یک‌شنبه 15 مهر 1403

اظهارات عجیب پدر دختر آبی | دخترم فدای نظام شد!

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
اظهارات عجیب پدر دختر آبی | دخترم فدای نظام شد!

چون مسئله در مقابل نظام بود، خیلی علاقه به شکایت نداشتم / این هم مانند یکی از شهدایی که فدای نظام شده‌است / اختیار با خود نظام است. اگر خواست دادگاه بگیرد یا هر کاری بکند اختیار با نظام است.

چون مسئله در مقابل نظام بود، خیلی علاقه به شکایت نداشتم / این هم مانند یکی از شهدایی که فدای نظام شده‌است / اختیار با خود نظام است. اگر خواست دادگاه بگیرد یا هر کاری بکند اختیار با نظام است.

به گزارش عرشه آنلاین، قهرمانی استقلال در لیگ برتر بار دیگر نام و یاد «دخترآبی» یا «سحر خدایاری» را زنده کرده و گروهی این قهرمانی را به او تقدیم کردند یا اینکه جای او را در جشن قهرمانی خالی کردند. او اسفند 97 می‌خواست به ورزشگاه آزادی برود و بازی تیم محبوبش را از نزدیک تماشا کند، اما نه تنها به ورزشگاه نرسید که بر اثر فشار‌های دوران بازداشت، در نهایت تن به خودسوزی اعتراضی داد و جان خود را از دست داد. در روز‌های خبرساز پس از خودسوزی خانم خدایاری، اما پدر او در گفت‌و‌گویی با صداوسیما سخنانی در نقد رفتار دخترش مطرح کرد که با انتقادات فراوانی روبه‌رو شد.

برای پیگیری این پرونده و انتشار آخرین اخبار دادگاه تشکیل‌شده برای مقصران آن، بار دیگر سراغ خانواده دخترآبی رفته که تنها پدرش حاضر به گفتگو شده‌است. او در این گفتگو بار دیگر سخنان خود با صداوسیما را تایید می‌کند و از روند دادگاه مقصران خودسوزی دخترش می‌گوید. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

آقای خدایاری، حتما دیدید که این روز‌ها بحث دختر مرحوم شما مطرح شده و به‌دلیل قهرمانی استقلال به‌شکلی یاد او زنده شده‌است. این شرایط و یادکردن از سحر خدایاری چه حس‌و‌حالی برای شما داشته است؟

من خیلی ندیدم، ولی درکل من سرباز این نظام هستم و اگر خارج از این نظام صحبت کنند هیچ قبول ندارم.

ولی شما دخترتان را از دست دادید.

بله، ولی نظام بالاتر از این حرف‌هاست؛ اگر کسی خارج از نظام صبحت کند من آن‌را قبول ندارم. این‌همه شهید دادیم، خانواده شهدا، رزمندگان. قبل از انقلاب چه زحمت‌ها کشیده تا این نظام به دست ما رسیده است. حرفم این است که اگر در خط نظام هستند قدم‌شان روی چشم من، ولی اگر بخواهند سواستفاده کنند، هر کسی باشد نه.

شما همان‌موقع هم یک مصاحبه با صداوسیما داشتید که بسیار موردنقد قرار گرفت؛ بحث این بود که شما حمایت لازم را از دخترتان نداشتید. بلاخره ایشان هوادار یک تیم بود، ولی نه تنها به استادیوم نرسید که جان‌اش را از دست داد. همچنان همان نظر و موضوع را نسبت به دخترتان دارید؟

بله من نظرم همان است و هیچ فرقی نکرده است.

خب این پرونده و روند را چطور دیدید؟ فکر نمی‌کنید در حق دختر شما ظلم و اجحافی صورت گرفته باشد؟

نه ظلمی نشده؛ هیچ اصلا. همه مسائل و جریان را به من گفتند و من کامل در جریان موضوع هستم؛ اگر مادرشان در جریان نیستند، اما من کامل جزئیات را می‌دانیم و الحمدالله هیچ ظلم و اجحافی نشده‌است.

ولی یک فشاری به خانم خدایاری آمد که دست به خودسوزی زد. قبول ندارید؟

فشار راه قانونی هم داشت. می‌توانست از راه قانونی برود.

پرونده به کجا رسید؛ گویا آن‌موقع که آقای «ابراهیم رئیسی» رئیس دستگاه قضا بود به خانواده شما وعده پیگیری داد. خود مسئولان دستگاه قضا باور داشتند که حقی اجحاف شده و بعضی مسئولان خطا داشتند. به جایی رسید پرونده؟

بله دنبال شد و کسانی که باید تنبیه می‌شدند، شدند. از دادیار گرفته تا دو سه نفر دیگر..

یعنی پرونده به نتیجه رسیده و حکم صادر شده است؟

آره، آره. حکم صادر شده است.

شما در جلسات دادگاه هم شرکت می‌کردید؟

نه من نمی‌رفتم. وکیل داشتیم.

خب متوجه شدید که حکم نهایی دقیقا چه بود و چه افرادی به چه احکامی رسیدند؟

نه من دیگر این جزئیات را سوال نکردم. دو تا وکیل داشتیم که آن‌ها موضوع را پیگیری کردند.

 و شما مشتاق و پیگر بودید که شکایتی بشود؟ درست است؟

نه من خیلی، چون مسئله در مقابل نظام بود، خیلی علاقه نداشتم.

ولی حق دختران هم بود...

چرا بلند شد رفت آن‌جا؟ ایشان بدون اجازه پدر بلند شد و رفت تهران که من راضی نبودم. دختر داخل خانه بود و هنوز ازدواج نکرده بود و اختیارش دست بنده بود.

یعنی اعتقاد شما این است که اگر دختر ازدواج نکرده‌باشد، اختیارش دست پدر است؟ اختیار یک آدم بالغ باید با فرد دیگری باشد؟

بله. خدا می‌داند من هیچ کمبودی برای این نگذاشتیم، هیچی هیچی. اولین کامپیوتر برای این خریدم، اولین تلویزیون را تبدیل به احسن کردیم برای این. اتاق خودش را داشت و من هیچ کمبودی برای اون نگذاشتم.

حتما دیدید که این سخنان شما و این نوع نگاه با انتقادات فراوانی روبه‌رو شده‌است؛ که شما پیگیر حق دخترتان نشدید و حتی در جهت مخالف آن هم حرف می‌زنید.

انتقاد بکنند. من خودم وظایفم و آن مصاحبه را با تمام وجود انجام دادم و هیچ فشاری نبوده‌است. میل شخصی من بوده است.

پس از آن هیچ‌وقت نگاه و نظرتان تغییر نکرد؟

نه تغییر نکرده و نمی‌کند.

 ولی حتی خانواده شما هم موافق نظر و نگاه شما و آن مصاحبه نبودند و نیستند. درست است؟

بودند یا نبودند من کاری با آن‌ها ندارم. تصمیم شخص خودم بود.

آخرین جلسه دادگاهی که برگزار شد مربوط به چه زمانی بود و دقیقا چه احکامی صادر شد؟ ممکن است دقیق بفرمایید؟

نه دقیق نمی‌دانم. سوال نکردم.

اصلا مطمئن هستید که حکمی صادر شده است؟

بله از بالا و مقامات رده‌بالا پیگیر بودند و حکم هم صادر شده‌است.

متوجه هستم که قول دادند و حتی رسانه‌ای هم شد، ولی آیا آن قول به نتیجه رسیده‌است؟

بله، چون به فرمایشان این‌ها اعتقاد داشتم و دارم. آقای رئیسی، آقای اسماعیلی قول دادند و آقای یزدی را برای من معلوم کردند که هر مشکلی داشتم پیش ایشان بروم.

و شما آن‌جا رفتید؟

بله زیاد پیش آقای یزدی رفتم. آقای یزدی مسئول قوه قضائیه در قم هستند که پسر همان آقای یزدی معروف هستند. آقای رئیسی ایشان را معرفی کردند که هر مشکلی داشتم سراغ ایشان بروم.

پرونده مگر در قم است؟ چون کسانی که طرف پرونده و احتمالا مقصر بودند، در تهران بودند.

بله پرونده هم در تهران است و ایشان رابط این پرونده بود که به ما کمک کند.

شما اشاره کردید که در جریان جزئیات این اتفاق هستید که کسی از آن‌ها اطلاع ندارد؛ متوجه شدید که دختر شما از قبل تصمیم به خودسوزی داشتید یا آن‌روز و براثر رفتار‌هایی که صورت گرفت، ناگهانی این تصمیم را گرفت؟ از این جهت می‌پرسم که اظهارنظر‌های مختلفی مطرح شده‌است.

تشخیص این خیلی سخت است، چون ما آن‌جا نبودیم و من هم اطلاعات بیشتری پیدا نکردم.

برداشت خود شما چه هست؟

برداشت من این است که این هم مانند یکی از شهدایی که فدای نظام شده‌است.

پس به شکلی مرحوم دخترتان را شهید می‌دانید؟

ببینید اگر ظلمی هم شده باشد مثل یکی از این شهداست که در راه اسلام شده‌است و هیچ مشکلی ندارد.

ولی فکر می‌کنم حتی شما هم می‌پذیرید که ظلمی به ایشان شده است..

نه نه نمی‌پذیرم.

بالاخره وقتی دادگاه برای افرادی مرتبط با پرونده شکل می‌گیرد یعنی قصور و ظلمی صورت گرفته است.

اختیار با خود نظام است. اگر خواست دادگاه بگیرد یا هر کاری بکند اختیار با نظام است.

منبع: آفتاب نیوز

هم اکنون دیگران می خوانند
اظهارات عجیب پدر دختر آبی | دخترم فدای نظام شد! 2