دوشنبه 5 آذر 1403

بایدن به جای مکانیک، معمار می خواهد / بن بست در جنگ اوکراین

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
بایدن به جای مکانیک، معمار می خواهد / بن بست در جنگ اوکراین

بایدن و تیمش مانند مجموعه‌ای از مکانیک‌های ماهر هستند که می‌دانند چگونه ماشین‌های سیاست خارجی را به کار گیرند، اما مؤسسات داخلی و بین‌المللی که برای بکارگیری‌شان آموزش دیده‌اند، دیگر برای هدف آن‌ها مناسب نیستند.

به گزارش اقتصادنیوز، 18 ماه پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید با وعده‌هایی که نوید یک اصلاحات اساسی در استراتژی‌های ناکارآمد دولت سلفش و درانداختن طرحی نو در عرصه سیاست خارجی آمریکای دونالد ترامپ را می‌داد، اما کارنامه راضی کننده نیست.

با وجود برخی اقدامات مثبت، در مجموع نشانه اندکی وجود دارد که دولت وی یک استراتژی روشن، متقاعدکننده و همراه با موفقیت چشمگیر را در این عرصه در اختیار داشته باشد.

استفان والت استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد و نظریه‌پرداز «نئورئالیسم تدافعی»، بایدن و تیمش را به مثابه مکانیک‌های باتجربه و کاربلد فورد یا شورولت قلمداد می‌کند که سعی دارند یک تسلا را سرویس کنند. و به باور وی، جای تعجب نیست که پاسخ‌های سیاستی که ماشین‌آلات آن‌ها ایجاد می‌کند، نتایج دلخواه را حاصل نمی‌کند.

والت به بهانه سفر اخیر جو بایدن به خاورمیانه، با نگاهی انتقادی به سیاست خارجی جاری واشنگتن، به ریشه‌های ناکامی و ناکارآمدی این سیاست‌ها پرداخته است. وی در مقاله‌ای برای نشریه فارن پالیسی با عنوان «بایدن برای اصلاح سیاست خارجی به معمار نیاز دارد نه مکانیک» هشدار داده است: «با نزدیک شدن به فضای انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده، واشنگتن گرفتار تفکر گروهی و فقدان چشم‌انداز است، امری که مانع از راه‌حل‌های خلاقانه برای مشکلات یک دوره جدید می‌شود.

ستون‌نویس فارن پالیسی نوشت: من تازه از تعطیلات برگشتم و جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه رفته است. این زمان مناسبی برای ارزیابی عملکرد دولت در سیاست خارجی بود. من در سال 2020 به بایدن رای دادم و وقتی او انتخاب شد خیالم راحت شد، اما نگران بودم که بایدن و تیم او وظیفه طراحی سیاست خارجی و استراتژی بزرگ برای قرن بیست و یکم را نداشته باشند. خطر آشکار این بود که آن‌ها به نوستروم‌ها، صداها و سیاست‌هایی که ممکن است در طول جنگ سرد به خوبی کار می‌کردند، بازگردند، اما بیشتر از آن زمان شکست خورده‌اند.

یادتان هست که دولت چه می گوید که انجام خواهد داد؟ قرار بود اتحادهای ایالات متحده را احیا کند و جهان دموکراتیک را در برابر موج فزاینده خودکامگی متحد کند. قرار بود مانند لیزر روی چین تمرکز کند و در آن رقابت برای برتری پیروز شود. تغییرات اقلیمی قرار بود اولویت اصلی باشد.

ایالات متحده همچنین دوباره به توافق هسته ای با ایران می پیوندد، به «جنگ های همیشگی» پایان می دهد، و به آمریکایی ها یک سیاست خارجی (اقتصادی) برای «طبقه متوسط» می دهد - هر چه که باشد و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، وعده داد که حقوق بشر "در مرکز" سیاست خارجی دولت خواهد بود.

پس چگونه همه اینها تا کنون اینطور انجام شده است؟

گل هایی که دولت بایدن زد

اگر منصف باشیم، بایدن به برخی از آن وعده های اولیه عمل کرد. او به جنگ در افغانستان پایان داد و احتمالاً نمی‌توان از پایان آشفته آن جلوگیری کرد. بایدن متحدانی را که به دلیل حیله گری های سلف او از خود بیگانه شده بودند، آرام کرده است، و جنگ در اوکراین به ناتو در حال حاضر جان تازه ای بخشیده است. ایالات متحده دوباره به توافقنامه پاریس پیوست.

و اگرچه تیم بایدن از زمان روی کار آمدن چند گل به ثمر رسانده است (مانند اجرای آماتوری قرارداد موسوم به قرارداد زیردریایی AUKUS با بریتانیا و استرالیا و همچنین نیاز مکرر به عقب‌نشینی از لغزش‌های کلامی رئیس‌جمهور)، اما تعداد کمتری از آنها وجود داشته است. گافی در 18 ماه تحت رهبری بایدن نسبت به هر دو هفته تصادفی نمایش دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده.

شوک به رئیس جمهور روسیه

اما در مجموع، نشانه اندکی وجود دارد که دولت استراتژی روشن، متقاعدکننده و موفقی را در اختیار داشته باشد. اگر به طیف وسیعی از ابتکارات و واکنش هایی که آنها در طول یک سال و نیم گذشته دنبال کرده اند نگاه کنیم، رکورد قابل توجهی نیست.

در مورد اوکراین، تیم بایدن کار خوبی را در سازماندهی واکنش فراآتلانتیک به تهاجم روسیه انجام داد که با استفاده ماهرانه و مؤثر سیاسی از اطلاعات در آستانه جنگ آغاز شد. واکنش (عمدتا) متحد اروپا و (عمدتا) واکنش مفید کشورهایی مانند آلمان مدیون تلاش های بایدن (و دیپلماسی عمومی زیرکانه رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی) است - و بدون شک شوک بی ادبانه ای برای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بوده است.

اما آمریکایی‌ها نباید مدیریت نادرست ایالات متحده در موقعیت بزرگ‌تر را فراموش کنند، مجموعه‌ای از اشتباهات که در زمان رئیس‌جمهور سابق آمریکا بیل کلینتون آغاز شد و در زمان هر رهبر بعدی ادامه یافت.

طرح این موضوع به شدت بحث برانگیز شده است، چرا که معماران این گام‌های نادرست برای انکار اینکه سیاست غرب با این فاجعه ارتباطی داشته است، تمام تلاش خود را می‌کنند. اما سخت است که تهاجم پوتین را یک جنگ پیشگیرانه کلاسیک ندانیم: تهاجمی غیرقانونی که برای از بین بردن تسریع تلاش ایالات متحده برای تسلیح اوکراین و آوردن آن به مدار غرب انجام شده است.

زمانی که پوتین ارتش خود را بسیج کرد و به صراحت اعلام کرد که اگر نگرانی هایش برآورده نشود، به آن حمله خواهد کرد، امتناع مکرر دولت از حتی پایان دادن به «سیاست درهای باز» ناتو تضمین کننده وقوع جنگ بود. پس از متقاعد کردن اوکراین به کنار گذاشتن تسلیحات هسته‌ای که در دهه 1990 از اتحاد جماهیر شوروی سابق به ارث برده بود - به این ترتیب یک عامل بازدارنده قدرتمند برای حمله روسیه در آینده حذف شد - عدم پذیرش نگرانی‌های روسیه از سوی غرب یا پیش‌بینی واکنش مسکو یک اشتباه محاسبه استراتژی فوق‌العاده بود.

این چیزی است که من را نگران می کند (و واقعا بایدن و سایر دموکرات ها را نگران کند). مقاومت قهرمانانه اوکراین و میلیاردها دلار کمک نظامی غرب مانع از تصرف بخش قابل توجهی از خاک اوکراین توسط روسیه نشده است.

بن بست در جنگ اوکراین

تحریم‌ها در طول زمان روسیه را تضعیف می‌کنند، اما احتمالاً پوتین را از کرملین بیرون نمی‌کشند یا او را متقاعد به عقب‌نشینی نمی‌کنند. نتیجه یک پیروزی قاطع غرب نیست، بلکه یک بن بست طولانی مدت خواهد بود و هزینه برای اوکراین (و کشورهای در حال توسعه که اکنون با کمبود مواد غذایی و انرژی مواجه هستند) وحشتناک خواهد بود. هیچ راهی وجود نخواهد داشت که این موفقیت بزرگ در سیاست خارجی قلمداد شود، حتی اگر روسیه نیز در وضعیت بسیار بدتری قرار گیرد.

علاوه بر این، این بحران باعث شده است که ایالات متحده به عادات قدیمی خود در دوران جنگ سرد بازگردد و بار دیگر به عنوان اولین پاسخ دهنده اروپا عمل کند. اگرچه دموکراسی‌های ثروتمند اروپا بیش از حد کافی ظرفیت پنهانی برای دفاع از خود دارند - به ویژه با توجه به اینکه روسیه به مرور زمان بسیار ضعیف‌تر می‌شود - عمو سام بار دیگر به همان اندازه که خودشان انجام می‌دهند برای دفاع از آنها نیز تلاش می‌کند.

ناتو ممکن است یک مفهوم استراتژیک جدید درخشان داشته باشد، اما چیزی که اعضای اروپایی آن ندارند، توانایی‌های قدرتمندی برای مطابقت با لفاظی بلند آن مفهوم است. و با فرستادن سربازان، پول و تسلیحات بیشتر واشنگتن به این قاره، آیا کسی به طور جدی معتقد است که اروپایی ها به تعهدات خود عمل کرده و نیروهای خود را بازسازی خواهند کرد؟ اگر تاریخ راهنما باشد، شانس کمی وجود دارد.

کارنامه بایدن در آسیا

در آسیا، کارنامه خیلی بهتر نیست. بایدن روی کار آمد و قول داد که دوباره بر رقابت با چین تمرکز کند، اما بیهوده به دنبال یک استراتژی شفاف و منسجم آسیایی با محتوای واقعی برای آن است. گفت و گوی چهارجانبه امنیتی (متشکل از ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند) همچنان یک مجمع برای مشورت است، اما یک اتحاد نیست، و قرارداد AUKUS که بسیار تبلیغ شده است، برای یک دهه یا یک دهه بر موازنه قدرت دریایی در آسیا تأثیری نخواهد گذاشت. بیشتر (اگر همیشه).

لفاظی های ضدچین ادامه دارد اما...

چین به گسترش ردپای اقتصادی خود در منطقه ادامه می‌دهد و ایالات متحده با ابتکارات محدودی مانند چارچوب اقتصادی هند - اقیانوس آرام اخیر برای رفاه و پاسخ‌های توقف به تهاجم چین در مکان‌هایی مانند جزایر سلیمان پاسخ می‌دهد. اما از آنجایی که تعهدات ایالات متحده در توافق نامه های تجاری رسمی و مورد تایید کنگره گنجانده نشده است، شرکای آسیایی به درستی نگران هستند که رئیس جمهور جدید مسیر خود را تغییر دهد. این مشکل واقعاً تقصیر بایدن نیست، اما متحدان آسیایی در نهایت می‌توانند به این نتیجه برسند که ایالات متحده به سادگی نمی‌تواند دسترسی به بازار یا فرصت‌های سرمایه‌گذاری را که چین می‌تواند ارائه دهد، ضمانت کند و واشنگتن به‌راحتی توسط رویدادهای جاهای دیگر منحرف می‌شود و نمی‌تواند یک ضامن قابل اعتماد باشد.

با توجه به خود چین، دولت بایدن کنترل‌های صادراتی ترامپ را حفظ کرده است، به تعهد آشکار برای دفاع از تایوان نزدیک‌تر شده است و بسیاری از لفاظی‌های ضد چینی را به کار می‌گیرد. آنچه گم شده است، هرگونه تلاش مستمر برای توسعه رویکردی به چین است که تلاش می کند مناطقی را که همکاری در آنها ضروری است (مانند تغییرات آب و هوایی) از عرصه هایی که رقابت در آنها تقریباً اجتناب ناپذیر است، جدا کند. اقدامات و لفاظی های چین این کار را آسان نمی کند، اما فقدان یک استراتژی روشن برای مقابله با دومین کشور قدرتمند روی کره زمین چشمگیر است.

پایان بخش اول

همچنین بخوانید
بایدن به جای مکانیک، معمار می خواهد / بن بست در جنگ اوکراین 2
بایدن به جای مکانیک، معمار می خواهد / بن بست در جنگ اوکراین 3