انتخابات آمریکا و دوقطبی کاذب جریانات سیاسی

تهران - ایرنا - انتخابات ریاستجمهوری آمریکا گویا تنها رقابت میان جمهوریخواهان و دموکراتها نیست زیرا برخی سیاسیون در کشور ما نیز به نوعی وارد دوقطبی ترامپ - بایدن شدهاند.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که قرار است در آبان ماه برگزار شود، از هم اکنون مباحث و مجادلات سیاسی را نه فقط در آمریکا، بلکه در کشورهای دیگر هم زمینهسازی کرده است؛ از جمله در ایران خودمان؛ رقبای سیاسی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان آنان را به امیدواری، انتظار و خوشبینی به پیروزی «جوبایدن» نامزد دموکرات در انتخابات آمریکا متهم میکنند.
گروههای خاص حتی گام فراتر نهاده و در رسانههای خود با تاکید بر عباراتی چون «تبلیغ توهم آمریکای خوب»، «بازگشایی ستاد یاران بایدن در تهران»، طرف مقابل را به توهم تغییر رفتار آمریکا در صورت پیروزی بایدن متهم میکنند.
از دید ناظران بخشی از نگرانی اتهامزنندگان به تصویب پیشنویس برنامههای بایدن در کنوانسیون ملی حزب دموکرات مربوط میشود که در آن بر بازگشت به توافق هستهای در صورت پیروزی در انتخابات تاکید شده است.
توافق هستهای، تقریبا پنج سالی میشود به مبنای تعارضجویی برخی گروهها و جریانات در عرصه سیاست ایران بدل شده است. هنوز فضاسازی علیه مذاکرات و طومارنویسیها و آتشبازی ها در مجلس نهم در جریان تصویب توافق در افکار عمومی زنده است. گشایشهای حاصل از اجرای برجام برای اقتصاد کشور اگرچه در سالهای 94 تا 96 قابل انکار نبود، ولی دلواپسان همان زمان هم با ادعای «بی ثمر» بودن توافق برای منافع ملی، هجمه به دولت را در دستور کار خود داشتند و «خروج از توافق» از دهانشان نمیافتاد.
رفع تدریجی تحریمها، بازگشت بخشهایی از پولهای بلوکه شده به کشور، تسهیل تبادلات مالی و پولی، رونق صادرات و... اگرچه با دادههای عینی و آمارهای اقتصادی قابل اثبات بود، ولی در همان دوره هم از سوی جریان مخالف دولت انکار می شد. ناظران مبنای بخشی از این حرکت بر خلاف جریان آب و خواست عمومی را به کاسبان تحریم نسبت میدادند، چرا که گروهی عملا از تحریم استقبال میکردند.
روی کار آمدن ترامپ، ورق را برگرداند و تندروهای داخلی را یک گام به خواستشان نزدیکتر کرد. رفتارهای خارج از عرف بینالمللی رئیسجمهوری آمریکا، نه تنها خروج واشنگتن از بسیاری از توافقات بینالمللی، بلکه بدعهدی نسبت به برجام را هم رقم زد. این مساله بهانهای مناسب برای تندروهای داخلی فراهم کرد؛ کسانی که تا آن زمان از بی تاثیری اجرای برجام مینالیدند، از خروج یکجانبه آمریکا از توافق و بازگشت تحریمها هم به نفع خود بهرهبرداری کردند. این جریان بی توجه به تعیین سیاستهای کلی نظام، دولت را به بی توجهی در مفاد توافق و زایل کردن منافع کشور متهم کردند.
اکنون که به انتخابات آمریکا نزدیک میشویم و احتمال خروج ترامپ عهدشکن از کاخ سفید قوت گرفته، تندروهای داخلی باز از این فرصت استفاده کرده و رقبا را به امید بستن به پیروزی دموکراتها در انتخابات متهم میکنند.
این در حالی است که به نظر میرسد رژیم صهیونیستی در کنار چند دولت منطقه، تنها بازیگر خرسند از پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات آتی باشد، چرا که مصوبه بر زمینمانده چنددههای واشنگتن مبنی بر انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس و شناسایی قدس به عنوان پایتخت این رژیم را اجرایی کرد و مسیر اشغالگری را برای آنان هموار.
در چنین شرایطی که تداوم حضور ترامپ و تشدید روزافزون فشار حداکثری، به طور کلی به نفع کشور نیست، چه اصلاحطلب و چهاصولگرا فارغ از اندیشیدن به جانشین ترامپ، میتوانند از خروج احتمالی شخص ترامپ از کاخ سفید خرسند باشد یا از سیاستهای جایگزین او نگران. در چنین شرایطی متهمسازی یکدیگر به امید بستن به روی کار آمدن دموکراتها یا تداوم ریاست جمهوری ترامپ، چیزی جز بهرهبرداری جناحی و سیاسی از یک مساله خارجی و احتمالا بهرهبرداری انتخاباتی از این دوگانهسازیهای تصنعی در کشور نیست.
البته که احیای احتمالی برجام، کاهش تحریمها و گشایشهای احتمالی در اقتصاد و روابط خارجی، باز هم به مذاق مخالفان همیشگی توافق هستهای خوش نمیآید، چنانکه این جماعت در سالهای اجرای برجام و رفع تنگناها هم دست از هجمه و حمله به توافق برنداشتند و تا توانستند تاختند و در نهایت به مقصود خود رسیدند.
*س_برچسبها_س*