دوشنبه 5 آذر 1403

با این کارنامه افتضاح روی‌تان می‌شود کلاس دیپلماسی هم بگذارید؟!

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
با این کارنامه افتضاح روی‌تان می‌شود کلاس دیپلماسی هم بگذارید؟!

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزنامه در یادداشتی نوشته است: «آمدوشد با کشور‌های جهان، امری پذیرفته‌شده در عرف دیپلماتیک است. لکن این سفر‌ها زمانی دلچسب و مفید است که هدفمند و متضمن منافع‌ملی باشد، نه این‌که از روی ناچاری و به‌روایتی احساسی و صرفاً در شکل‌وشمایل نمایشی و تشریفاتی انجام شود. کشور‌ها معمولاً یا بازیگرند یا غیربازیگر. البته دراین‌میان نیز برخی تحت عناوینی خودساخته...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزنامه در یادداشتی نوشته است: «آمدوشد با کشور‌های جهان، امری پذیرفته‌شده در عرف دیپلماتیک است. لکن این سفر‌ها زمانی دلچسب و مفید است که هدفمند و متضمن منافع‌ملی باشد، نه این‌که از روی ناچاری و به‌روایتی احساسی و صرفاً در شکل‌وشمایل نمایشی و تشریفاتی انجام شود.

کشور‌ها معمولاً یا بازیگرند یا غیربازیگر. البته دراین‌میان نیز برخی تحت عناوینی خودساخته در لاک توهم و خیال‌پردازی رفته و نرم‌ها و دنیایی در مراودات به‌زعم خود ابداع کرده‌اند که جز خسران و انزوا نتیجه‌ای دربر ندارد. تجربه نشان‌داده است که در گوشه انزوا و به‌دور از ارکستر جهانی، تکنوازی خود را سر دادن، عایدی نصیب کشور‌ها نمی‌کند.

سفر‌های دیپلماتیک به‌ویژه سفر سران به دیگر کشور‌ها باید متناسب با وزن و جایگاه روابط دو کشور باشد و نتیجه ملموس این سفر‌ها به سمع و نظر مردم رسانده شود. صرف تنظیم چند سند و برگزاری چند مراسم و ردوبدل شدن چند واژه یا گفتمان غیرواقعی، گرچه ممکن است خوراک تبلیغاتی برای مصرف داخلی فراهم کند، ولی از دید صاحب‌نظران و کسانی که دستی بر آتش روابط بین‌الملل و دیپلماسی دارند، حنایی بی‌رنگ و نمایشی فاقد رنگ‌وبو است. کشور پهناور ایران با پشتوانه تاریخ بی‌نظیر خود به‌علاوه موقعیت ویژه جغرافیایی، سرمایه‌های مادی، معنوی و انسانی، استحقاق و لیاقت و شایستگی میهمانی یا میزبانی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی که در زمره بازیگران سیاسی، اقتصادی، صنعتی، تکنولوژیکی و... هستند را دارد، نه این‌که از این همه کشور‌های مقتدر منطقه‌ای بریده و تنها به دامن کشور‌های ورشکسته و عقب‌مانده جهان ازجمله ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه، کنیا، زیمبابوه، اوگاندا و... پناه ببریم. این امر نشان از انزوا، سیکل معیوب و درنهایت ظلم به کشور باعظمتی مثل ایران است. نگاهی به برخی شاخصه‌های کشور‌هایی که اخیراً میزبان سیدابراهیم‌رئیسی بودند این واقعیت تلخ را به‌اثبات می‌رساند و کام هر ایرانی را تلخ می‌کند.

اوگاندا کشوری است با حدود 46میلیون جمعیت با مجموع تجارت خارجی حدود 12میلیارد دلار که 4میلیارد دلار آن را صادرات و 8میلیارد دلار را واردات تشکیل می‌دهد. درباره جایگاه بین‌المللی اوگاندا همین بس که تنها 22سفارت در کشور‌های جهان دارد و میزبان 41سفارت خارجی از حدود 200کشور جهان است. کنیا کشوری است با جمعیت 53میلیون نفر و تجارت خارجی حدود 21میلیارد دلار که حدود 15میلیارد دلار آن را واردات و 6میلیارد دلار آن را صادرات تشکیل می‌دهد. کنیا دارای 56 سفارت در کشور‌های جهان و میزبان 93سفارت خارجی است.

زیمبابوه نیز کشوری است با جمعیت 16میلیونی که حدود 13میلیارد تجارت خارجی دارد که 6میلیارد دلار صادرات و حدود 7میلیارد دلار واردات است. در پایتخت زیمبابوه 42سفارت خارجی حضور دارند و این کشور نیز 51 سفارت در جهان دارد.

در خبر‌ها از میزان حجم یک‌میلیون‌دلاری صادرات ایران به زیمبابوه گزارش شده است. درحالی‌که مطمئناً هزینه سفر ابراهیم رئیسی بیش از این میزان است. به نظر می‌رسد دستاورد فنی و تکنولوژیک این سفر حتی از سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ کمتر باشد.

بزرگ‌ترین خدمت به ایران در عرصه بین‌المللی، بازگرداندن جایگاه واقعی ایران و برقراری رابطه متوازن با تمام کشور‌ها و اجتناب از فرو افتادن در دام کشور‌های معدود، چون چین و روسیه و باز کردن دست‌وپای روابط از قید کشور‌های عقب‌افتاده، منزوی و ضعیف جهان و درنهایت حرکت به‌سوی اعتلای ایران، متناسب با جایگاه واقعی آن است».

درباره این نوشته پر غلط، نکات متعددی شایان تذکر است که به چند مورد اشاره می‌شود. نخست این که برخلاف ماموریت غربگرایان برای ترویج نگاه تحقیر‌آمیز به جهان غیر غرب، خود دولت‌های غربی به کشور‌های آفریقایی و آمریکای لاتین و آسیایی به عنوان کشور‌های پر از فرصت اقتصادی - چه در تامین نیاز‌های راهبردی خود و چه در زمینه صادرات و نفوذ سیاسی و فرهنگی و امنیتی - نگاه می‌کنند. غربگرایان از یک‌طرف روابط با کشور‌های معمولی انباشته از فرصت‌های اقتصادی را مسخره می‌کنند و از طرف دیگر تعامل با کشور‌هایی مثل چین را زیر سؤال می‌برند و حال آن‌که در این مورد نیز بالاترین تجارت با چین را در دنیا همین کشور‌های اروپایی و آمریکا دارند. به بیان دیگر غربگرایان همان‌گونه که در هشت سال دولت خود نشان دادند، دنیا را در چهار کشور و دیپلماسی را در حد التماس و انفعال می‌شناسند و دیپلماسی را باج‌دهی و گدایی متقابل تصور می‌کنند.

در همین سفر آقای رئیسی، صادرات محصولات پتروشیمی، تاسیس پالایشگاه فراسرزمینی، کشت فراسرزمینی، صادرات فنی و... پیش‌بینی شده و از جمله بناست بخشی از نیاز‌های ایران برای تامین کالا‌های اساسی بدون پرداخت دلاری تامین شود که ضربه بزرگی به تحریم‌ها و مدیریت درست منابع ارزی برای مصارف ضروری دیگر است. ضمنا تجارت با آفریقا هم نه یکی دو میلیون بلکه به بالای یک میلیارد دلار رسیده و البته دولت بنا دارد این حجم تجاری را به ده برابر افزایش دهد. در موضوع آمریکای لاتین نیز تعاملات گسترده موجب افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی، درآمدزایی ارزی (مثلا در زمینه کشتی‌سازی و پالایشگاه سازی) و تامین معادل ارزی یا چند تن طلا به عنوان پشتوانه مهم اقتصاد کشور شد.

دیگر این‌که باید از غربگرایان پرسید آیا خروجی واگذاری انبوه امتیازات نقد در برجام و دیپلماسی کذایی با چشم آبی‌های غربی، چیزی جز دو برابر شدن تحریم‌ها، تعطیلی برنامه در حال پیشرفت هسته‌ای، توقف پروژه‌های بزرگ نیروگاهی و پالایشگاه سازی و عقب‌انداختن اقتصاد کشور به مدت هشت سال بود تا جایی که اقتصاد ایران در رتبه‌بندی جهانی شش پله سقوط کرد؟!

مدیران هم میهن بهتر از هرکس می‌دانند، اما کتمان می‌کنند که دولت متبوع آن‌ها با همان نسخه معیوب دیپلماسی به جایی رسید که زیر 300 هزار بشکه نفت فروخت، خزانه ارزی را جارو کرد و 480 هزار میلیارد کسری به علاوه 1500 هزار میلیارد تومان بدهی به ارث گذاشت، اما دولت بعدی توانسته در کنار توسعه صادرات غیر نفتی، رکورد فروش نفت بدون برجام را به رکورد پنج ساله برساند و کسری بودجه را کاهش دهد و بخشی از بدهی‌ها را تسویه کند. این‌ها تفاوت دو دیپلماسی است.