بسیج دانشجویی 15 دانشگاه: خوئینیها به جای پاسخگویی طلبکار شده است
به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، بسیج دانشجویی 15 دانشگاه تهران طی بیانیهای در واکنش به نامه اخیر موسوی خوئینیها اعلام کردند: جای سؤال است فردی متعلق به یک جریان سیاسی خاص که قدرت اجرایی کشور را در برهههای متعددی از تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی بر عهده داشته است، چگونه میتواند به جای پاسخگویی و ارائه توضیح در رابطه با عملکرد اشتباه خود، با موضعی حق به جانب، خود را طرفدار مردم بنامد.
متن این نامه به شرح زیر است:
امام خمینی (ره):
«آنهایی که در داخل با اسمهای مختلف ضربه میخواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفهای به حکومت اسلامی میخواهند ضربه بزنند، اینها هم خیانت کردند. گاهی خیانت اینها راه را باز میکند برای این که آنهایی که مثل صدام و منافقین هستند راهشان باز بشود و خیانت بالاتر را بکنند.»
23 شهریور 1363
درچند روز گذشته نامهای منتسب به چهره کلیدی اصلاحات، (آقای سیدمحمد موسوی خویینیها) خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است. هرچند تضارب آراء و بیان انتقادات در نظام اسلامی، امری مبارک، پذیرفته شده و ممدوح است، اما در رابطه با محتوای این نامه ملاحظاتی وجود دارد که بسیج دانشجویی خود را ملزم به روشنگری و تبیین در این رابطه میداند:
1. نامه آقای موسوی خوئینیها، با ادعایی عجیب شروع شده است. ایشان سعی دارد خود را نماینده و صدای مردم رنج دیده معرفی نموده و انتقاداتی را به وضع کنونی مطرح نمایند و فاز اپوزیسیون نظام به خود بگیرند.
جای سؤال است فردی متعلق به یک جریان سیاسی خاص که قدرت اجرایی کشور را در برهههای متعددی از تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی بر عهده داشته است، چگونه میتواند به جای پاسخگویی و ارائه توضیح در رابطه با عملکرد اشتباه خود، با موضعی حق به جانب، خود را طرفدار مردم بنامد.
تمایل به سوی مردم، در سال هفتم دولت و پس از ناکارآمدی های متعدد دولت فخیمه تدبیر وامید چه معنایی را به ذهن متبادر میسازد؟ چرا آقای خویینیها و هم کیشانشان، عملکرد هفت ساله خود در حمایت تمام قد از دولت را انکار و ژست اپوزیسیون به خود میگیرند؟ آیا باور کنیم تغییر جهت دادن ها از قدرت حاکمه به سوی مردم، با انتخابات 1400 بیارتباط است؟
2. در این نامه بیان شده مشکلات اساسی کشور نه به دلیل مدیران انتخابی، بلکه به سبک مدیریت کلان رهبری بازمیگردد. جای تعجب است که ایشان نظرات و بیانات رهبری در بیان اولویتها و انحرافات در دوره های مختلف را نادیده گرفته است؛ نظراتی که هرگاه به آن عمل نشد، کشور به انسداد رسید و هرگاه عملیاتی گردید، بسیاری از مشکلات حل شد.
در همین دوران اخیر، تأکید معظم له بر اقتصاد مقاومتی و تمرکز بر ظرفیت های درونی نادیده انگاشته شد و تمام توان کشور بر مذاکره و راه حل بیرونی معطوف گردید. باید گفت وضعیت کنونی کشور، نتیجه روی کار آمدن دولت خسته و غرب زده ای است که اتفاقا با حمایت بی بدیل آقای خویینیها و هم کاسه هایشان این جایگاه را تصاحب کرده است. اینکه چرا رهبری در این زمینه مداخله مستقیم نمیکند، پاسخی روشن و واضح دارد. رهبران جمهوری اسلامی همواره سعی داشته اند به ساختارهای کشور و نظرات انتخاباتی و رای مردم احترام بگذارند.
3. نگارنده این نامه به جای وارد ساختن اتهام مدیریت بسته به دیگران، بهتر است در مورد دوران مسئولیت خود در دهه شصت و در نقشآفرینی سیاسی دهه هفتاد، هشتاد و نود خود توضیح دهد که چرا به بدترین شکل به دنبال حذف جریان رقیب از صحنه سیاسی کشور بوده است.
اگر آقایان عملکردشان را فراموش کرده اند، انقلابیونی هستند که تاریخ رفتار سیاسی آنان را گوشزد نمایند تا نسل امروز بداند نتیجه اثرگذاری چنین افرادی، رخ دادن چه وقایعی بوده و تحت تعلیماتشان، چه گروههای تندرویی در تاریخ معاصر ایران شکل گرفته است و این جریان بدخیم چه ضرباتی را به ملت ایران وارد کرده اند.
4. برخی از افراد و رسانهها در روزهای اخیر تلاش کرده اند شخصیت آقای خوئینیها را به عنوان یک تندرو و افراطی در جریان چپ معرفی نموده و جریان کارگزاران و بخشی از جریان اصلاحات را در این موضوع متفاوت جلوه دهند که به نظر میرسد این تلاشها در راستای انحراف اذهان از واقعیتهای موجود است. شرایط کنونی ناشی از قدرت گیری دولتی است که نتیجه هم افزایی جریان اصلاحات و کارگزاران در سالهای 1392 و 1396 بوده است و این دو جریان باید پاسخگوی دوران حاکمیت خود در قوه مجریه باشند.
امید است در پیشفرض نخبگان سیاسی در رابطه با ملت شریف ایران، تغییرات اساسی ایجاد شود. مردم ایران با درایت و بصیرت مثالزدنی، توان تحلیل مسائل و یافتن مسببان اصلی شرایط کنونی را دارند.
ملت مقدر و عزیز ایران سد ناکارآمدی و کم کاریهای دولت تدبیر و امید و شخصیتهایی چون موسوی خوئینی ها را که از این جریان حمایت بی چون و چرا کردند همچون خیانت ها و فتنه های گوناگون به فضل الهی پشت سر خواهد گذاشت.
والعاقبه للمتقین
1. بسیج دانشجویی دانشگاه صداوسیما
2. بسیج دانشجویی دانشگاه سوره
3. بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات
4. بسیج دانشجویی دانشگاه شهید مطهری
5. بسیج دانشجویی دانشگاه مذاهب اسلامی
6. بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهران
7. بسیج دانشجویی دانشگاه صدرا
8. بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آزاد
9. بسیج دانشجویی دانشگاه آل طه
10. بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و مهندسی شهیدعباسپور
11. بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و مهندسی شهید شمسی پور
12. بسیج دانشجویی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری
13. بسیج دانشجویی دانشگاه فنی انقلاب اسلامی
14. بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی مالک اشتر
15. بسیج دانشجویی دانشگاه هنرو معماری پارس
انتهای پیام /
دانشگاه تهران عملکرد جمهوری اسلامی بسیج دانشجویی