چهارشنبه 26 شهریور 1404

امروز با حافظ: دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
امروز با حافظ: دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود

یار مفروش به دنیا...

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دلِ غمزده‌ای سوخته بود

رسم عاشق کُشی و شیوه شهرآشوبی جامه‌ای بود که بر قامتِ او دوخته بود

جانِ عُشاق سپندِ رخِ خود می‌دانست و آتشِ چهره بدین کار برافروخته بود

گر چه می‌گفت که زارَت بِکُشم می‌دیدم که نهانش نظری با منِ دلسوخته بود

کفرِ زلفش رَهِ دین می‌زد و آن سنگین دل در پِی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟

یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود؟

تماشاخانه

ببینید | ساخت جاده در قلب جنگل هیرکانی و در زیستگاه پلنگ؛ احتمال خروج این محدوده از فهرست جهانی یونسکو

ببینید | خاکسپاری مجید عبدالباقی کنار برادرش حسین عبدالباقی (مالک متروپل)

فیلم های دیگر کانال عصر ایران در تلگرام
امروز با حافظ: دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود 2
امروز با حافظ: دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود 3
امروز با حافظ: دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود 4