اصفهان؛ سرزمین کارخانههای خالی
چند سالی است که اصفهان باوجود قدرت قابلتوجهی در حوزه صنعت، دچار چالش نیروی صنعتی است. از نیروی متخصص تا نیروی ساده و مونتاژکار که یافتن آنها امروزه به یک چالش برای تولیدکنندگان تبدیلشده است. حتی در برخی موارد شنیده میشود که برای یافتن یک منشی ساده نیز در محیطهای کاری، مشکل وجود دارد. برخی علت این مساله را پایین بودن دستمزد و صرفه نداشتن کار میدانند، برخی نیز علت آن را سخت بودن...
دو سال قبل بود که خبرگزاری مهر اصفهان دراینباره نوشت: «نیروی کار ماهر یکی از اصلیترین و اولین نیازهای راهاندازی یک واحد تولیدی و بنگاه اقتصادی است، اصلی که اگر وجود نداشته باشد صنعتی هم پا نمیگیرد.
استان اصفهان با دارا بودن بیش از 9 هزار واحد صنعتی و فرصتهای شغلی مناسب همواره با کمبود نیروی انسانی مواجه بوده است و دراینبین 2 صنعت مهم سنگ و تولید آجر بیش از دیگر صنایع با این بحران دستوپنجه نرم میکنند.
این در حالی است که بر اساس طرح آمایش استان اصفهان در این استان بیش از 197 هزار نفر بیکار وجود دارد که 57 درصد آنها افراد تحصیلکرده هستند. گفتنی است که بیش از دو دهه است که کودکان و نوجوانان ما در کودکی به دکتر و مهندس شدن در آینده فکر میکنند و کمتر خانوادهها و حتی سیستم آموزشی در زمینه تربیت نیروی ماهر و متخصص تلاش میکند، انتظار این است که تغییرات جدی در سیستم آموزشی کشور و همچنین فرهنگسازی در زمینه نیاز کشور به همه خدمات شاهد تربیت نیروهای ماهر مطابق با نیاز بازار کار باشیم.»
اصفهان زیبا نیز در اردیبهشت 1403، دراینباره نوشته است: «بر اساس آمارهایی که فتحالله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی، ارائه داده است، بیش از 96درصد جامعه 15میلیونی کارگران کشور، با قرارداد موقت، قرارداد 89روزه، قرارداد یکماهه و سهماهه و ششماهه و حتی با قراردادهای سفید امضا و سفته گذاری و تعهد سپاری بابت اینکه هیچ مطالبه و معوقهای از کارفرما ندارند، مشغول به کارند؛ بنابراین میتوان گفت بیش از 96درصد قراردادهای شغلی، ناایمن است.
آمارهای غیررسمی هم حکایت از این دارد که حدود پنج میلیون نفر کارگر غیررسمی، بدون هیچ قرارداد شغلی در حال فعالیتاند که در فهرست شاغلان کشور اصلاً وجود خارجی ندارند.
تمامی این کارگران؛ چه آن کارگر در ظاهر رسمی با قرارداد موقت غیرقانونی و چه آن کارگر غیررسمی بدون قرارداد، درد مشترک امنیت شغلی دارند؛ یعنی حدود 20میلیون کارگر نان خانواده خود را با عدم امنیت شغلی تأمین میکنند و همواره نگران آینده هستند همچنین بر اساس اظهارات بیات، هیچ آماری از کارگران غیررسمی موجود نیست؛ اما با اطمینان میتوان گفت کارگران مشغول به کار در تولیدیهای پوشاک، مراکز خدماتی و مطب پزشکان ازجمله همین کارگران هستند که با قرارداد سفید امضا یا حتی با سفته گذاری و تعهد به اینکه هیچ مطالبه و معوقهای از کارفرما ندارند، مشغول به کارند.»
دبیر اجرایی خانه کارگر استان اصفهان اعلام کرده است: «کارگران به دلیل اینکه مطابق تورمی که بانک مرکزی اعلام میکند، مشمول افزایش مزد نمیشوند و امنیت شغلی هم ندارند، رغبتی به انجام کار با این مزدهای پایهای وزارت کار ندارند. باوجوداین تفاسیر، با کمبود کارگران ساده، کارگران نیمه ماهر و بهویژه کارگران متخصص در بازار کار مواجهیم. کارگر ترجیح میدهد پیک موتوری باشد یا در اسنپ و تپسی مشغول فعالیت شود، ولی با این حداقل مزد کار نکند.»
تداوم این مساله در اصفهان میتواند نبض صنعتی شهر را کند و تمامی نقشههایی که برای توسعه صنایع کشیده شده است، به هیچ تبدیل شود. از سوی دیگر اگر قرار بر دریافت مزد اداره کار باشد، یک شهروند دلیلی برای حضور در اصفهان بااینهمه چالش و زندگی سخت در کلانشهر را ندارد. وقتی یک شهروند توانایی استفاده از پتانسیلهای یک کلانشهر را ازنظر مالی نداشته باشد، دیگر چه تفاوتی دارد در کدام نقطه از استان ساکن باشد. درنتیجه افزایش مهاجرت نیروی کار نیز با تداوم این روند از کلانشهرها شدت میگیرد. در تهران مساله شکل دیگری است. افزایش شغلهای کاذب و از سوی دیگر افزایش حقوق کارگران و کارمندان در بخشهای خصوصی، تا حدی انگیزه ماندگاری را افزایش داده اما آنجا نیز چالشهای سختی پیش روی خود دارد.
اصفهان برای نجات صنعت خود نیازمند کارگرانی است که انگیزه کافی برای ماندگاری در آن محیط را داشته باشند؛ تداوم این روند باعث تبدیلشدن اصفهان به سرزمین کارخانههای خالی خواهد شد.
سمنان، یزد، بوشهر و آذربایجان شرقی چهار استانی هستند که وضعیت بسیار بغرنجتری دارند. استانهایی که در آن کار هست اما کارگر نیست. معاون اقتصادی استاندار یزد میگوید که نرخ بیکاری در یزد 3 درصد است، اما کمبود نیروی کار بهخصوص نیروی کار ماهر در یزد بهروشنی دیده میشود. استان یزد 3هزار و 400 واحد صنعتی دارد که 2هزار و 200 واحد فعال و 900 واحد نیز کمتر از ظرفیت کار میکنند و 300 واحد نیز راکد هستند. محمدعلی شاهحسینی میافزاید: «کمبود کارگر ساده در صنعت، معدن، گلخانهها و کارخانههای سرامیک دیده میشود. از 100 شهرستان کشور در یزد نیروی غیربومی کارداریم که حدود 40 درصد میشود.» علاوه بر اینکه یزد به بهشت معادن معروف است و معادن زیادی دارد، صنعت بافندگی و صنعت شیرینیپزی نیز در این استان رشد زیادی دارد. بیشترین تولیدات واحدهای صنعتی شهر را منسوجات، کاشی و سرامیک و فرش ماشینی تشکیل میدهد. آذربایجان شرقی، با جمعیت بیش از 4 میلیون نفر یکی از مناطق مستعد کشاورزی است که ازنظر اکتشاف و بهرهبرداری منابع معدنی نسبت به سایر استانها در وضع مطلوبی قرار دارد. بررسی ترکیب کارگاههای موجود استان نیز نشان میدهد که دو گروه صنعتی کانیهای غیرفلزی و غذایی - داروئی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد میزان اشتغال را دارد. زمستان 1402 نرخ بیکاری در استان آذربایجان شرقی 4/7 درصد اعلامشده که از میانگین نرخ بیکاری کشور کمتر است.
کمبود نیروی کار در استان بوشهر که جمعیتی بیش از یکمیلیون و 136 هزار نفر دارد، 10 هزار نفر اعلامشده است. نرخ بیکاری این استان نیز 1/6 درصد اعلامشده. استان بوشهر با داشتن میدان های گازی و نفتی، بزرگترین تولیدکننده گاز کشور و صادرکننده نفت کشور است. اقتصاد بوشهر در وهله اول متکی به کشاورزی، دامداری و شیلات و سپس تجارت و بازرگانی است. در استان بوشهر 11 شهرک صنعتی و یک ناحیه صنعتی مصوب و 7 ناحیه صنعتی روستایی انتقالی از سازمان جهاد کشاورزی و 3 منطقه ویژه اقتصادی وجود دارد. عبدالکریم جمیری، نماینده بوشهر تنها راه خروج از بحران کمبود نیروی کار را آموزش مهارتهای فنی و حرفهای به کارگران بومی استان میداند زیرا فراگیری آموزشهای فنی و حرفهای برای ایجاد اشتغال پایدار و کمک به اقتصاد و توسعه جامعه ضروری است.
--> اخبار مرتبط