بحران کرونا، نظم لیبرالی تمدن غرب را متزلزل کرد
تهران - ایرنا - استادیار گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی البرز معتقد است: بحران کرونا در کنار تمام مشکلات و آسیب ها، از لحاظ به چالش کشاندن نظام لیبرال در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فرصت بسیار مهمی را پدید آورد تا پیش از تبعیت کامل از الگوی غربی، فروپاشی این نظم را شاهد باشیم.
سید علی اصغر میرخلیلی، چهارشنبه شب در گفت و گو با ایرنا چنین می گوید: اخبار کرونا، که به قول آنتونی گوترش، دبیر کل سازمان ملل بزرگترین بحران پس از جنگ جهانی دوم خوانده می شود، این روزها مهمترین موضوع بحث نظریه پردازان و اندیشمندان در ابعاد پزشکی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده است. وی بیان داشت: چنانکه برخی از اندیشمندان همچون استیون والت استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد سخن از دنیایی «کمتر بازتر، کمتر شکوفا، و کمتر آزاد»، پس از فروکش کردن بحران کرونا و رابین نیبلت مدیر و مسئول اجرایی ارشد اندیشکده چتمهاوس انگلیس، سخن از «شکست و پایان جهانی شدن» با معنای مصطلح و رایج آن، مطرح می کنند و حتی ظهور چهره جدیدی از اقتدارگرایی را پیش بینی کرده و معتقدند که قدرت های سیاسی و اقتصادی به صورت جدی دستخوش تغییر خواهند شد، اما کمتر سخن از به چالش کشیده شدن نظم جهانی حاصل از «لیبرال - دموکراسی» که به عنوان نظم موعود و آرمانی یاد می شد، به میان آمد. استادیار نامبرده افزود: در حالی که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، نظم لیبرالی بر جهان حاکم شد و بعد از جنگ سرد نیز به طور چشمگیری بر جهان سیطره پیدا کرد؛ به طوری که حتی فرانسیس فوکویاما با مطرح کردن «پایان تاریخ»، به دنبال سوق دادن تمامی دولت ها و ملل به سمت این ایدئولوژی بودند، اما امروز با بحران کرونا صدای فروپاشی آن بیش از هر زمان دیگری شنیده می شود. وی تصریح کرد: نظم نوین لیبرال - دموکراسی بر مولفه های غیر الهی همچون اومانیسم (انسان محوری)، سکولاریسم (جدایی دین از اجتماع)، عقل گرایی ابزاری (حاکمیت عقل و بی نیازی از وحی) و علم گرایی تجربی (حاکمیت علوم تجربی و کنار گذاشتن علوم وحیانی)، مبتنی بود و جامعه غربی را به عنوان الگوی عملی و عینی آن ترسیم می کرد، اما بحران کرونا و واکنش های این جوامع نشان داد که این نظم، مبتنی بر قرارداد اجتماعی است که برخاسته از اندیشه هابز مبنی بر «انسان گرگ انسان است» است. این استادیار خاطرنشان کرد: این بحران بیانگر آن است که نظم نوین لیبرال - دموکراسی صرفا برای مهار گرگ انسانی ایجاد شده تا بتوانند در دنیای مدرن در کنار یکدیگر زندگی کنند و با کوچکترین بحران جدی، این نظم انسانی و زمینی به شدت با چالش روبرو می شود که در روزهای اخیر در اقداماتی همچون لزوم قطع دستگاه تنفسی افراد مسن، خودکشی افراد به خاطر ترس از کرونا، هجوم به فروشگاه های بزرگ، دزدی محموله ماسک و تجهیزات پزشکی،«آن هم از سوی سیستم و نظام لیبرالی و نه فقط افراد این جوامع»، بروز پیدا کرد و به تعبیر مقام معظم رهبری خوی سیستم و تفکر «غرب وحشی» به خوبی نمایان گردید. میرخلیلی بیان داشت: بحران کرونا سبب شد هر یک از این مولفه ها به صورت جدی به چالش کشیده شود؛ در حالی که غرب مدرن، با محور قرار دادن انسان، شرک جدیدی را پدید آورده بود و قانونگذاری انسان را هم عرض با خدا قرار داده بود، اما امروز صراحتا به ناتوانی و عجز انسان فارغ از خدا و عقل خودبنیاد تصریح می شود. وی ادامه داد: عجز یاد شده باعث می شود موج جدیدی از معنویت گرایی در عرصه اجتماعی ایجاد شده و از سوی دیگر، انسان به عجز خود علیرغم توسعه و پیشرفت های تکنولوژیکی صورت گرفته، پی برده است؛ چنانکه یورگن هابرماس فیلسوف برجسته آلمانی می گوید: در مورد کرونا فقط یک چیز می توان گفت که هیچگاه تا به امروز چنین آگاهی نسبت به جهل مان نداشتهایم. استادیار گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی البرز تصریح کرد: بحران کرونا نه تنها نظم نوین لیبرال - دموکراسی را به شدت متزلزل کرده است، بلکه وعده های صلح و امنیت را نیز با چالش جدی مواجه ساخته و لذا شاهد هستیم که در کشوری همچون امریکا مردم از ترس جان خود، صف های طویل برای خرید اسلحه شکل می دهند. میرخلیلی با بیان اینکه قطعا بحران های اخلاقی و انسانی غرب که امروز در بحران کرونا پدید آمده است، ناشی از سیطره همین ایدئولوژی است گفت: دوری از معنویت و انسانیت و حاکم شدن نگاه فردگرایانه از کمترین پیامدها و تبعات آن بوده است. وی اظهار داشت: متاسفانه در ده های اخیر، برخی سعی کرده اند با معرفی غرب و تمدن غربی به عنوان الگوی آرمانی، جامعه اسلامی ایرانی را مرعوب این تمدن بزک کرده، نمایند، اما این بحران نه تنها چالش و آسیبهای آن را به خوبی آشکارکرد، بلکه این نکته را به اثبات رساند که تمدن اسلامی - ایرانی همچنان دست برتر دارد و قطعا الگوبرداری کامل و کورکورانه از این نظم انسانی و غیرالهی، جامعه ما را نیز با بحرانهای مختلف روبرو میکند. وی معتقد است: این بحران همچنین می تواند بهترین فرصت را برای اندیشه مهدوی فراهم سازد تا مردم متاثر از آن که دچار خلاء معنوی و روحی گردیده اند را به سمت منجی واقعی هدایت کند و با تبیین مولفههای جامعه آرمانی مهدوی، جامعه مبتنی بر نظم و اخلاق دینی را فراهم سازد. این امر بخصوص با توجه به انتظار مردم جهان برای ظهور یک منجی از یکسو و از سوی دیگر، وجود مولفههای جهانی شدن فرهنگ مهدویت که در قرآن نیز بدان تصریح شده است، قابل دستیابی می باشد.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*