اصولگرایان در گام آخر، اصلاح طلبان با تابلوی جدید
حداقل یکسوم لیست شورای ائتلاف برای تهران را باید بستهشده در نظر گرفت.
به گزارش مشرق، ماجرای اصولگرایان و ترکیب نهایی آنها برای حضور در انتخابات را هم تقریبا باید تمامشده عنوان کرد، چراکه به احتمال قریب به یقین اصولگرایان وحدت بر سر یک لیست را کنار گذاشتهاند و در خوشبینانهترین حالت همانند مجلس نهم، حداقل دو لیست اصلی از سوی گروههای مختلف این جریان سیاسی منتشر خواهد شد.
*س_بیشتر بخوانید_س* *س_امکان افزایش تعداد تاییدصلاحیت شدهها وجود دارد_س* *س_با این همه زیگزاگ اصلاحطلبان صد رحمت به شترمرغ_س* *س_چرا اصلاحطلبان خود را از پیش باخته میدانند؟_س*یک لیست که حاصل جمعبندی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب یا همان شانا است و لیست دوم را هم جبهه پایداری منتشر خواهد کرد. این فرآیند البته برای تهران است، هرچند ممکن است در یکی، دو شهر دیگر هم این وضعیت تکرار شود، اما در سایر حوزهها ماجرا متفاوت خواهد بود و الزاما نسخههای پیچیدهشده برای آنها هم یکسان نیست.
از اینرو و با توجه به اینکه بزرگترین حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات است و این حوزه بخش عمدهای از مناسبات مجلس را تعیین خواهد کرد تمام توجهات فعلا درگیر لیستهای نهایی این حوزه است.
هفته گذشته محسن پیرهادی، سخنگوی شورای ائتلاف در گفتوگویی اذعان کرد از ابتدای کار هرچه از جبهه پایداری دعوت شده که در جلسات این شورا حضور پیدا کند و حتی به بیان نقدهای خود بپردازد، اعضای آن استنکاف کرده و در جلسات حاضر نشدهاند. خبرهای بعدی هم حاکی از این بود که جبهه پایداری با نپذیرفتن مکانیسم شورا و نهایتا برخی چهرههایی که به احتمال فراوان در لیست قرار میگیرند، ابراز کرده لیست نهایی خود را منتشر میکند و بهجای افرادی که از دیدگاه آنها انقلابی نیستند، چهرههای دیگری را جایگزین خواهد کرد.
مجید متقیفر، سخنگوی جبهه پایداری پیش از این، مصداق کسانی را که از نگاه جبهه پایداری انقلابی نیستند، نداشتن زاویه نسبت به برجام و دیگر معاهدات اینچنینی عنوان کرده و گفته بود نمیشود برای داشتن یک مجلس انقلابی، موافقان برجام را در لیست نهایی گذاشت و راهی مجلس کرد.
یک خبر خوب برای اصلاحطلبان
با توجه به همین شواهد و قرائن بهنظر میرسد تصمیم نهایی برای انتشار دو لیست در تهران قطعی است و با توجه به همین مساله تنها شبهه باقیمانده این خواهد بود که چند نفر از این دو لیست نامهای مشترک هستند؟
در جریان انتخابات مجلس نهم چند چهره میان دو لیست اصلی اصولگرایان در تهران مشترک بودند، غلامعلی حدادعادل، زهره طبیبزاده، مسعود میرکاظمی، سیدمحمود نبویان و بیژن نوباوه که توانستند به مجلس راه یابند ازجمله آن چهرهها بودند.
در انتخابات پیشرو اما ماجرا ظاهرا متفاوت از هشت سال پیش است، چراکه با وجود آنکه جبهه پایداری ابراز کرده مایل است لیستی با نسبت بالایی از اشتراک در تهران با شورای ائتلاف منتشر کند و مرتضی آقاطهرانی سرلیست احتمالی آنها هم ابراز کرده «میتوان 22 چهره یکسان در میان دو لیست 30 نفره دید»، اما مجمع شورای ائتلاف اصولگرایان هنوز تصمیم نهایی نگرفته است.
اما اگر شرایط به گونهای پیش رود که لیست ها مشابه نباشند آنگاه باید در انتظار دو لیست متفاوت با 60 چهره مختلف بود و طبعا این خبری بسیار مهم برای فضای سیاسی کشور تلقی خواهد شد، چراکه اولا گویای این است که دو طیف مهم میان اصولگرایان وجود دارند که نظرات بسیار متفاوتی با هم در فضای کنونی سیاست کشور دارند و انتخابات میتواند محک و معیار بزرگی برای سنجش وزن هرکدام باشد و ثانیا جریانهای رقیب که حالا از یکسو اصلاحطلبان هستند و از سوی دیگر با شدت و حدت کمتری نوچپگرایان، قاعدتا امیدوار خواهند شد با این انشقاق نهایی، آرا سرشکن شده و احتمالا حضور ترکیبی از طیفهای مختلف در مجلس تقویت شود.
پیش از این و با توجه به انتظار دو لیست 60 نفره جبهه پایداری و 90 نفره شورای ائتلاف گفته شده بود چهرههایی مانند مرتضی آقاطهرانی، رضا تقیپور، بیژن نوباوهوطن، مقداد همتی، وحید یامینپور، سیدنظامالدین موسوی، مجتبی ابراهیمی و فاطمه آلیا ازجمله چهرههای مشترک دو لیست هستند که حال اگر چنین وضعیتی پیش آید باید میان این دو جریان یکی را انتخاب کنند و البته بعد از آن هم منتظر بمانند و ببینند که آیا نامشان در لیست نهایی قرار میگیرد یا نه.
لیست شورای ائتلاف در آستانه نهاییشدن
شانا در حال برگزاری آخرین جلسات خود برای نهاییکردن لیست 30 نفره تهران است. بر همین اساس روز گذشته چندین جلسه میان اعضای شورای مرکزی و هیات انتخاب برگزار شد و طبق اخبار رسیده، حضور برخی چهرهها در لیست نهایی قطعی شده است. آنچنانکه خبرنگار ما موفق شده از نتایج این جلسات کسب اطلاع کند، روز گذشته درباره سه چهره روحانی و 6 چهره از میان بانوان داوطلب، تصمیمگیری شده است، لذا حداقل یکسوم لیست شورای ائتلاف برای تهران را باید بستهشده در نظر گرفت.
البته پیش از این گفته شده بود از 30 نفر لیست تهران، 10 نفر از چهرهها، 4 تا 6 نفر از بانوان، 3 تا 4 نفر از روحانیون و مابقی از چهرههای جوان انتخاب میشوند.
از اینرو اگر فرض را بر این بگیریم که محمدباقر قالیباف، الیاس نادران و مصطفی میرسلیم از میان 10 چهره سرشناس شانس بالایی دارند و از همین الان باید نام آنها را در لیست نهایی دید، با 6 نفر از بانوان و سه نفر روحانی که دیروز تصمیمگیری شده، حالا 12 نفر در لیست نهایی هستند.
بهنظر میرسد، در جلسات روز گذشته شانا، 3 نفر از روحانیون و چند نفر از بانوان توانستهاند رای نهایی اعضا برای حضور در لیست نهایی را کسب کنند.
ایده تحریم انتخابات توسط اصلاحطلبان به بنبست خورد؛ از رادیکالها اصرار، از معتدلها انکار
در حالی که تلاش میشد استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان در چارچوب نوعی قهر سیاسی به خورد افکارعمومی داده شود، این روزها اتفاقهایی در جریان است که صورتبندی متفاوتی را از آنچه تاکنون بهنظر میرسید، به تصویر میکشد.
اصلاحطلبان اگرچه بعد از روشن شدن نتیجه احراز صلاحیتها با صدایی بلند از عدم مشارکت سیاسی در انتخابات سخن گفتند اما وجود پارهای از واقعیتها گویا خیلی زود برخی نیروهای سیاسی این جریان را از تحریم چراغخاموش منصرف کرد.
چرا ایده تحریم، همهگیر نشد؟
اصلاحطلبان البته از مدتها پیش با هدف خطونشان کشیدن برای حاکمیت، ایده مشارکت مشروط را به میان آورده و هشدار داده بودند در صورت ردصلاحیت چهرههای نام و نشاندارشان، عطای انتخابات را به لقایش خواهند بخشید.
عالم سیاست اما چیزی متفاوت از رویاپردازیهای آرمانگرایانه است و اصلاحطلبان نیز در سالهای اخیر این را بهخوبی درک کردهاند. این جریان یکبار در انتخابات مجلس هفتم و در پی ردصلاحیتهای آن سال پیه تحریم را به تن مالید و از مشارکت جدی در انتخابات خودداری کرد. نتیجه این کنش سیاسی کابوسی بود که تکرار سلسلهوار آن، اصلاحطلبان را به مدت یک دهه از ساختار قدرت حذف کرد و به حاشیه برد.
تجربه تحریم یکبار دیگر تحتعنوان «مشارکت غیرفعال» در انتخابات مجلس نهم نیز تکرار شد. در این دوره نیز بسیاری از نیروهای سیاسی اصلاحطلب بهواسطه رادیکالیسم شکلگرفته در حوادث پس از انتخابات سال 88 و تبعات آن، به در بسته شورای نگهبان خوردند. همین موضوع باعث شد ایده قهر سیاسی با انتخابات در دستورکار قرار گیرد و جز حضور فردی تعدادی از فعالان سیاسی اصلاحطلب، الباقی در خانه هایشان بنشینند.
نتیجه روگردانی از صندوق رای اینبار هم متفاوت از قبل نبود و اکثریت کرسیهای مجلس نهم به جریان رقیب رسید. دو تجربهای که باعث شد اصلاحطلبان در انتخابات 92 (اولین انتخابات ریاستجمهوری بعد از 88) بدون آنکه تحول خاصی در فضای سیاسی کشور یا تغییری در نوع نظارتهای شورای نگهبان بیفتد و حتی در شرایطی که هاشمیرفسنجانی و برخی دیگر از کاندیداهای احتمالی این جریان نیز ردصلاحیت شده بودند، بهصورت حداکثری و با تمام ظرفیتها به میدان بیایند و برای فتح پاستور خیز بردارند.
همین تجربیات حالا خیلیها را به این جمعبندی رسانده که عملیکردن ایده تحریم انتخابات به این سادگیها هم نیست و تبعات دامنهدار آن میتواند تا مدتها ادامه داشته باشد. از همینرو است که بهرغم تصریح شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مبنیبر خودداری از ارائه لیست انتخاباتی، بسیای از احزاب و افراد اصلاحطلب راه خود را رفته و از حضور قطعیشان در انتخابات و حتی ارائه لیست سخن میگویند.
حضور کمرنگ انتخاباتی اصلاحطلبان از کجا آب میخورد؟
ارجاع حضور کمرنگ اصلاحطلبان در انتخابات اسفندماه به عملکرد شورای نگهبان اما نوعی آدرس غلط برای انحراف افکارعمومی بهنظر میرسد. به بیان دقیقتر، مساله ردصلاحیتها را باید مساله دوم این جریان در آستانه انتخابات مجلس تلقی کرد.
هرچه باشد بسیاری از نیروهای این جریان بهرغم پیغام و پسغامهای مکرر بزرگان اصلاحات نیز حاضر به کاندیداتوری نشدند و اساسا از ثبتنام در انتخابات خودداری کردند. بهطور حتم آنها هم اگر تصور میکردند که با سوت خاتمی دو، سه میلیون نفر در تهران رای میدهند برای قرار گرفتن نامشان در لیست به کشت و کشتار روی میآوردند.
این را محمدجواد روح، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت میگوید. کار اما از جایی دیگر میلنگد و عملکرد دولت از سویی و چسبندگی غیرقابل انکار اصلاحطلبان به آن از دیگرسو حالا عرصه را برای نیروهای این جریان بیش از همیشه تنگ کرده است.
هرچه باشد مردم، دولت و اصلاحطلبان را با یک چشم میبینند و بهرغم همه تلاشها برای مرزگذاری، عملکرد آنها را با هم جمع میزنند. همین موضوع در کنار کارنامه مملو از نقاط تاریک و نارضایتی گسترده از این کارنامه، این جریان را به انفعالی کشاند که حالا اصلاحطلبان و حتی رئیس دولت مورد حمایتشان، برای برونرفت از آن بهصرافت پاککردن صورتمساله و طرح موضوعاتی چون انتخابات فرمایشی، انتصابات و... افتادهاند.
لیست میدهیم، نمیدهیم
این اما تنها صدایی نیست که از جریان اصلاحات به گوش میرسد. به هر ترتیب حالا بهرغم تجویز استراتژی تحریم چراغخاموش از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات، بسیاری از نیروهای این جریان بنایی دیگر در نظر دارند. محمدرضا راهچمنی، دبیرکل حزب وحدت و همکاری ملی از ائتلاف 12 حزب اصلاحطلب و ارائه یک لیست انتخاباتی خبر داد.
علیمحمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران هم با تایید این خبر تصریح کرد اگرچه امضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات پای این لیست نیست اما شورای اصلاحطلبان استانی که در تهران با عنوان شورای اصلاحطلبان پایتخت مطرح است، میتواند لیست جداگانه بدهد.
حالا هرچقدر هم که امثال آذر منصوری، تاجزاده، شکوریراد و باقی رفقا قسم و آیه ردیف کنند که اصلاحطلبان برای تهران لیستی نخواهند داشت، تحولات یکی دو روز اخیر نشان میدهد هستند کسانی که بازی را بهگونهای دیگر رقم زده و فارغ از نحوه کنش طیفهای رادیکال این جریان، مسیر دیگری را در پیش گیرند.
خودکشی از ترس مرگ ممنوع
در همین چارچوب محمدرضا خباز، نماینده ادوار مجلس با تاکید بر ضرورت ارائه لیست اصلاحطلب تصریح میکند که لیست ندادن یعنی خودکشی از ترس اعدام. خباز همچنین با اشاره به لزوم کفایت کردن اصلاحطلبان به نیروهای تماما اصلاحطلب و پرهیز از تکرار تجربه 94 و ائتلاف با اصولگرایان معتدل یادآور میشود که «در تهران خوشبختانه 30 نفر را میشد کامل کرد.
در شهرهای دیگر نیز هرقدر که نیرو داریم همانها را معرفی میکنیم.» آنطور که این فعال سیاسی متوجه شده یک مجموعه ریشهدار اگر لیست ندهد، مرگ خود را تایید کرده و اساسا کسی چک سفید نداده که اصلاحطلبان در همه دورهها پیروز شوند.
مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری نیز مثل خباز قائل به آن است که اصلاحطلبان پایتخت برای استمرار پیگیری تغییرات از مسیر صندوقهای رای هم که شده نباید میدان را خالی کنند و با ورودشان به صحنه تلاش کنند مانع از ورود افراطیون به مجلس شوند.
محمدعلی وکیلی، عضو هیاترئیسه فراکسیون امید هم رها کردن صحنه رقابت از سوی همفکرانش را خطا تلقی کرده و معتقد است اگر اصلاحطلبان فقط یک گزینه تایید صلاحیتشده داشته باشند نیز برای حفظ سازمان رای خود باید بدون پیششرط در انتخابات مشارکت کنند.
وکیلی همچنین مشکل اساسی اصلاحطلبان را نه شورای نگهبان بلکه انقراض نسلیای میداند که به گفته او در جریان اصلاحطلبی رخ داده و براساس آن، این جریان نتوانسته نیروی جوانی تربیت کند که بتواند شرایط حداقلی را به دست آورده و اگر لایه اول در فیلتر شورای نگهبان حذف شد، لایه دوم و سومی وجود داشته باشد.
مشابه همین نگاه را داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب دارد. او هم معتقد است اصلاحطلبان در این اوضاع و احوال نباید به فکر انتظارات حداکثری باشند و با توجه به وضعیت موجود بهتر است قدری عملگرایانه رفتار کنند تا آرمانگرایانه.
کارگزاران با لیست مستقل میآید
در کنار همه اینها حالا گویا کارگزاران یک گام فراتر برداشته و بنای ارائه لیستی مستقل و غیرائتلافی دارد. آنطور که یدالله طاهرنژاد، نایبرئیس شورای مرکزی کارگزاران سازندگی به مهر میگوید، کارگزاران سازندگی بنا ندارد در قالب ائتلاف وارد فعالیتهای انتخاباتی شود و به همین واسطه درصدد است با اتکا بر لیست بلندبالای کاندیداهای تایید صلاحیتشده، لیستی مستقل را راهی رقابتهای انتخاباتی کند.
عضو شورای مرکزی کارگزاران البته اگرچه توضیح مشخصی درباره گزینههای احتمالی این لیست نمیدهد اما با توجه به پیشینه مواضع این حزب و گرایشات آن به رئیس مجلس، دور از ذهن نیست که مردان تکنوکرات سپهر سیاست ایران نام تعدادی از نیروهای موسوم به اصولگرایان معتدل را نیز در لیست خود قرار دهند.
هرچه هست بهنظر میرسد برای مردم تفاوت چندانی نمیکند که اصلاحطلبان با چه برندی وارد انتخابات شوند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات یا اصلاحطلبان پایتخت یا کارگزاران یا ترکیبی از همه اینها، در ماهیت، تفاوت چندانی در نگاه جامعه ندارند و به همگی با یک چشم نگریسته میشود.
بر همین اساس افکارعمومی حضور احزاب را با حضور اصلاحات معادل میدانند و پیروزی یا شکست آن را به پیروزی یا شکست اصلاحات تعمیم میدهند.