برای ملاقات با اسکلت نیمه کاره!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید طاها فرجادی*: گزارش 20:30 که پخش شد، بینمان زیاد سروصدا کرد. ما که میگویم منظورم جمعی از دانشجویانی است که کمی فکر تأهل بودیم و دور عدالت میگشتیم. موضوع، زمینی بود در سعادتآباد که صدا وسیما ادعا میکرد برای ساخت خوابگاه به دانشگاه واگذار شده است، اما حالا دانشگاه تلاش میکرد تا کاربری آن را به مسکونی تغییر دهد، آن هم در شرایطی که با هزار و پانصد...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید طاها فرجادی*: گزارش 20:30 که پخش شد، بینمان زیاد سروصدا کرد. ما که میگویم منظورم جمعی از دانشجویانی است که کمی فکر تأهل بودیم و دور عدالت میگشتیم.
موضوع، زمینی بود در سعادتآباد که صدا وسیما ادعا میکرد برای ساخت خوابگاه به دانشگاه واگذار شده است، اما حالا دانشگاه تلاش میکرد تا کاربری آن را به مسکونی تغییر دهد، آن هم در شرایطی که با هزار و پانصد دانشجوی متأهل غیر بومی، حتی یک واحد خوابگاه متأهلی هم ندارد. البته دانشگاه هم بیصدا ننشست و جوابیهای را از سمت ریاست دانشگاه، نسبت به ماجرای زمین و تغییر کاربری آن ارسال کرد. بعدتر هم معاون امور دانشجویی، وعده صد واحد خوابگاه متاهلی را برای مهر ماه 1403 داد. حالا، اما اسفند ماه بود و سه ماه از آن گزارش پر چالش میگذشت. کلاسهای ما مجازی شده بود و دستمان برای کارهای متفاوت از تحصیل بازتر. همین بود که تصمیم گرفتیم تا کمی سمج بشویم و پی وعدههای دکتر واحدی، معاون محترم امور دانشجویی را بگیریم. یک گفت و گوی کوتاه قبل از هر کاری سراغ یک گپ و گفت چهره به چهره با عزیزان مسئول رفتیم. سوال اول درباره سرنوشت نامعلوم زمین سعادتآباد بود. زمینی از قرار معلوم با نهصد متر زیر بنا، که در دوره ریاست قبلی دانشگاه، با کاربری آموزشی و نه شرط ساخت خوابگاه متأهلی، واگذار شده بود. بعدتر هم طبق سیاستهای همان دوره، که تبدیل زمینها به سرمایه و هزینه در جای لازم، یا به تعبیر مسئول عزیز ما، تبدیل به احسن بوده است، برای تغییر کاربری راهی شهرداری شده است. البته برای ما هنوز این ابهام وجود دارد و باید پیگیری بیشتری کنیم که اگر این زمین، به شرط ساخت خوابگاه واگذار نشده و صرفاً کاربری آموزشی داشته است، پس چرا در کمیسیون بررسی درخواست تغییر کاربری، این شرط ذکر شده است؟ گذشته از این، اگر درخواست تغییر کاربری طبق سیاستهای مدیریت قبلی بوده است، پس چرا بررسی درخواست دانشگاه، در 15 مهر ماه همین امسال اتفاق افتاده است؟ کمی که از ماجرای سعادتآباد بیشتر آگاه شدیم، سراغ این رفتیم که حال و احوال آن قول قدیمی را بپرسیم و اندکی هم در مورد اقدامات دانشگاه برای خوابگاههای متأهلی بدانیم. اقداماتی که در دو زمین خلاصه میشوند؛ اول زمینی در کنار پردیس 2 دانشگاه یا به تعبیر بچهها، تربیت بدنی و دوم قطعهای پشت پردیس مرکزی، بالاتر از کتابخانه و در کنار برجها. البته چندان نباید به این دومین زمین دل بست، که از قرار معلوم ده هکتار زمینی که در مالکیت دانشگاه علامه آنجاست، قرار است برای تجمیع خوابگاههای دخترانه استفاده شود و آرزوی خوابگاه پسرانه و متأهلی، در صورتی محقق میشود که بخشی از زمینهای آن اطراف، با دانشگاه شریف تهاتر شود. بازدید میدانی از جزیرهای میان زمینهای بایر مدتی کوتاه بعد از این صحبت کوتاه با مسئول عزیزی که اسمشان را نمیتوانیم ببریم، رفتیم تا سری بزنیم به زمینی در کنار پردیس 2، همان جایی که آدرس دقیقاش را از خود ایشان گرفته و شنیده بودیم که اسکلت ساختمان از پیش ساخته و اگر به من بود، خوابگاه را تا تابستان تحویل میدادم. بار اول، توفیق رسیدن به ساختمان نصیبمان نشد! البته نه اینکه اجازه دسترسی ندهند، واقعاً نشد که برویم. اما در عوض توانستیم کمی دانستههای جدید بدست آوریم؛ از جمله اینکه علی الظاهر ساختمان مانند جزیرهای است بین انبوهی از زمینهای بایر، که تازه همه آنها هم تحت مالکیت دانشگاه نیست و گذشته از اینها، دسترسی به امکانات بهداشتی و رفاهی تنها با ماشین ممکن است. بار دوم، اما چشممان به زیارت آن اسکلتِ نیمه کاره روشن شد. به موقعیت ساختمان که رسیدیم، اولین چیزی که چشممان را گرفت انبوه زمینهای بایر و خار و ناهمواریهای ناتمامی بود که دورش را گرفتهاند. سازهای است با 4600 متر زیربنا و پنج طبقه که گفتهاند ان شاء الله صد واحد 30 تا 48 متری خواهد شد. کار ساختمانی هنوز شروع نشده و در واقع تازه تیم پیمانکار، مناقصه را برده بود؛ اما از عزیزان دست اندر کار، وعده مهر را دوباره گرفتیم که خدا از دهانشان بشنود و در واقع با این اسکلت آماده بعید هم نیست. نکته اصلی همین زمینهای بایر و ناهموار است که وقت بیرون آمدن هم بد جور چشممان را میگیرند، ولی این بار حرف دیگری شنیدهایم، که شکر خدا دانشگاه همه زمینها را یکجا خریده و میتوانیم حداقل امیدوار به ساماندهی آنها باشیم. البته اینکه کدام یک از این دو حرف درست است، نمیدانیم؛ اما دومی اعتبار بیشتری داشت. در هر صورت حتماً باید تا قبل از افتتاح خوابگاه فکری برایشان بکنند و گرنه محبور میشویم در یادداشت بعدی از مسئولین عزیز به همراه خانوادهشان چند هفتهای، دعوت به زندگی در خوابگاه تازه تأسیس بکنیم. دسترسی نداشتن خوابگاه به مراکز رفاهی و بهداشتی هم چالشی دیگر است که چندان صحت سنجیاش نکردیم، اما با آن موقعیت زمین، دور از ذهن نیست و امیدواریم دانشگاه برای آن فکری کرده باشد.