اصلاح طلبان حاضر به همراهی با کارزارهای انتخاباتی نیستند! / دستور رادیکالها: دولت رئیسی را نقد کنیم شاید رای بیاوریم!
هسته سخت و رادیکال جبهه اصلاحات در مطالبی تصریح دارند که به منظور نمایش تمایز کاندیدای اصلاح طلبان با سایر کاندیداها لازم است که اصلاح طلبان و نامزد این جریان وارد نقد دولت سیزدهم شوند.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
************
روزنامه های امروز چهارشنبه 30 خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که رویارویی کاندیداهای ریاست جمهوری در آوردگاه اقتصاد و بازتاب آن، نقد بخش خصوصی بر سیاست خارجی، انحلال کابینه جنگ رژیم صهیونیستی؛ انهدام اتاق جنگ اسرائیل و 8 چالش مهم دولت چهاردهم در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
هسته سخت و رادیکال جبهه اصلاحات در مطالبی تصریح دارند که به منظور نمایش تمایز کاندیدای اصلاح طلبان با سایر کاندیداها لازم است که اصلاح طلبان و نامزد این جریان وارد نقد دولت سیزدهم شود. مروری بر مطالب مطرح شده از سوی چهره هاو رسانه های جریان اصلاح طلب نشان می دهد که آنان در حال بیان این توصیه به پزشکیان، چهره ها و نیروهای رسانه ای خود می باشند که لازم است کارنامه 3 ساله دولت شهید رئیسی مورد نقد قرار گرفته و کاندیداهای اصولگرا به عنوان بانیان وضع موجود تعریف و تفسیر شوند، در همین رابطه روزنامه هم میهن در یادداشتی مینویسد:
وضعیت کنونی ما بیش از هر چیز محصول عملکرد نادرست و غیرعلمی این دولت است. درست است که به دلیل سقوط بالگرد و فقدان آقای رئیسی باید قدری در بهکار بردن کلمات رعایت کرد، ولی در هر صورت نباید تلقی شود که منعی برای نقد این دولت وجود دارد؛ این وضعیت مخل مشارکت انتخاباتی است.
از دیگر سو در همین رابطه اما علی شکوری راد نیز طی اظهاراتی تاکید می کند، دولت سیزدهم نهتنها کارنامه قابل قبول ندارد، بلکه بسیاری از نارضایتیهای موجود جامعه ناشی از عملکرد این دولت است که کاملاً یک دولت ناموفق بوده اما به دلیل حادثه سقوط بالگرد، مدتی بر آن واقعیت سرپوش گذاشتند اما دوباره فضا به گونهای شد که واقعیت دارد خود را دوباره نشان میدهد. آراء کسانی که به اصولگراها رای میدهند با توجه به اینکه قبلاً هم در انتخابات شرکت میکردند و حالا نیز در انتخابات شرکت میکنند تقریباً مشخص است، اما آنچه که نتیجه انتخابات را رقم میزند، به دلیل وجود یک کاندیدای متفاوت است که میتواند میزان مشارکت را بالا ببرد.
روزنامه شرق نیز درگزارشی به نقد دولت شهید رئیسی پرداخته و نوشته است:
روزی که دولت روحانی تحویل آقای رئیسی شد، توانسته بودیم آمریکا را سه بار در شورای امنیت شکست دهیم؛ غنیسازی را از 20 درصد به 60درصد رسانده بودیم. ظریف ادامه داد: «اینکه میگویند بایدن میتوانست به برجام برگردد، بله؛ اصلا قرار بود برگردد، اما یکی اسرائیل بود که با شهید کردن شهید فخریزاده اجازه نداد و یکی هم قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی. نگذارید که بگوییم در آن 6 ماه تلخ چه گذشت. بارها میتوانستیم برجام را زنده کنیم تا مردم در فلاکت زجر نکشند. در سه سال دولت روحانی به 1500 تحریم رسید؛ و در سه سال دولت آقای رئیسی به 2570 رسید.
گفتنی است این اقدام در حالی از سوی اصلاح طلبان طرح و پیگیری می شود که اصولا نقد نه تنها ایرادی نداشته بلکه روشن کننده جنس مواضع افراد نیز می باشد اما به شرط آنکه نقد صادقانه، منصفانه و بر اساس واقعیت باشد و ریشه نابسامانی های امروز که در دهه 90 بنیان گذاشته شد مورد اشاره قرار گیرد و بحران دستاورد غرب گرایان روشن تر از پیش شود.
ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی با اذعان به عدم شکل گیری حرکت جمعی بدنه اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری تاکید می کنند نیروهای فعال گذشته این جریان حاضر به همراهی عملی در کارزارهای انتخاباتی نیستند.
روزنامه سازندگی طی یادداشتی با بیان اینکه شرایط انتخابات یکی از دورههای تلاشهای عملی برای بروز و ظهور ایدههاست و از فرصت و فضای محدود هر انتخابات میتوان برای مصداقی کردن نوع نگاه و بینش استفاده کرد، نسبت به عدم ورود گروه هایی از فرهیختگان به میدان عمل انتقاد کرده و می نویسد، این گروه ها ترجیح میدهند به فعالیتهای عادی خود که طبعاً غیرانتخاباتی بودهاند ادامه دهند و گویی نه به گفتار بلکه در عمل شأن خود را بالاتر از ورود به این عرصه میدانند و امیدوار به اقدام سایرین برای بیان نظرات خود میمانند.
به زعم این روزنامه، گویی فرهیختگان در تله یا پیلهای از فرهیختگی خود و در انزوا ماندهاند و جامعه در گسستی اطلاعاتی و ارتباطی، خود مسیر خود را پیدا کرده و میپیماید. این گسست و عبور باعث حرکتهای جنبشی یا ناگهانی و بعضاً بدون پشتوانه فکری میشود و ممکن است باعث شکست و سرخوردگی هم در عموم جامعه و هم در فعالان سیاسی و فرهنگی شود و حتی در صورت توافق و همراهی به عمومی شدن تفکرات منتهی نمیشود بلکه ایدهها و تفکرات را عامهپسند میکند.
ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی در ادامه به انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم اشاره کرده و می نویسد، در همین انتخابات اخیر این قسمتهایی از جامعه بود که ابتدا تصمیم خود را برای شرکت در انتخابات گرفته بود و جبهه اصلاحات کشور و سران آن پس از فهم این تصمیم به درستی آن را همراهی کردند و وارد میدان انتخابات شدند.
اما از آنجا که این مهم بدون طی روال طبیعی خود انجام شده است، هنوز به حرکت جمعی بدنه اصلاحطلبان و قسمتهای دیگر جامعه منجر نشده و این نوع از تصمیمگیری و حرکت منجر به بیبرنامگی و عدم انسجام نیروها شده است. طوری که با چنددستگی یا بیانگیزگی در نیروهای فعال گذشته روبهرو هستیم که حاضر به همراهی عملی در کارزارهای انتخاباتی نیستند و فقط در کنار گود به رصد شرایط میپردازند و خود را در روابط مجازی محصور کردهاند.