دوشنبه 5 آذر 1403

اقتصاد هنر، چراغی برافروخته در تنگنای معیشت هنرمندان

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

علی حیدری

اقتصاد در هر کشوری به ویژه در ایران تابعی از سیاست است؛ در هنگامه کنونی به دلایل بسیار از جمله دشمنی‌های خارجی و تحریم‌های ظالمانه، اقتصاد سپر مقاومتی بر تن کرده است. مسئله فشارهای خارجی اگر چه وضعیت را به صورت نسبی برای مردمان ما تا اندازه‌ای دشوار کرده است اما از ورای این شرایط، فرصت‌های بسیاری وجود دارد.

حوزه هنر نیز از این شرایط جدا نیست؛ وضعیت معیشت بسیاری از هنرمندان نام‌آور شرایط مطلوبی ندارد. در این میان برخی از هنرها مانند حوزه هنرهای تجسمی شرایط متفاوتی نسبت به دیگر هنرها دارند از این جهت که این دسته هنرها فردی محسوب می‌شوند و بیشتر هنرمندان این حوزه اگر چه در زمینه تخصصی هنر خود صاحب سبک و استادند ولی در زمینه عرضه و فروش آثارشان تخصصی ندارند و از این جهت نیاز به حضور گالری ها و حراج های هنری دارند تا در بخش عرضه آثارشان به مخاطب آنها را یاری کنند.

در طول یک دهه گذشته گالری ها آهسته و پیوسته در زمینه عرضه ونمایش آثار هنرمندان فعالیت داشته اند و هنرمندان بسیاری از طریق گالری ها به جامعه هنری معرفی شده اند. اما آن چه نام هنرمندان ایرانی را بر سر زبان ها انداخته و مجموعه داران هنری بسیاری را به خرید آثار آنها ترغیب کرده است، رویدادی به نام «حراج تهران» است که توانسته حتی در شرایط اقتصادی نامساعد ایران یاریگر و تسهیلگر شرایط اقتصادی هنرمندان با عرضه مناسب آثارشان باشد.

حراج تهران، در عرصه اقتصاد هنر ایران، اتفاقی نوین از سوی بخش خصوصی است که تنها 11 دوره آن در طول 8 سال گذشته برگزار شده است و در هر دوره این رویداد، آثار هنرمندان تازه ای از طیف های مختلف وارد حراج شده و به مارکت هنری آنها اعتبار بخشیده است. یکی از اتفاقات ویژه این حراج، پرداختن به هنر انقلاب و دفاع مقدس است. هنری که بعد از انقلاب اسلامی تولد یافت و در سال های جنگ تحمیلی هنرمندان بیشتری را گرد خود جمع کرد و در روزگار صلح نیز به پاسداشت روزهای دفاع مقدس، همچنان شهادت، مقاومت، از جان گذشتگی و ایثار و موضوعات مذهبی، مضامین بسیاری از آثارشان بود.

این مضامین اگر چه مورد احترام غاطبه مردم جامعه بود اما در عرصه اقتصاد هنر جایی نداشتند و کمتر خریداری برای خرید چنین آثاری رغبت نشان می داد و به همین دلیل آثار این طیف از هنرمندان از سوی نهادهای دولتی و مهمترین آن حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مورد حمایت قرار می گرفت.

با راه اندازی حراج تهران و گردهمایی آثار بسیاری از هنرمندان در سبد این حراج، رفته رفته آثار هنرمندان موسوم به انقلاب و دفاع مقدس نیز وارد این میدان شدند و در کنار آثار استادان هنر مدرن و معاصر به فروش گذاشته شدند. اکنون بعد از گذشت 11 دوره از حراج تهران، آثار هنرمندان انقلاب و دفاع مقدس بخشی از آثار این رویداد بزرگ را به خود اختصاص داده است و بر ارزش مارکت هنری این طیف از هنرمندان افزوده است.

کاظم چلیپا، حبیب الله صادقی، مرتضی گودرزی، سعید صادقی و... از جمله هنرمندانی هستند که آثارشان در دوره های مختلف این رویداد عرضه شده و در هر دوره رشد قابل قبولی را پشت سر گذاشته است. یکی از اقدامات قابل توجه حراج تهران در عرضه آثار دفاع مقدس، پرداختن به عکس های جنگ تحمیلی است که بخشی از اسناد تصویری برهه ای از تاریخ کشورمان محسوب می شوند.

برای نخستین بار عکسی مربوط به روزهای جنگ تحمیلی اثر سعید صادقی عکاس دوران دفاع مقدس در این رویداد به فروش چشمگیر دست یافت و این نخستین بار بود که عکس های دوران جنگ تحمیلی به جریان اقتصاد هنر ایران راه یافته و از بعد اقتصادی نیز ارزش ویژه خود را یافتند.

همین عرضه و رونق نسبی خرید و فروش آثار هنرمندان در شرایط تحریم اقتصادی، کمک قابل توجهی از منظر اقتصادی به اهالی این حوزه کرده است. این درحالی است که هنرمندان حوزه تجسمی نه تنها در شرایط بحران اقتصادی بلکه در شرایط عادی کشور نیز ناچار بودند از راه هایی غیر از خلق آثار هنری از جمله تدریس و آموزش روزگار بگذرانند و اکنون این حراج شرایطی را فراهم کرده است تا این هنرمندان بتوانند به شکل حرفه ای با فروش آثارشان زندگی کنند.

نکته مهم این که، چنین رویدادی نه تنها از سوی بخش خصوصی و بدون هیچ چشمداشتی به حمایت‌های مالی دولت برگزار می شود بلکه با وجود معافیت از پرداخت مالیات، هر دوره مالیات این رویداد به دولت پرداخت شده است. این در حالی است که حمایت از این رویدادهای فرهنگی و هنری از وظایف دولت هاست و کمترین حمایت نیز معافیت مالیاتی است.

شرایط اقتصادی کشور قابل درک است و طبیعی است که در این شرایط و به صورت طبیعی منابع بودجه دولت به نیازها و اولویت های دیگری تعلق می‌گیرد. با این وجود باید یادآور شد که بی‌تعارف دولت توان برگزاری چنین رویدادهایی را ندرد و تجارب دولتی در این زمینه با شکست مواجه شده است که شاهد آن برگزاری اکسپو هنرهای تجسمی است که نتایج تاسف باری را به همراه داشت به طوری که نهادهای دولتی نه تنها خود را ملزم به خرید آثاری ندیدند بلکه هیچ علاقه ای برای هزینه کردن از محل بودجه عمرانی خود برای خرید آثار هنری نیز نشان ندادند و در نهایت همان اندک آثار رزرو شده از اکسپو را نیز پس فرستادند.

این اتفاق اسفبار در شرایطی رخ داد که بر اساس مصوبه خود دولت، باید درصدی از بودجه عمرانی دستگاه های دولتی برای خرید آثار هنری اختصاص می یافت، مصوبه‌ای که بی‌ان که رنگ اجرا به خود گیرد، بایگانی و به فراموشی سپرده شد.

ناگفته پیداست که ایران در زمینه برگزاری حراج هنری و یا به عبارت بهتر اقتصاد هنر فاصله بسیاری با کشورهای توسعه یافته دارد؛ برخی کشورها دست کم 250 سال سابقه برگزاری حراج‌های مختلف هنری را دارند و ما تنها 8 سال! بله درست خواندید تنها 8 سال حراج تهران فعالیت خود را در میانه‌ای از مخالفت‌ها آغاز کرده است. این رویداد هر چند در مقایسی بسیار کوچک اما با رعایت همه استانداردها توانسته در طول دوره‌های متوالی رونق بخش اقتصاد این حوزه باشد.

حتی این رونق نتوانسته اهرم مخالفت را از بهانه‌جویان بگیرد؛ آنها با دستاویز قرار دادن وضعیت کلی معیشت مردم، مخالف وجود این رویداد هستند بی‌آنکه پاسخ دهند آیا با تعطیلی حراج تهران، کمکی به معیشت عمومی مردم می‌شود و یا این که بخش دیگری از همین مردم یعنی جامعه هنرمندان تجسمی نیز دچار وضعیت ناگوار اقتصادی می‌شوند؟! مخالفان پیام‌های اشتباه را از روی عمد مخابره می‌کنند.

هنرمند همواره مسئولیت پذیر بوده و تعهد خود را به اشکال مختلف به منصه ظهور رسانده است چه آنهایی که دغدغه‌های اجتماعی مردم را در آثارشان به نمایش می‌گذارند و یا آنهایی که درآمد کسب شده از فروش آثار خود را به کارهای خیریه و اجتماعی اختصاص می‌دهند، به همین دلیل می‌توان «مسئولیت اجتماعی» را از جمله مهمترین کارکردهای حراج تهران برشمرد.

هر چند این گزاره نه چندان درست در ذهن برخی از مردم وجود دارد که وضعیت اقتصادی هنرمندان ایده آل است؛ اما آنها که تجربه‌ای در این وادی دارند به خوبی می‌دانند که روزگار بر بسیاری از آنها سخت دشوار است. به طور کلی جامعه هنرمندان و به ویژه حوزه هنرهای تجسمی جزو طبقه متوسط به شمار می‌روند البته موارد استثناء، نافی قاعده کلی نیست و در هر صنفی می‌توان افراد شاخص و دارای امکانات مالی بالا را مثال زد.

به هر روی اکنون چشم بسیاری از هنرمندان به حراج تهران دوخته شده است تا با حضور در این رویداد، آثار خود را به علاقمندان عرضه کنند. بدیهی است برای هر هنرمندی دیده و داوری شدن آثارش بسیار با اهمیت است مضاف بر این، اگر موارد مزبور با فروش آثار همراه شود منجر به رونق و ایجاد انگیزه برای خلق آثار بیشتر و بهتر توسط هنرمندان خواهد شد.

رویداد حراج تهران، تا اندازه‌ای به دولتمردان نیز مدد رسانده و خیال آنها را بابت بخشی از اقتصاد این جامعه راحت ساخته است؛ با این وجود نباید و نمی‌توان نافی وظایف حمایتی دولت در این بخش شد؛ مسئولیت‌هایی که کمتر جامه عمل به خود پوشانده است.

دست آخر، این رویداد که در مقیاسی متوسط و حتی کوچک در مقایسه با موارد خارجی برگزار می‌شود، نیازمند حمایت‌های همه جانبه از سوی همه است. حراج تهران ایفاگر مسئولیت اجتماعی است و تکیه بر مبانی اقتصاد مقاومتی دارد. مباد که پرده این رویداد پایین کشیده شود....