بحرانهای سازمانی و راههای خروج از آن
معرفی کتاب مدیریت بحرانهای سازمانی نوشته علی ربیعی، راحله سرافرازی
بحران و راه خروج از آن در سطوح مختلفی در جهان امروز مطرح است. بحرانهای جهانی که امروز با آن درگیر هستیم تا بحرانهای که پیشبینی میشود در آینده گریبان انسان را خواهد گرفت. بحرانهای منطقهای که بر اساس تقسیمات جغرافیا سیاسی شکلگرفتهاند یا بحرانهای اقلیمی که پدیدهای بر پایه جغرافیا بدون نقش و تنش تقسیمات سیاسی شکل میگیرند، بحرانهای ملی - محلی تا بحرانی که یک سازمان گرفتار آن میشود محل بحث و فصل جدیدی در مباحث مدیریت است.
در زبان چینی بحران محصول پیوند دو لغت است «وی چی» (wei- chi) که به تحتاللفظی به خطر - فرصت میتوان ترجمه کرد. شاید این لغت چینی بیشترین بار معنایی که پدیده بحران شناسی میتواند داشته باشد را انتقال میدهد. بحران با تمام ضایعات و خطرات همواره میتواند زایشگر فرصت و شکوفایی باشد، چنانچه شناخت و راهبرد و راهحلها را خلاقانه کشف کرد.
در کتاب مدیریت بحرانهای سازمانی / مفاهیم، نظریهها و الگوهای تصمیمگیری نوشته دکتر علی ربیعی و راحله سرافرازی که نگارستان اندیشه آن را سال 1395 منتشر کرده است، محورهای اساسی بحرانهای سازمانی موردبررسی قرارگرفته و بهتفصیل درباره آن بحث میشود.
ربیعی در پیشگفتار در توضیح بحران و شرایط بحرانی مینویسد: «شرایط بحرانی، شرایط استثنایی و غیرقابلپیشبینی است که فعالیتهای سازمانی را از مسیر مشخص خود دور یا منحرف ساخته و روند انجام آنها را کند یا مختل میسازد. در این شرایط، ساختارهای سازمانی و ظرفیتهای آن پاسخگویی تغییرات پیشآمده بود و روشهای معمول که برای عادی تمهید شدهاند؛ پاسخگو نخواهند بود. لذا، برنامهریزیها کارایی خود را از دست میدهند و نیل به اهداف را دشوار و یا ناممکن میسازند، بنابراین، یکی از وظایف مهم مدیران، پیشبینی و برنامهریزی جهت ایجاد آمادگی لازم برای مواجهه با بحران میباشد برای این منظور، آگاهی ایشان از مباحث مرتبط با باران با بحران و مدیریت آن ضروری به نظر میرسد.»
آنچه دایره بحران وسیعتر میکند، عدم آگاهی ما از آینده است، چه اتفاقی میافتد که منجر به آن میشود تا اتفاق بعدی رخ دهد، این خطی است که ما ترسیم میکنیم و اتفاقات در دایره آگاه خود میچینیم؛ اما الزاما جهان بر اساس دایره آگاهی ما پیش نمیرود، جهان پیرامون ما پر است از اتفاقاتی که ما در شکلگیری آنان نقشی نداشته و حدس و گمانی هم از وقوع آن نداریم، عوامل خارج از کنترل و تغییردهنده وضع موجود عواملی است که بیرون از فرآیند پیشبینی ما قرار دارد. ما (در هر ساختاری که باشیم) آنچه وضع موجود را به هم میریزد را بحران خطاب میکنیم. در مقدمه کتاب «رویدادهای تصادفی و غیرقابلپیشبینی» که بهسرعت اتفاق افتاده و زمانی برای چارهاندیشی باقی نمیگذارد را ابهامات یا رویدادهای ابهامبرانگیز مینامد که زندگی انسان را دستخوش تغییرات عظیم میکند. رویدادهای ازایندست موجب اضطراب و تهدید فرد و جامعه میشود.
نویسندگان کتاب «مدیریت بحرانهای سازمانی»، سازمانها را نیز بهعنوان نهادی تشکیلدهنده یک جامعه دانسته و معتقدند که این نهاد نیز همواره با بحرانهایی مواجه هستند و از منظر سازمان است که تعریف بحران متفاوت است. بعضی از سازمانها کوچکترین تلاطم را بحران تلقی میکنند، بعضی خطرناکترین وقایع را بحران نمیپندارند، بعضی از سازمانها نیز فرصتهای بحران را کشف میکنند و از درون یک دریای متلاطم و طوفانی خود را به ساحل امن میرسانند.
بر اساس طبقهبندی زمانی کتاب، مدیریت و تصمیمگیری در زمینه بحران به قبل و همزمان و بعدازآن تقسیمشده، توجه، شناخت و شناسایی زمان و لحظه بحران لازمه بقای سازمان است.
بنا بر تحلیل نویسندگان کتاب آنچه مسئله و درنهایت بحران یک سازمان میشود «شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب است». مدیران یک سازمان برای مدیریت بحران و جلوگیری از بروز آن باید به دو نکته توجه داشته باشند، شناخت مسائل سازمان و اولویتبندی جهت مرتفع نمودن آن مسائل؛ اما وقایع بحرانآفرینی هستند که آنقدر با سرعت ظهور میکنند که فرصت تدبیر و چارهاندیشی را از مدیران و اعضای ستاد بحران سازمان میگیرند این کتاب بر اساس تجربیات جهانی در 5 فصل به راه شناخت و مواجه با بحران میپردازد.
258258
کد خبر 1335234