اهداکنندگان عضو؛ ایثارگران در جهت تپش ضرباهنگ زندگی
تهران - ایرنا - اهدای عضو عملی انساندوستانه و حیاتبخش در جهت تپش ضرباهنگ زندگی است که اتفاقی خوب و خداپسندانه محسوب میشود که به عدهای فرصت دوباره نفس کشیدن و زندگی کردن میدهد. بنابراین تعدادی از افراد هستند که بعد از اینکه دچار مرگ مغزی میشوند به دیگر بیماران نیازمند عضو، زندگی دوباره میبخشند.
اهدای عضو میتواند از فرد زنده سالم، فرد زنده دچار مرگ مغزی و فرد متوفی به بیماران صورت بپذیرد. کلیه و مغز استخوان از جمله اعضایی هستند که میتوانند از افراد زنده سالم به بیماران پیوند زده شوند. نسوجی مانند قرنیه، دریچه قلب، استخوان و تاندون نیز تا 48 ساعت پس از مرگ فرد قابل پیوند هستند اما مهمترین منبع برای پیوند اعضا متعلق به بیماران مرگ مغزی است چرا که تمامی اعضا و نسوج قابل پیوند آنان را میتوان به راحتی به بیماران نیازمند عضو پیوند زد. هر بیمار مرگ مغزی میتواند با اهدای اعضای خود جان هشت انسان دیگر را نجات دهد. پیوند عضو امری انسانی محسوب می شود که از طرف مراجع تقلید مسلمانان نیز تایید شده است.
اهمیت تصمیم اهدای عضو تا بدانجا است که در تقویم رسمی کشورمان 31 اردیبهشت همزمان با سالروز صدور فتوای امام خمینی (ره) در ارتباط با جایز بودن پیوند اعضا به عنوان «روز اهدای عضو، اهدای زندگی» نامگذاری شده است.
مرگ مغزی
مرگ مغزی یک وضعیت غیرقابل بازگشت است که در آن با تخریب و مرگ بخشهای مهم مغز و از دست رفتن عملکرد آن رقم میخورد. مرگ مغزی با دیگر آسیبهای مغزی مانند کما یا زندگی نباتی کاملا متفاوت است زیرا مغز بیماران دچار کما و زندگی نباتی همچنان زنده و فعال است. فرد دچار مرگ مغزی با قطع دستگاه تنفس مصنوعی بلافاصله جان میبازد اما در مبتلایان به 2 مورد دیگر این مساله الزاما صادق نیست. اگر فردی تصادف کند و در نتیجه به کما برود، اگر اورژانس در مدت زمان 8 تا 10 دقیقه خود را به بیمار برساند و اکسیژن مصنوعی به بیمار رسانده شود، ضربان قلب برقرار می ماند در حالی که ممکن است، فرد دچار مرگ مغزی شده باشد. ضربان قلب به طور مصنوعی ادامه پیدا می کند و در نهایت تا 14 روز می توان ارگان های فرد مرگ مغزی را حفظ کرد. بعد از این مدت قلب می ایستد.
فرد دچار مرگ مغزی به هیچ عنوان به زندگی باز نمیگردد. به عبارت دیگر زمانی که فرد دچار مرگ مغزی میشود، مغز او که کنترل کننده حیات است از بین رفته و دیگر اعضای او تنها با کمک تنفس مصنوعی که اکسیژن و خون را بوسیله قلب و ریه در بدن به جریان وا میدارند، تنها برای چند روز زنده هستند.
تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیتها، خونریزیهای داخلی مغز و همچنین سکته مغزی از مهمترین عوامل مرگ مغزی هستند. تشخیص مرگ مغزی پروتکلهای ویژهای دارد و نگرانی بازماندگان افراد دچار مرگ مغزی در ارتباط با درستی تشخیص پزشکان گرچه قابل درک است اما باید توجه داشت که هیج گونه خطایی در این زمینه صورت نمیگیرد. همچنین در افرادی که خانوادههای آنان برای عمل پیوند رضایت میدهند، بیماران چندباره توسط کادر پزشکی معاینه میشود تا صحت مرگ مغزی آنان به طور حتم مسجل شود.
در ایران مرگ مغزی بیشتر در محدوده سنی 20 تا 40 سال است زیرا اغلب جوانان به علت رعایت نکردن قوانین و مناسب نبودن ایمنی جاده ها با تصادف مواجه می شوند. در اروپا سن غالب مرگ مغزی 50 تا 70 سال است و علت شایع مرگ مغزی در کشورهای اروپایی سکته مغزی عنوان شده است. در این کشورها مردم قوانین و مقررات رانندگی را رعایت می کنند و در زمینه فرهنگ سازی کارهای زیادی انجام شده است.
افراد اهدای عضو
ابوالقاسم راستگو: اعضای راستگو دبیر اهل زرین دشت استان فارس که در 1394 خورشیدی به مرگ مغزی دچار شده بود، به تعدادی از هموطنان نیازمند اهدا شد. راستگو با 22 سال سابقه کار، دارای مدرک لیسانس ادبیات فارسی بود و در مدرسه متوسطه اول شهید کاکایی روستای دره شور زرین دشت مشغول به تدریس بود که به علت مرگ مغزی به کما رفته بود در بیمارستان نمازی شیراز درگذشت. بعد از این اتفاق خانواده وی با اهدای اعضای بدن او موافقت کرده و به این ترتیب اعضای بدن آن مرحوم به چند بیمار نیازمند حیاتی دوباره بخشید.
ابوالقاسم راستگومعصومه آقایی: آقایی یکی از آموزگاران باسابقه شهر یاسوج بود که در مهر 1396 خورشیدی در مسیر شیراز به یاسوج در اثر سانحه تصادف، دچار مرگ مغزی شد. اعضای بدن این معلم که کارت اهدای عضو داشت، شامل 2 کلیه، 2 قرنیه و کبد وی به بیماران نیازمند عضو، اهدا شد.
معصومه آقاییالهه خطیب: خطیب معلم پیشدبستانی خراسان شمالی بود که در مهر 1392 خورشیدی پس از زایمان به کما رفت و سپس دچار مرگ مغزی شد که با رضایت خانوادهاش، 12 عضو بدن این معلم به 12 بیمار نیازمند عضو، اهدا شد.
نصرالله حسینی: اعضای حسینی ساکن میانشهر که به علت خونریزی مغزی دچار مرگ مغزی شده بود، به بیماران نیازمند اهدا شد. پس از انجام مراحل تأیید مرگ مغزی و با فداکاری و رضایت خانواده وی در بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) فسا با همکاری بخش پیوند دانشگاه علوم پزشکی شیراز تحت عمل جراحی و جداسازی عضو قرار گرفت. کبد وی در این بیمارستان جداسازی و برای پیوند به بیمارستان ابوعلی سینای شیراز ارسال شد.
شکرعلی فرزاد: فرزاد مدیر خوابگاه شبانه روزی شهدای شهر قلعه رئیسی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد بود که بر اثر بیماری به کما رفت. در دی 1393 خورشیدی با موافقت خانواده این معلم، اعضای بدن او از جمله قلب، کبد، کلیهها، مردمک چشم، قرنیه و... به بیماران نیازمند عضو اهدا شد.
شکرعلی فرزادمریم قادری: قادری آموزگار پایه پنجم مدرسه شهید منصورفر واقع در منطقه 4 شهر تهران بود که در اردیبهشت 1394 خورشیدی اثر سانحه تصادف، دچار مرگ مغزی شد و با موافقت خانواده این معلم فداکار پنج عضو بدن وی به بیماران نیازمند عضو، اهدا شد.
میترا هوشیار: هوشیار معلم 56 ساله تهرانی و آموزگار پایه سوم مدرسه شهید نواب صفوی در منطقه 19 شهر تهران بود که در شهریور 1394 خورشیدی دچار مرگ مغزی شد که با موافقت خانواده او، اعضای بدن این معلم به پنج بیمار نیازمند عضو، زندگی دوباره بخشید.
محمد حاجیوند: حاجیوند 43 ساله، اهل و ساکن شهرستان دورود استان لرستان بود که با اقدام خداپسندانه و رضایت خانواده وی، اعضای بدن این بیمار در بیمارستان ابوعلی سینای شیراز، نجات بخش جان تعدادی از هموطنان نیازمند شد. وی به عنوان نخستین فردی بود که در 1399 خورشیدی اعضای خود را اهدا کرد.
علی اصغر روهنده: روهنده هنرجوی پایه یازدهم هنرستان کاردانش شهید دوران فورگ از توابع شهرستان داراب بود که در 19 اردیبهشت 1399 خورشیدی براثر سانحه تصادف دچار مرگ مغزی شد و درگذشت. در اقدامی خداپسندانه و با رضایت ولی و تصمیم خانواده وی، پیکر علی اصغر روهنده به شیراز منتقل شد و کبد، کلیه و قلب این نوجوان به تعدادی از هموطنان نیازمند پیوند عضو، اهداء شد.
*س_برچسبها_س*