تحلیل کارشناسان بازار سرمایه از تصمیمات دولت در 1402
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، کارشناسان بازار سرمایه با ارزیابی روند معاملات بورس در سال جاری، درس هایی که سهامداران می توانند از تصمیمات دولت عبرت بگیرند را به دنیای اقتصاد اعلام کردند.
کامل ابراهیمیان: بی اعتمادی به دولتها و قانونگذاران اصلیترین عامل عدمتشکیل سرمایه و سرمایهگذاری در بخش شفاف اقتصاد است که سال 1402 تجربه شد. این بی اعتمادی مفرط در بخش بزرگی از جامعه نسبت به سیاستهای اقتصادی دولتها آنچنان افزایش یافته که اکثر سرمایهگذاران ترجیح میدهند منابع مالی را از بازار سرمایه خارجکرده و در بخشهای غیرشفاف سرمایهگذاری کنند.
سال جاری اتفاقات مختلف باعث شد بهرغم ارزندگی شرکتها بهدلیل بی اعتمادی سرمایهگذاران، ارزش بازار سرمایه طی چند سال اخیر در پایینترین سطح قرار گیرد. بنابراین یکی از بزرگترین تهدیدهای امنیت ملی، تهدید امنیت سرمایهگذاری و تشویق به فرار سرمایهگذاران است و باید با این تهدید که منجر به عدمرشد اقتصادی و سرخوردگی جامعه میشود، مقابله کرد.
حسن حسین نیا: بازارها در همه مقاطع زمانی مملو از تجربه های جدید و ذی قیمت هستند که کسب آن منوط به پرداخت هزینه است. تورق بورس در سال 1402 نشاندهنده درس های جدیدی بود که گویی همه آنها میسر نیست. شاید بزرگترین درس تکراری سال ضرورت توجه به ارزش معاملات در چرخش روندهای موجود بود. چنین مواقعی توجه به دیتا باید بر مواضع و نظرات مسئولان نهادهای رگولاتور و سیاست گذار اولویت پیدا کند.
قطعا اتفاقات اردیبهشت میتواند موید این مهم باشد. همچنین توجه به اقتصاد کلان و داشتن بینش کلی از وضعیت اقتصادی دولت میتواند فرصتها و تهدیدها را در بورس به نمایش بگذارد که با اطمینان بیشتری نسبت به اتخاذ تصمیم اقدام شود از این رهگذر تقابل سنگین بین بازار پول و سرمایه در سال 1402 و تلاش دولت برای کسریبودجه آینده را میتوان اعلام کرد.
مریم محبی: نمیتوان بازارهای مالی ایران را مانند سایر بازارهای جهان بر اساس دادههای اقتصادی تحلیل کرد. بورس بطور عجیبی دچار بی نظمی است و باید هر روز بهصورت مجزا تحلیل شود. نمیتوان انتظار داشت اخبار شبیه به هم، اثر یکسانی بر همان بازار داشته باشند. بهعنوان مثال تحلیلگران انتظار دارند گزارشهای مطلوب مالی، اثر مثبتی بر سهم مربوطه داشته باشد ولی سال جاری گزارشهای مالی بر یک سهم اثر مثبت و بر سهم دیگر اثر منفی داشت.
بزرگترین درسی که بورس برای فعالان داشت این بود که هر سهم را در هر لحظه و بنا به شرایط همان لحظه تحلیل کنند و این تحلیل را به سایر سهمها و سایر روزها تعمیم ندهند.
ابراهیم سماوی: سال 1402 بهرغم پیشبینی ها برای سهامداران سخت بود و اتفاقات گوناگونی بر بورس اثر گذاشت. ریزش شدید و ناگهانی اردیبهشت آموخت میتواند علت های بنیادی هم داشته باشد و باید در تحلیلها به آن وزن بسیار داد. دومین مورد مربوط به تصمیمات خلقالساعه بود که حتما باید سبد سرمایهگذاری تشکیل داد و از صندوقهای درآمد ثابت، کالایی و... نیز استفاده کرد.
چرا که با توجه به سیاستهای انقباضی دولت، انتظار رشد شارپی از بورس نمی رود و شاید اوراقبهادار درآمد ثابت بتواند به سهامداران مخصوصا آنها که ریسک گریز هستند، کمک کند.
مهدی ساسانی: بازار سرمایه مخصوصا در ایران همواره پیچیدگیهای خاص داشته و دارد. همواره آنجاییکه افراد انتظاراتی دارند و بازار رفتاری متفاوت با انتظار فعالان انجام میدهد نکته عجیبی نیست اما سال جاری این موضوع بیش از پیش خودنمایی کرد و در خیلی از موارد مسیر انتظاری فعالان با مسیر طی شده همسو نبود.
این موضوع اگرچه تلخ، خستگی آور و کسل کننده بود اما برای درس های بزرگی داشت. انتظارات را بر مبنای شرایط روز باید تعدیل کرد. در غیر این صورت از شرایط لذت نخواهیم بود. ایمان رئیسی: سال جاری اگرچه برای بازار سرمایه مطلوب شروع شد اما ترمز حرکت صعودی با اتفاقات مختلفی در اردیبهشت کشیده شد و خبرهای بد تا همین چند روز پیش ادامه داشت و در آخرین روزها نیز تسویه 30 درصد منابع کار گزاری ها، دخالت در سودآوری صنایع و دست اندازی در سود شرکتها توسط دولت صورت گرفت.
در این میان البته خبرهای خوش هم می آمد. تنها محرک در این اوضاع بی اعتمادی بحث تجدید ارزیابی داراییها در کنار واگذاری بلوک ها و داراییها و خارج شدن بانکها از بنگاه داری است که کورسوی امید را در دل افرادی که در بورس مانده اند زنده نگه داشت. به هرحال امید می رود واگذاری خودروسازها در کنار تجدید ارزیابی داراییها، واگذاری اموال بانکها و افزایش نرخ دلار نیما در 1403 بهار بورس را رقم بزند و سال نو بازدهی نو داشته باشد.
نیما میرزایی: چندین سال پیاپی ابرتورم در اقتصاد در کنار کاهش روند سرمایهگذاری خالص در دهه اخیر موجب مشکلات عدیده اقتصادی از جمله کسری بودجه سنگین برای دولت شد. این موضوع در کنار تفکر غیرکارشناسی و تثبیت نرخها در شرایط تورمی باعث شده سیستم تصمیمگیر اقتصادی دست به تصمیمات ضد تولیدی و انقباضی فلج کننده بزند.
از جمله مخرب ترین این تصمیمات میتوان به افزایش نرخ بهره بدونریسک به سقف تاریخی در کانال 30 درصد، نرخگذاری دستوری، فروش دلار شرکتهای صادراتی با اختلاف فاحش نسبت به نرخ تعادلی یا بازار آزاد و... اشاره کرد. مجموعه تصمیمات فوق که عمدتا بهصورت شبانه و یکباره اجرایی شد، مجددا موجب افزایش بی اعتمادی سرمایهگذاران به بورس و خروج سرمایه شد. درنظر گرفتن ریسک تصمیمات خارج از بودجه و علم کارشناسی در دولتهای بی پول بهعنوان مهمترین چالش مهمترین درس بورس برای سرمایهگذاران بود.
برزو حق شناس: خطرناکترین مسئله برای سلامت اقتصاد مخصوصا بورس، دولت ورشکسته ای است که برای تامین منافع کوتاه مدت حاضر است دست به هر کاری بزند حتی اگر آن کار در بلندمدت عواقب وخیمی داشته باشد. هر بازاری میتواند ارزشمند باشد ولی ارزندگی ملاک حرکت در کوتاه یا میانمدت نیست.
اینکه در زمان صعود همه سهم ها رشد میکنند به هنر بر نمی گردد و این تنها قدرت روند بازار است اما اینکه شرایط به روز را متوجه شد و ساختار معاملات خود را با آن هماهنگ کرد هنر معامله گری است. نکته ای که اگر کسی آن را بهدرستی درک نکرده باشد آسیب بسیاری دیده است. اغلب موجها در سال جاری نوسانی بودند و فرصت سود کردن برای عدهای را فراهمکردند.
محمد خبریزاد: بورس در سال جاری دو درس مهم داشت. اول اینکه اگر قرار باشد به هر نحوی در بازار دستکاری و از تعادل خارج شود، دیگر نمیتوان آن را به مسیر عادی برگرداند و نمونه بارز هم اتفاقاتی بود که اردیبهشت افتاد. درس دوم هم اینکه شاید دولت بتواند با برخی دستورالعمل ها از سود شرکت ها برداشت و مشکلات کمبود درآمدی را در مقطع کوتاهی جبران کند اما این موضوع ضرر بسیاری به دولت میزند.
برای مثال دولت به روشهای مختلف سود شرکتها را از آنها گرفت و ضرر این اتفاق، اعتماد ازدست رفته نسبت به بورس بود و باعث شد در موج تورمی نتواند ضربهگیر موج باشد. در نتیجه سیل نقدینگی به سمت بازارهای رقیب از جمله سکه طلا و دلار رفت و رشد چشمگیری در ماههای پایانی سال داشتند.