اکونومیست | پایان عصر سوختهای فسیلی برای نجات زمین
نشریه هفتگی اکونومیست در آستانه بیستوششمین نشست آبوهوایی COP26، پرونده ویژه این هفته خود را به تغییرات اقلیمی و ضرورت پایان دادن به عصر سوختهای فسیلی اختصاص داده است.
هفتهنامه اکونومیست در شماره جدید خود به بیستوششمین کنفرانس تغییرات آبوهوایی پرداخته و بر ضرورت پایان دادن به عصر سوختهای فسیلی که آینده شومی برای حیات زمین رقم میزند تأکید کرده است.
این نشریه در سرمقاله پرونده ویژه این هفته خود «چرا اجلاس اقلیمی COP26 هم مهم و هم ناامیدکننده خواهد بود؟» نوشته است: «چنین گردهماییهای جهانی بهترین تریبون برای تحمیل تغییر باقی می ماند».
فسته در پایان «شب دوازدهم» (اثر شکسپیر) خطاب به تماشاگران میگوید: باران هر روز میبارد. و COP (کنفرانس احزاب، Conference Of the Parties) هر سال با آن مقابله میکند.
از سال 1995، کشورهای متعهد به کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا (UNFCCC) تنها یک کنفرانس را از دست داده اند، آن هم زمانی که بیماری همه گیر در سال 2020 رخ داد. این کنفرانسها توانستند برنامههای اقدام (بالی، 2007)، مأموریتها (برلین، 1995)، پروتکل ها (کیوتو، 1997)، پلتفرمها (دوربان، 2011)، خرابیهای شدید (کپنهاگ، 2009) و توافقنامهها (پاریس، 2015) را ایجاد کنند. اما افزایش محتوای گازهای گلخانهای جو و گرم شدن آب و هوا بهرغم آنها ادامه مییابد؛ حتی زمانی که اغلب به عنوان آخرین فرصت جهان مطرح میشود.
از آنجایی که دیپلماتها، دانشمندان، لابیها، فعالان، هنرمندان، رسانهها، سیاستمداران و بازرگانان در گلاسکو برای COP26 که از 31 اکتبر آغاز میشود گرد هم میآیند، بنابراین منفصل شدن از کل ماجرا آسان است. این یک اشتباه خواهد بود. UNFCCC و COP، با وجود تمام معایبشان، نقش مهمی در یک روند تاریخی و حیاتی ایفا می کنند: حذف محدودیت اساسی در شکوفایی انسان که وابستگی به سوخت های فسیلی تحمیل کرده است.
یکی از دلایل اهمیت COPها این است که برخی از آنها در واقع تفاوت ایجاد می کنند. علیرغم قوانین اجماع، به این معنی که سرعت را کمترین تمایل تعیین میکند، توافق پاریس، همه طرفها، اعم از فقیر و غنی را متعهد کرد که افزایش دمای زمین را از اواسط قرن نوزدهم بسیار کمتر از 2 درجه سانتیگراد نگه دارند. گلاسکو تعهدات ملی تازهای را به همراه خواهد داشت که نویدبخش تلاشهای فزاینده برای اهداف دمایی پاریس خواهد بود - اگرچه اهدافی که به اندازه کافی بلندپروازانه هستند تحققشان محتمل نخواهند بود.
دلیل اصلی اهمیت فرآیند UNFCCC و COP این است که علم، دیپلماسی، کنشگری و افکار عمومی که از آن حمایت میکنند بهترین مکانیسمی را تشکیل میدهند که در حال حاضر جهان برای کمک به کنار آمدن با یک حقیقت اساسی دارد. رؤیای سیاره ای با تقریبا 8 میلیارد نفر که همگی در آسایش مادی زندگی می کنند، اگر مبتنی بر اقتصاد زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی باشد، دست نیافتنی خواهد بود. مضرات ناشی از انتشار انباشته دی اکسید کربن در نهایت چنان سریع گسترده می شود که توسعه با سوخت فسیلی متوقف خواهد شد.
*س_اهمیت آسیا_س*همانطور که گزارش ویژه اکونومیست در شماره این هفته نشان می دهد، این منطق در هیچ کجا به اندازه آسیا مهم نیست. حدود 1.5 میلیارد آسیایی در مناطق استوایی زندگی می کنند. صدها میلیون نفر از آنها در نزدیکی سواحل زندگی می کنند. برای اینکه اقتصاد آنها به رشد خود ادامه دهد، آنها به انرژی بیشتری نیاز دارند. اگر این امر به شیوه دهههای گذشته با سوخت فسیلی انجام شود، آنها باید هزینههای فزاینده سازگاری با سیلها، طوفانها، موجهای گرما و خشکسالی را مدتها قبل از ثروتمند شدن متحمل شوند.
با گرم شدن جهان، آنها باید سریعتر بدوند تا صرفا در همان مکان بمانند. فناوری انتشار صفر میتواند آنها را از این قید شوم رها کند: در اصل، آنها میتوانند از منبع انرژی توسعهدهنده استفاده کنند که در واقع نامحدود است.
بنابراین، در دراز مدت، تنها راه برای ادامه رشد، پشت سر گذاشتن سوختهای فسیلی است.
*س_موانع_س*این امر مستلزم آن است که کشورهای آسیایی، که در اکثر آنها انتشار گازهای گلخانه ای همچنان در حال افزایش است (نسبت به کشورهای جهان توسعه یافته که انتشار گازهای گلخانه ای در حال کاهش است)، از انتشار گازهای گلخانه ای در آینده چشم پوشی کنند. هند در اشاره به ناعادلانه بودن این موضوع، تا کنون از پذیرش خنثیسازی کربن خودداری کرده است. اجازه دهید دیگرانی که مسئولیت بیشتری در قبال انتشارات تاریخی دارند، کارهای بیشتری انجام دهند.
با این وجود، مشکل برای هند - و برای هر کس دیگری - این است که هزینه های هولناک محدود کردن انتشار گازهای گلخانه ای بر دوش چند نسل است که بیشتر اعضای آن در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند. همه آنها در دنیایی متزلزل زندگی می کنند که در آن کمبود رهبری وجود دارد. از آن سو دولت آمریکا به یکباره شریک قابل اعتمادی نیست فقط به این دلیل که اکنون دوباره به توافق پاریس پیوسته است. چین، بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ای جهان نیز مطلوب نیست، و اگرچه ظرفیت آن برای عمل زیاد است، اما تعهدات آن تا کنون بیشتر در مورد وضعیت بوده است تا ماهیت. همچنین نهادهای چندجانبه ایجاد شده برای توزیع عادلانه هزینهها بین کشورها، ضعیف و در گروگان رویههای مبتنی بر اجماع و اتفاق آرا هستند.
*س_چه باید کرد؟_س*با وجود تمام ناامیدیهایشان، UNFCCC و COPهای مکرر آن بهترین انجمن برای اجبار به تغییر هستند. اما تا زمانی که بحث ها به پایان نرسد، عاقلانه ترین پاسخ، اقدامی جسورانه و سریع از سوی کشورهای مشتاق در اروپا و جاهای دیگر است که دیگران نمی توانند آن روند را ناکام بگذارند.
همانطور که اغلب در تغییرات اقلیمی صادق است، کار لازم، انتخاب بین گزینهها نیست، بلکه یافتن چگونگی پیشبرد همه آنها در یک زمان است.
تعهد به کاهش بزرگ و سریع در انتشار گاز متان حیاتی است. پول بیشتر برای کربن زدایی در کشورهای در حال توسعه، که در آن سرمایه گذاری دولت می تواند ریسکها در بخش خصوصی را کاهش دهد، باید در کنار افزایش کمکها برای سازگاری جریان یابد. نوآوری باید به طرق مختلف تشویق شود. مشوق های مالیاتی 45Q آمریکا برای جذب کربن می تواند در داخل کشور گسترش یابد و توسط اروپا کپی شود.
سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی سریعتر از جایگزینی آن کاهش یافته است که این امر افزایش چشمگیر اخیر قیمتها را تشدید کرده است. در بلندمدت لازم است سوختهای فسیلی گرانتر شوند، اما اوجها و نوسانات مخرب هستند. دولتها باید حائلهای بیشتری را در سیستم فعلی ایجاد کنند و روندهای جایگزینی را سرعت بخشند. وقتی قیمتها کاهش مییابد، آنهایی که هنوز به سوختهای فسیلی یارانه میدهند، فرصت بسیار خوبی برای توقف خواهند داشت.
*س_عصر سوختهای فسیلی باید به انتها برسد_س*هرکسی که رویای مهلت گرفتن برای سوخت های فسیلی را در سر می پروراند، باید از همکاری بی بهره شود. نارندرا مودی، نخست وزیر هند، اسکات موریسون، نخست وزیر استرالیا، و جو مانچین، سناتور ویرجینیای غربی، هرگز از پایان عصر سوخت های فسیلی راضی نخواهند شد. اما آنها که مسئولیت برنامه ریزی یک انتقال را کنار میگذارند، بزدل هستند.
درست است، نفت و گاز نمی توانند یک شبه ناپدید شوند، اما روز آنها در حال شب شدن است. و روز زغال سنگ باید به انتها برسد.
سپس سؤالات بی پاسخ وجود دارد. رسیدن به اهداف پاریس مستلزم خروج دی اکسید کربن از جو است: چه کسی این کار را انجام خواهد داد؟ و چه کسی پرداخت خواهد کرد؟ برخی از کشورها ممکن است روزی به دنبال جلوگیری از فاجعه با مهندسی زمینخورشیدی باشند که میزان نور خورشید ورودی را کاهش می دهد. ممکن است این کمک کند؟ اگر نه، آیا می توان آن را متوقف کرد؟
فسته از جهانی تغییر ناپذیر غمگین است. بحران آب و هوا ناشی از تغییراتی است که خارج از کنترل است. با این حال، با پاسخ به آن، جهان می تواند به مکانی تبدیل شود که در آن رفاه بلندمدت برای همه امکان پذیر می شود.
این آینده ای شریف است که عصر سوخت های فسیلی، با وجود فراوانی توهمی، هرگز نمی توانست آن را ایجاد کند.
همچنین بخوانید