تاکید بر اندیشهورزی و کلیشهگریزی؛ از «مجلس ضربتزدن» تا «ساقی»
تهران - ایرنا - هر چند بارها تاکید شده که آثار خلق شده با موضوعی چون شهادت حضرت علی (ع) در تولیدات دراماتیک کشور بسیا ناچیز هستند اما با این وجود میان همان تعداد اندک تولیدات میتوان آثاری را دید که با تاکید بر دوگانه اندیشهورزی و کلیشهگریزی توانستند ردپایی قابل رصد از خود بر جای بگذارند.
مناسبتها، حوادث و رویدادهای ملی و مذهبی در تقویم هر جامعهای محملی برای برگزاری مراسم، بزرگداشت و پاسداشت آن رویدادها به شمار میرود. گاه آن رویدادها و حوادث مختص به اقلیم، فرهنگ، بوم و جغرافیای یک سرزمین است و گاه چنان عظیم و رفیع که مرزهای آن را درنوردیده و به اتفاق و رویدادی جهانی بدل شده است.
ماه مبارک رمضان نهتنها برای جامعه بیشاز یک میلیارد مسلمان بهعنوان یکی از ماههای مهم و مقدس که بیشترین اهمیت آن به لیالی قدر، نزول قرآن کریم و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) اختصاص دارد که حتی جامعه غیرمسلمانان را نیز چه در نگاه پژوهشی و چه در حفظ حرمتها، رویدادها یا فرهنگهای متأثر از آن چون دستگیری، تکریم روزهداران و برپایی سفرههای افطار گرد هم آوردهاست.
زبان فرهنگ از یک سو و تولیدات هنری از سویی دیگر بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای تمدنساز در تقویم تاریخ جهانی، از مهمترین ابزارهایی به شمار میرفته که انسانها به واسطه آن توانستهاند بر چنین رویدادها، مناسبتها و حوادث ملی و مذهبی تقویمیشان نهتنها صحه گذاشته که با تولیدات مختلف، محور و دلیل آن اتفاق و رویداد ثبتشده را به مفهومی فراگیر و جریانساز در طول سال بدل کنند.
حضرت علی (ع)، پیشوای اول شیعیان، همواره محل تکریم و احترام جامعه غیرمسلمان نیز بوده است. گواه این مدعا تولیدات و آثار مختلف فرهنگی و هنری بهویژه در حوزه مکتوبات پژوهشی، تفسیری و توصیفی مورد توجه مؤلفان و هنرمندان از اهالی فضل و دانش دیگر ادیان است. همین امر توجه به چنین رخداد و رویدادی در قامت ثبت تقویمی، اینبار گرهخورده با ایام ماه صیام و از آن مهمتر در لیالی قدر باعث شده نگاه جامعه اهل ادب و هنرمندان مسلمان و غیرمسلمان نسبت به معرفی سیره، سلوک، منش اخلاقی و کردار پیشوای اول مسلمانان اهل تشیع فارغ از روایات دینی و مذهبی در نگاهی فراگیرتر در غالب تولیدات فرهنگی و هنری بهعنوان یکی از شیوههای تاکید بر این رخداد و رویداد مهم از یکسو و از سوی دیگر تلاش برای جریانسازی و معرفی آن به جامعهای فراتر از جامعه مسلمانان مدنظر قرار گیرد.
دلایل کمرنگی تولیدات مذهبی منطبق با رویدادهای تقویمی
همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قدرت گرفتن فعالیتهای دینی و مذهبی شاهد قوت گرفتن، تعدد و تکثر تولیدات در عرصههای فرهنگی و هنری با مضامین آمیخته به مفاهیم دینی بودیم.
در این میان هنرهای نمایشی بهعنوان موتور پیشران توسعه فرهنگی جوامع هیچگاه از چنین بزنگاههایی مانند مناسبتهای ملی و مذهبی تقویمی حوزه تولیداتش عاری و خالی نبودهاست؛ اما نکته عجیب آنجاست که در مواجهه با مناسبتهای تقویمی، خاصه گرهخورده با نامهای بزرگ تاریخ اسلام از پیامبر مهربانیها حضرت محمد مصطفی (ص) تا ائمه معصومین (ع) کمتر شاهد جنس تولیداتی برای جریانسازی مفاهیم و اندیشههای دینی برخلاف توصیه و تأکیدات دولتمردان و از آن مهمتر مقاممعظم رهبری هستیم.
دلیل این اتفاق در نگاهی کلان بهزعم پژوهشگران، کارشناسان و متولیان امر به چهار دسته تقسیم میشود؛ نخست ساحت عظیمالشأن بزرگان دین هدایتگر اسلام است که در حوزه تولیدات و گنجاندن آنها در مفاهیم فرهنگی و هنری به دلیل جایگاه مقدس آنها خود به عاملی باز دارنده بدل میشود. دوم مسئلهای به نام فقر پژوهش، مداقه و تلاش برای بازتاب گنجینه عظیم هدایتگر و مبانی انسانساز اسلام و بزرگان آن است که در سیر، سلوک و زندگی چنین افرادی نهفته است. که این هر دوی اتفاق در نهایت به آسیبی بهعنوان فقدان و کمکاری اهل ادب و هنر در جامعه ما نسبت به چنین مقولاتی منتج شده است.
از سوی دیگر برخی چارچوبها و قوانینی که توسط عدهای با نگاه و سلیقه شخصی بهعنوان قوانین حوزه تولیدات فرهنگی و هنری با محور مبانی دینی مطرح شده، باعث شده خیل عظیم این دسته از تولیدات بیشتر نگاه کلیشهای به خود گیرند که سومین عامل مؤثر در فقر تولیدات چنین آثاری در حوزه هنرهای دراماتیک است.
در نهایت ضلع چهارم این رویداد که همواره بهعنوان یکی از اصلیترین آسیبهای حوزه تئاتر از آن یاد شده فقر و نبود تولید نمایشنامههایی قدرتمند در حوزه ارتباطگیری با مخاطب، جریانسازی فرهنگی و عئم بهرهبردن از زبانی جهانی است.
با تمام این توضیحات بنا داریم به مناسبت شهادت حضرت علی (ع) به بازخوانی تاریخ بیشاز 40 سال انقلاب شکوهمند اسلامی و تولیدات صحنهای با محوریت شهادت امام اول شیعیان بپردازیم. آثاری که توانستهاند در حوزه ارتباطگیری و بعد جریانسازی در هنر نمایش کشور تاثیرگذار باشند. این گزارش را در دو قسمت میتوانید مطالعه کنید.
تصویر حیرانی گروهی تئاتری برای نمایش ضربت زدن و شهادت حضرت علی (ع)
اما در آغاز این گزارش و در بخش دوم مرور آثار ماندگار صحنه تئاتر ایران با محوریت بازتاب شهادت امیرمومنان حضرت علی (ع) به یکی از موفقترین آثار حاضر در صف تولیدات در این موضوع میپردازیم. نمایشی که به زعم قاطبه کارشناسان، منتقدان و دستاندرکاران حوزه هنرهای نمایشی کشورمان تا به امروز یکی از مهمترین آثار وجریانسازترین نمایشنامهها و نمایشهایی است که توانسته اراداتی تمام قد و در عین حال تامل برنگیز در روایت کلیشهگریز خود از فاجعه شهادت حضرت علی (ع) ارائه کند و نمایش مجلس ضربت زدن به نگارش بهرام بیضایی!
نمایش مجلس ضربت زدن تیر ماه 1395 به کارگردانی محمد رحمانیان در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر به صحنه رفت. این اثر در 10 صحنه به همپیوسته نوشته شده است. در این 10 صحنه، شخصیتهایی به نام ابنملجم، اعرابی یکم و دوم، قطامه، کارگردان، دستیار او و نویسنده حضور دارند. 12 صحنهپا (همسرا) نیز در حاشیه صحنه میایستند تا در لحظات مورد نیاز مکمل اجرا باشند.
بیضایی در مجلس ضربت زدن گروهی نمایشی را نشان می دهد که می خواهند شب ضربت خوردن امیرالمومنین را به نمایش بگذارند، اما دستگاه نظارت و ارزشیابی (ممیزی) به دلیل نظر آن گروه برای به نمایش گذاشتن چهره حضرت علی (ع) اجازه اجرا به گروه نمیدهد. نویسنده نمایشنامه (یکی از شخصیتهای نمایشنامه مجلس ضربت زدن) که فردی روشنفکر است، این موضوع را تقبیح میکند.
چنان که بخشی از نمایش در حالی به روایت زندگی حضرت علی (ع) اختصاص دارد، که چهره ایشان نمایش داده نمی شود. کارگردان عبدود را در مبارزه با امیرالمومنین در جنگ خندق نشان میدهد که در حال مبارزه با فردی است که دیده نمیشود و سرانجام پس از کلی جست و خیز کشته می شود.
بیضایی در این نمایش صراحتا اشاره می کند مردم هیچ گاه تصور رسیدن به چنین شخصیتی را به ذهن نیاورده و شخصیت ایشان از دهان ابن ملجم ها و افراد شقی روایت و معرفی شده است و میگوید مجلسی که خوارج برای ترور معاویه، عمروعاص و حضرت علی (ع) جمع شده اند همان مجلس برنامهریزی برای قتلهایی در آینده است.
روایت دو جهان موازی با محور ثابتی به نام ضربت زدن
رحمانیان خود در گفتگویی هنگام کارگردانی و اجرای این اثر درباره دلایل اثرگذاری نمایش مجلس ضربت زدن و به مطالبه کردن اندیشه و تامل مخاطب در گفتوگویی اشاره کرده بود: همانطور که مخاطب می بیند برخلاف عموم متنهایی که در این حوزه نوشته میشوند متن «مجلس ضربت زدن»، احساسی نوشته نشده است. دو نوع بازیگری باید در این کار وجود داشته باشد؛ بازیگری برای متنی که نویسنده در مورد حضرت علی (ع) نوشته شده و بازیگری که برای پشت صحنه تئاتر شکل میگیرد. ما در دو جهان موازی حرکت میکنیم، در سال 38 قمری و 1379شمسی؛ این دو جهان مختلف است؛ در جهان اول با پشت صحنهای مانند آنچه که با آن آشنا هستیم مواجهایم و در جهان دوم با متنی آرکائیک.
وی تاکید کرده است: کاراکترها سعی میکنند بر اساس خرده روایتهایی که در کار وجود دارد، داستان را روایت کنند. متن عمیق نمیشود؛ داستان حضرت علی (ع) را از ابتدا تا به انتها تعریف نمیکند. چند برخورد میان ابن ملجم، دو اعرابی و قطامه را بیان میکند. چندین صحنه است که ما نمایش تکه تکه شده را تماشا میکنیم، به دلیل اینکه امکان نمایش دادن شخصیت اصلی نیست. قرار نیست متن تاثیر عمیقی بگذارد و به دادههای اطلاعاتی کفایت میکند. همچنین موقعیت کوفه و نهروان آن زمان را توضیح میدهد، چیزی بیشتر و کمتر از آن خطاست. این دو داستان باید تاثیر عمیق ذهنی و خردورزانه روی تماشاگران بگذارند. اگر این اتفاق بیفتد ما موفق بودهایم.
این نمایش با حضور بازیگرانی چون امیر جعفری، مهتاب نصیرپور، اشکان خطیبی، رامین ناصرنصیر، رضا مولائی، اشکان خطیبی، سینا رازانی و سانیا سالاری اجرای عمومی خود را در تیرماه1395 پشت سر گذاشت.
«ساقی»؛ رواتی متفاوت و کلیشهگریز از سیره حضرت علی (ع)
امیر دژاکام نمایشنامهنویس و کارگردان شناختهشده کشورمان سال 1391 در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر با حضور بازیگرانی چون حسین محب اهری، محبوبه بیات، اصغر همت، امیریل ارجمند، ابوالفضل امامی، شکرخدا گودرزی، خسرو احمدی، امیر کربلایی، نادیا فرجی، علیرضا ناصحی، تینو صالحی، سارا منصوری، شیوار ترابی و... نمایشی را با عنوان ساقی با محوریت جایگاه، شأنیت، مقام و نقد و نظری بر ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع) به مخاطبان حوزه نمایشهای دینی و آیینی ارائه کرد.
نمایشی که بر اساس معاصرسازی روایت تئاتریکال با اتکا بر سنت نمایش ایرانی بنیان گذاشته شده است. نمایشی که باوجود تنها یکبار اجرا در سال یادشده توانست هم جامعه مخاطبان و هم منتقدان حوزه هنرهای نمایشی را با روایتی متفاوت از سیر و سلوک زندگی و شخصیت حضرت امیرمؤمنان علی (ع) آشنا کند. همین آشناسازی متفاوت و کلیشهگریز مهمترین رمز موفقت ساقی امیر دژاکام به شمار میرود.
بهرهبردن از شیوههای نمایش ایرانی و ادای دین به داشتههای آیینی ایران زمین
دژاکام در نمایش ساقی، بار دیگر مانند سنت نمایشهای گروه ماهان (گروهی به سرپرستی امیر دژاکام که از قدیمیترین گروههای نمایشی کشورمان شناخته میشود و بیش از سه دهه از حیات و فعالیت مستمر آن میگذرد)، سری به گنجینه نمایشهای ایرانی زده و از هر گونهای - تختحوضی، شبیهخوانی، نقالی و تعزیه - سهمی را برداشت کرده است.
جلوه های متنوعی از تعزیه خوانی، تخت حوضی و نقالی در نمایش به چشم میخورد و گرچه این نوع چیدمان کار تازهای نیست و چه در کار خود او و چه در نمونههای دیگر به کار رفته است، ولی شاید بتوان این رویه را برای کار دژاکام یک ویژگی به شمار آورد. او از یک تکه تعزیهخوانی یا نقالی یا تختحوضی در کارش استفاده می کند و این بهره برداری در عین اینکه در دل نمایش رخ میدهد، همچنان منفک از باقی نمایش و قابل شناسایی است.
به نظر می رسد استفاده او از این گونههای نمایشی بیشتر نوعی ادای دین به هنر نمایش سنتی ایرانی یا پاسداشتی از آن است تا باروری، تقویت و غنی کردن آیینهای نمایشی ایران زمین. این را از آن روی می گویم که پیش تر با نمونه هایی مواجه بوده ایم که نمایش ایرانی را به مثابه یک تکنیک به کار گرفته اند و می توان گفت رشد و اعتلای این هنر دیرین مرهون چنین حرکت های جسته گریخته است نه مقالات مطول دانشگاهی و نه نمایشهای موزهای.
تشبیه حضرت علی (ع) به سقای روح انسانها
از ویژگی های مقبول نمایش ساقی یکی نگارش نمایشنامه برپایه داستانها و اشعار کلاسیک فارسی است. عشقی زمینی (عشق فتاح به اسماء) که منجر به کشف و شهودی عارفانه میشود و در نهایت وصال معشوق حقیقی (در اینجا شناخت حضرت علی (ع)) را در پی دارد. این عشق زمینی پهلوان قصه را به رویارویی و زورآزمایی با جماعتی منکر میکشاند و سرانجام در دایره قسمتش به جلوهای از حضور علی (ع) می رسد که نماد و روزنهای به وصل و وحدت با خداست.
اما در این میان کشف و شهود عارفانه تنها منحصر به چند جدال میدانی میشود. بیش از آنکه نمونهای عملی از خصائل حضرت علی (ع) ذکر شود، به نقل این و آن از ایشان بسنده میشود و فقط در صحنه پایانی که زائران در بیابان بی آب و علف از تشنگی در حال احتضارند، چهره سبز پوش حضرت علی (ع) که ناجی این جماعت است، رونمایی میشود.
جز این، نمایش دلایل دیگری به دست نمیدهد که بتوانیم ساقی بودن را به این امام بزرگوار نسبت دهیم و از آنجا که عنوان سقا و ساقی در روایات مذهبی بیشتر متعلق به حضرت عباس (ع) است، شاید لازم بود تا بیشتر به این صفت پرداخته شود تا بتواند به بار معنوی آن در قالب ناجیای که ساقی روح است و روح انسانها را سیراب می کند غنا بخشد و در ذهن مخاطب نیز طرحی نو دراندازد.
خط داستانی که نیازمند بازتعریف شخصیت در خلق روایت است
داستان نمایش به گونه ای روایتگر سفری معنوی و طی طریقی عارفانه است. طی طریقی که در هر مقطع آن زائر جدیدی مشتاقانه به جمع میپیوندد و گرچه هر یک از این زوار برای این سفر دلایل متفاوتی دارند، ولی حضور آنها نوعی گرایش جمعی به حقیقت را تداعی می کند.
از پیرمرد و کودک گرفته تا پیرزن امانتدار، شاعر و.... همه کسانی هستند که به معجزه وجود حضرت علی (ع) واقفند و با پهلوان همراه میشوند تا انکار او را با اصرار خود بدل به اعراف کنند. اما باید گفت با خط روایی دژاکام برای ساقی وجود قهرمانها و شخصیتهای اثر قرار نیست در این مسیر خط داستانی، مظهر یا نماد خاصی باشد و هر یک به واسطه یک داستانک به این جمع ملحق شدهاند.
شاید همین مساله به تنها چشم اسفندیار نمایشنامه «ساقی» بدل میشود؛ جایی که بهتر بود در این طی طریق عارفانه حضور هر یک از این افراد جریان حرکت را به مسیر تازهای راه پیدا میکرد و این چنین آجر به آجر ساختمان اثر چیده می شد.
ترور حمیدرضا نعیمی با شمشیر ابنملجم مرادی
یکی دیگر از نمایشهای موفق در حوزه بازتاب رویدادی تراژیکی چون شهادت حضرت علی (ع) در صحنه تئاتر به نمایش حمیدرضا نعیمی در سال 1394 بازمیگردد. اثری جذاب از حمیدرضا نعیمی نمایشنامهنویس و گارگردان شناخته شده کشورمان با نام «ترور»! نمایشی که با نگاهی متفاوت یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ صدر اسلام یعنی شهادت حضرت علی (ع) به دست ابنملج مرادی را به گونهای متفاوت روایت میکرد.
ابن ملجم نمایشنامه ترور حمیدرضا نعیمی باید بر تردیدها و واهمههای درونیاش چیره شود که با انگیزهتر شمشیر را در هنگام نماز فرود آورد... اما نعیمی در نمایشش، همان شمشیر ملجم مرادی را به دست همان بسیاری میدهد که توطئهگران حقیقیاند، همان تروریستهایی که هنوز هم نه تنها در جهان اسلام حال و روز مردمان را سیاه کردهاند که چون تهدیدی حال و روز جهان را تیره و تار میکنند.
این مواجهه سیاسی است که برتری هنر تئاتر را نسبت به هر رسانه دیگری نشان میداد و کنشهای معاصر را در ارجاع به گذشته و تاریخ، چون باز شدن یک دمل چرکین و بازنمایی یک زخم، نمایان و این گونه دردهای جهان را آشکار میکند.
این اثر به دلیل نگاه متفاوت نویسنده و کارگردانش در حین اجرا، قریب به یک هفته برای اعمال برخی از تغییرات از اجرا بازایستاد و بعد از تایید دوباره توانست یکی از درخشانترین آثار کارنامه حمیدرضا نعیمی باشد.
بهزاد فراهانی، میترا حجار، فرید قبادی، بهناز نازی، سعید داخ، یعقوب صباحی، محمد ساربان، کاظم هژیرآزاد، کتانه افشارینژاد، نقی سیفجمالی، سیاوش چراغیپور، امیر مهدی کیا، بهروز پوربرجی، رضا جهانی، بهنام شرفی، شقایق فتحی، سروش کریمی، پیروز میرزایی، مهرداد خانی، محمد نژاد، بازیگران این اثر پر بازیگر بودند.
رکوردار اجرای نمایشهایی با محوریت شهادت حضرت علی (ع)
نمایش توبه نمیکنم اثر دیگری با موضوع شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) است که توسط سیدجواد هاشمی نوشته و کارگردانی شده است. این اثر که به نقل از کارگردانش نذر فرهنگی گروه نمایشی «یتیمان کوفه» به سرپرستی سیدجواد هاشمی است بیش از با حضور بیش از 50 بازیگر اصلی و فرعی برای نخستین بار 20 شهریور 1387 در برج آزادی نخستین اجرای عمومی خود را پشت سرگذاشت و در ادامه در سالهای 1393 (تالار وحدت) و 1394 (سالن همایش های برج میلاد) طی دو سال پیاپی و سپس و سپس از 31 اردیبهشت تا 19 خرداد 1397 در تالار اندیشه حوزه هنری اجرا شده است.
توبه نمیکنم که بنا داشت تا مسیری که پیش از این خورشید کاروان (نمایشی با محوریت شهادت امام حسین (ع) و سفر کاروان اسرای دشت کربلا به سوی شام) به عنوان رکورد دار طولانیترین اجرای عمومی با قریب به سه دهه اجرای مستمر و هر ساله یک اثر تئاتری با محوریت روایتی مذهبی در پیش گیرد در تحقق این مهم ناموفق بود!؛ اما با این حال از سال 1387 تا 1397 طی یک دهه، چهار بار رنگ اجرای صحنه و هر بار در ایام ماه مبارک رمضان و شب های قدر را به خود دیده است. پس از این حیث میتواند رکورد دارد اجراهای صحنهای نمایشی با موضوع شهادت حضرت علی (ع) در صحنههای تئاتری کشور به شمار آید.
این نمایش داستان شخصی به نام حارث یکی از دشمنان حضرت علی (ع) را روایت میکند که میخواهد از آن حضرت انتقام بگیرد اما در این میان دختری به نام مونس سر راه او قرار میگیرد.
در اغلب اجراهای این اثر علی سلیمانی، سبا سلیمانی، عارف برهمن، سعید بحرالعلومی، محمدعلی کیانی، مجید اکبری، حسین میرزاییان، سیدعلیرضا موسوی، یوسف طاهریان، امیر رونقی و سید جواد هاشمی به عنوان بازیگرانی که به شکل ثابت حضور داشتند به ایفای نقش پرداختند.
حضرت علی (ع) را نباید تنها با شمشیرش شناخت
هاشمی درباره دلایل نگارش این اثر و تلاش برای اجراهای نسبتا مستمر آن در پاسخ به این پرسش که چه بخشی از زندگی و شخصیت امام علی (ع) در نمایش توبه نمیکنم به تصویر کشیده میشود؟ گفته است: در آثار نمایشی، کتابها، مقالات و سایر محصولات فرهنگی - هنری از شخصیت امیرالمونین تنها جنگهای ایشان به تصویر کشیده میشود، یعنی علی (ع) را تنها با شمشیرش میبینند. ما در این اثر تلاش کردیم بخش دیگری از شخصیت حضرت علی (ع) یعنی محبت و مهربانی ایشان حتی به دشمنانش را تصویر کنیم.
با این رویکرد و با توجه به بازخوردها و خروجی اجرهای عمومی این اثر میتوان گفت: این اثر نمایشی در واقع تلاشی برای احیای فرهنگ فراموششده مهربانیکردن، فرونشاندن خشم و برخورد مهربانانه با اطرافیان است و همین مساله بی تردید یکی از مهمترین ویژگیهایی است که از شخصیت امیرالمومنین (ع) برای دنیای امروز میتواند با نگاهی جهانشمول قابل دریافت برای هر مخاطبی باشد.
*س_برچسبها_س*