات او بیاعتنایی کنند. این اتفاقات معمولا با بدرفتاری با بازیکن محبوب تیم آغاز میشود. مثالهای زیادی میشود برای این اصطلاح زد اما آخرین مثال آن مربوط به رختکن بارسلوناست؛ جایی که به نظر میرسد کیکه ستین نفوذ زیادی روی بازیکنان تیمش بهخصوص ستارههای بزرگی مثل مسی ندارد.
Man manager
برای تبدیل شدن به یک سرمربی موفق فقط شرکت در بهترین کلاسهای مربیگری کافی نیست و شما نیاز به مهارت فردی دارید تا بتوانید با بازیکنان ارتباط برقرار کنید. ایجاد یک ارتباط صحیح و نزدیک و دوستانه با بازیکنان میتواند به مربی برای بالا بردن ظرفیتهای تیم کمک کند. چنین سرمربیای میداند چه زمانی باید بازیکنانش را تشویق کند و به آنها انگیزه بدهد و چه زمانی باید فاصله بگیرد. یورگن کلوپ نمونه کاملی از چنین شخصیتی است.
Match fixing
زمانی که شخص یا اشخاصی از جمله بازیکنان یا داور بخواهند به صورت عمدی و با انگیزههای مالی در روند و نتیجه مسابقه تغییری ایجاد کنند از این اصطلاح استفاد میشود. در فوتبال ایران معمولا از "درآوردن بازی"، "تبانی" و یا "گاوبندی" برای توصیف چنین حالتی استفاده میشود. این یک جرم مشخص است و پیگرد قانونی دارد.
Mickey Mouse cup
به مسابقاتی که نسبت به دیگر مسابقات اهمیت کمتری چه از نظر ورزشی و چه از نظر مالی دارد "Mickey Mouse cup" گفته میشود. یعنی جامی برای مسخره بازی و تلف کردن وقت. این اصطلاح بیشتر به هواداران تیمها رایج است و برای تمسخر قهرمانیهای حریفان از آن استفاده میکنند.
nutmeg
اصطلاح رایجی است و زمانی که یک بازیکن برای عبور از بازیکن مقابلش توپ را میان پاهای حریف عبور میدهد، کارش را با این کلمه توصیف میکنند. گزارشگران ایرانی معمولا در این مواقع میگویند بازیکن توپ را از میان پاهای حریف عبور داد. البته که در کوچه و خیابانها از کلمه "لایی زدن" استفاده میکنند. این دریبل بسیار تحقیرآمیز است و در فوتبال خیابانی هر کسی که به این صورت دریبل می خورد کارش زار است.
panenka
احتمالا بارها و بارها دیدهاید که یک بازیکن ضربه پنالتیاش را به ضربه آرام و فنی که به آن چیپ میگویند وارد دروازه حریف میکند. برای توصیف چنین پنالتیهایی از واژه "پاننکا" استفاده میشود. چرا؟ چون گفته میشود اولین کسی که جرات انجام این کار را داشت آنتونین پاننکا، بازیکن فوتبال اهل چکسلواکی بود که در فینال جام ملتهای اروپا در سال 1976 برابر آلمان غربی پنالتیاش را به این صورت زد.
Parking the bus
تصور کنید شما یک بازیکن فوتبال هستید و به همراه هم تیمیهایتان درون محوطه جریمه خودی جمع شدهاید و از دروازه حراست میکنید. تمام فضاها را بستهاید و اجازه نمیدهید حتی مهاجمان فرصت چرخیدن به سمت دروازه شما را پیدا کنند. علاوه بر این میل و رغبتی هم برای حمله کردن نشان نمیدهید. بله درست است شما اصطلاحا اتوبوس پارک کردهاید. این یک تاکتیک دفاعی است که کار را برای تیم مهاجم بسیار سخت میکند. این اصطلاح برای کاری که چلسی در زمان مربیگری مورینیو انجام میداد استفاده میشد. البته او تقریبا با همین روش بود که اینتر را برابر بارسلونا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپای 2010 پیروز کرد و در نهایت به قهرمانی رساند. او درباره مسابقه برابر بارسلونا گفته بود: ما اتوبوس پار نکردیم.، ما هواپیما پارک کردیم.
Poacher
شکارچی موقعیتها. بازیکنی که با این کلمه توصیف میشود معمولا در بیشتر دقایق بازی آرام است و کار خاصی نمیکند اما در لحظه حساس و همان وقتی که تیم به او نیاز دارد حریف را شکار میکند. مهاجمانی که از تک موقعیتها و فرصتهایی که گل کردنش کار هر کسی نیست استفاده میکنند با این کلمه توصیف میشوند. شاید فرشاد پیوس و علی دایی مثال خوب وطنی برای این مورد باشند.
The Poznan
این اسم نوعی تشویق و رقص خاص بین هواداران فوتبال است. این نوع تشویق زمانی استفاده میشود که هواداران یک تیم از بردن بازی خیالشان راحت است. در این زمان همه ورزشگاه یا اکثریت پشت شان را به زمین میکنند، دستهایشان را روی دوش همدیگر میگذارند و همزمان با سر و صدا کردن، بالا و پایین میپرند و با این حرکتشان به صورت نمادین نشان میدهند که دیگر بازی برایشان اهمیتی ندارد چون بردشان قطعی است.
Professional foul
مدلهای مختلفی از خطا کردن در فوتبال وجود دارد. یک زمان بازیکن به قصد مصدومیت حریف خطا میکند و یک زمان با خطایی بچگانه کار دست تیمش میدهد. یک نوع خطای دیگر هم وجود دارد که به آن "خطای حرفهای" میگویند. زمانی که حریف در موقعیت ضد حمله قرار میگیرد یا بازیکنی موقعیت خوبی برای گلزنی (البته در پشت محوطه جریمه) دارد بازیکنان سعی میکنند با خطا کردن مانع حرکت آنها شوند. این نوع خطا روی بازیکنان تکنیکی مثل مسی بیشتر اتفاق میافتد. بارها و بارها دیدهایم که بازیکنان حریفان بارسلونا برای جلوگیری از حرکت سریع مسی به سمت دروازههایشان روی او خطا میکنند.
Put it on a plate
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که بازیکنی برای هم تیمیاش یک موقعیت گل صد در صد مثل دروازه خالی ایجاد کند و اصطلاحا آن را حاضر و آماده در بشقاب بگذارد. تنها کاری که باید انجام شود زدن یک ضربه آرام به توپ است.
Rabona
این یک حرکت تکنیکی در فوتبال است. تصور کنید بازیکنی میخواهد برای هم تیمیاش پاس بلندی ارسال کند. در حالت عادی او با همان پایی که توپ در مقابلش است مثل بقیه بازیکنان توپ را ارسال میکند. اما بعضی از بازیکنان تکنیکی با رد کردن پایشان از پشت پای دیگر به زیر توپ ضربه میزنند تا ارسالشان حالت نمایشی بگیرد. ریوالدوی برزیلی استاد انجام این کار بود. البته که این حرکت فقط جنبه نمایشی ندارد و بازیکنان برای انجامش دلایل منطقی هم دارند. زمانی که توپ مقابل پای تکیه گاه یک بازیکن قرار دارد، او برای سریعتر فرستادن توپ و گیج کردن بازیکن مقابلش از این تنکنیک استفاده می کند تا مجبور نباشد برای سانتر کردن پایش را عوض کند چرا که ممکن است حریف به سرعت توپش را بگیرد. یکی از بازیکنانی که به این حرکت بسیار علاقه دارد نیمار برزیلی است.
Remontada
این یک اصطلاح اسپانیایی است که همان معنی comeback را در فوتبال میدهد. زمانی که یک تیم با یک یا چند گل از حریف عقب است و با زدن گلهای بیشتر نتیجه بازی را به نفع خود تغییر میدهد از این اصطلاح برای کاری که کرده است استفاده میشود. یکی از معروفترین مثالهای این اصطلاح مسابقه ای است که بارسلونا موفق شد با نتیجه 6 بر یک و در آخرین لحظات مسابقه برگشت، پاری سن ژرمن را شکست بدهد و در مجوع با نتیجه 6-5 به مرحله بعدی لیگ قهرمانان اروپا صعود کند.
انتهای پیام