"بحران آب کشور" زاییده توسعه ناپایدار است
یک کارشناس محیط زیست توسعه ناپایدار را عامل اصلی بحران آب کشور دانست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، توسعه ناپایدار، یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی ایران است که به طور مستقیم بر بحران کمآبی تأثیر گذاشته است. تمرکز بر رشد اقتصادی سریع و کوتاهمدت به جای بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، به تخریب محیط زیست و بهویژه منابع آبی منجر شده است. حفر بیرویه چاههای غیرمجاز، انتقال بینحوضهای آب بدون توجه به ظرفیتهای اکولوژیکی، عدم رعایت الگوهای کشت متناسب با شرایط اقلیمی و هدررفت آب در بخشهای مختلف از جمله عواملی هستند که این بحران را تشدید کردهاند.
28 میلیون ایرانی با "بحران آب" دست و پنجه نرم میکنندرشد بیرویه صنایع آببر، افزایش جمعیت و شهرنشینی و تغییر کاربری اراضی نیز بر این معضل افزودهاند. کاهش بارندگی، افزایش دما و وقوع خشکسالیهای طولانیمدت ناشی از تغییرات اقلیمی، وضعیت را وخیمتر کرده است.
پیامدهای این توسعه ناپایدار بسیار جدی است. کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین در بسیاری از مناطق، خشک شدن قنوات و چشمهها، کاهش راندمان آبیاری در کشاورزی، تخریب اکوسیستمهای آبی، کاهش تنوع زیستی، آلودگی منابع آبی، تنشهای اجتماعی و اقتصادی و مهاجرت روستاییان به شهرها تنها بخشی از این پیامدها هستند.
برای مقابله با این بحران، تغییر رویکرد از توسعه ناپایدار به توسعه پایدار ضروری است. تدوین برنامههای جامع مدیریت آب در سطح ملی و محلی، تقویت نهادهای مسئول مدیریت آب، بهینهسازی مصرف آب در بخشهای مختلف، تغییر الگوی کشت، حمایت از صنایع کمآببر، آموزش و ترویج فرهنگ صرفهجویی در مصرف آب و توجه به تغییرات اقلیمی، از جمله راهکارهای مقابله با کمآبی هستند.
در رابطه با این موضوع، علی شهباز؛ کارشناس محیط زیست به تسنیم گفت: فلات مرکزی ایران شامل کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، بخشی از تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکیه و عراق است که به طور کلی منطقه خشکی محسوب میشود. کشور ما نیز به دلیل قرار گرفتن در مدارهای 20 تا 45 درجه و بهصورت طبیعی، به عنوان کشوری خشک و نیمهخشک شناخته میشود.
وی ادامه داد: وجود دو رشتهکوه البرز با طول 900 کیلومتر در شمال و زاگرس با طول 1400 کیلومتر در غرب ایران باعث شده که در دو سوی این رشتهکوهها بارشهای فراوان و مفیدی داشته باشیم، درحالی که بیش از 70 درصد بارشهای ایران در کمتر از 30 درصد از مساحت کشور رخ میدهد، کمتر از 30 درصد بارشها به باقی 70 درصد از سرزمین ایران تعلق میگیرد. این توزیع نابرابر نشان میدهد که ایران از یک رژیم بارشی مطلوب بهرهمند نیست. همچنین، با وجود اینکه کشور ایران سالانه تنها 200 میلیمتر بارش دارد (یعنی کمتر از یکسوم میانگین جهانی)، تبخیر در ایران بیش از سه برابر میانگین جهانی است که همه این شرایط باعث شده تا ایران با اقلیمی ناپایدار روبهرو باشد.
این کارشناس محیط زیست بیان کرد: زمانی که کشوری با چنین شرایط اقلیمی شکنندهای مواجه است، مسئولان باید بر اساس اصول توسعه پایدار عمل کنند اما متأسفانه، آنچه در ایران رخ داده، توسعه ناپایدار است. امروز بیش از سهچهارم جمعیت ایران در شهرهای کم بارش ساکن هستند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که در بسیاری از شهرهای ایران تراکم جمعیت نابرابر است. بر اساس دادهها، میانگین تراکم جمعیت در شهرهای ایران 39 نفر بر هکتار و میانگین وزنی 59 نفر بر هکتار است. در این میان استان تهران با 141 نفر بر هکتار بیشترین تراکم را دارد.
شهباز افزود: تراکم بالای جمعیت در استانهایی مانند تهران، گیلان، مازندران، گلستان و البرز به دلیل برخورداری این مناطق از منابع سرشار نیست، بلکه نتیجه تخصیص نادرست منابع و نبود منابع آبی پایدار در استانهای غربی، مرکزی، شرقی و جنوبی است. این امر باعث مهاجرت گسترده به این مناطق شده و ایران را با بحرانهای مختلفی مانند بحران آب، امنیت غذایی، اشتغال، اقتصاد، فرهنگ و امنیت روبهرو کرده است. تراکم بالای جمعیت در این مناطق باعث شده تا اراضی کشاورزی و منابع طبیعی به طور گستردهای تغییر کاربری دهند.
وی اضافه کرد: این اراضی که به منابع آبی پایدار دسترسی ندارند، تنها از حداقل آب کشاورزی بهرهمند هستند. ساکنان این مناطق برای دسترسی به آب پایدار به حفر چاههای عمیق روی آوردهاند. متأسفانه این چاهها اغلب غیرمجاز هستند و بدون کنتورهای هوشمند، هیچ نظارتی بر برداشت آب از سفرههای زیرزمینی وجود ندارد. این روند اشتباه باعث شده تا آبخوانها به تدریج نابود شوند و بهجز استان گیلان، تمامی استانهای ایران با پدیده شوم و ویرانگر فرونشست زمین درگیر باشند.
این کارشناس محیط زیست خاطرنشان کرد: متأسفانه امروز ایران به مرحلهای از ناپایداری زیستی و انرژی رسیده است که حتی سدهای پنجگانه تهران که وظیفه تأمین آب این استان را دارند، تنها کمتر از 20 درصد از آب مصرفی استان را تأمین میکنند. 80 درصد باقیمانده آب مصرفی از منابع زیرزمینی تأمین میشود. این رویه نادرست که ناشی از توسعه نامتوازن است، در دیگر استانها نیز مشاهده میشود و ایران را به کشوری با بحران شدید آب تبدیل کرده است.