ترس از پس انداز در خانوارهای ایرانی / مصرف سرانه در قله
محاسبات نشان میدهد مصرف سرانه حقیقی ایرانیان طی 16 سال گذشته با شیبی ملایم رو به صعود بوده، در حالی که در همین بازه زمانی تولید سرانه در کشور تعریف چندانی نداشته است.
به گزارش اقتصادنیوز، محاسبات نشان میدهد سرانه مصرف ایرانیان در دو سال گذشته کاملا صعودی بوده و رشد مصرف از رشد اقتصادی سرعت بالاتری داشته است. آیا افزایش نااطمینانیها در فضای اقتصاد ایران موجب گشته میانه مردم با پسانداز و سرمایه به هم بریزد؟
افزایش ترس از پس انداز
آمارهای جدید نشان میدهد ترس از پسانداز در خانوار ایرانی افزایش یافته است. میانگین رشد حقیقی مصرف خصوصی در دو سال گذشته بالغ بر 10 درصد برآورد شده است. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در همین بازه زمانی به 4 درصد هم نمیرسد.
از منظر اقتصاد کلان زمانی که فضای اقتصاد مهآلود میشود و نااطمینانی افزایش مییابد، مردم مصرف در دوره فعلی را به مصرف در دوره آتی ترجیح میدهند. به عبارت دیگر میتوان گفت با افزایش نااطمینانیها در اقتصاد، مردم برای فرار از ترس اینکه دیگر نتوانند در دورههای بعدی با کیفیت فعلی مصرف کنند، مصرفشان را افزایش میدهند. البته جنس مصرف مردم در این مواقع عموما از نوع کالاهای بادوام است.
سقوط سرمایهگذاری در اقتصاد ایران / اثر برجام و تحریم بر انباشت سرمایه
محاسبات نشان میدهد مصرف سرانه حقیقی ایرانیان طی 16 سال گذشته با شیبی ملایم رو به صعود بوده، در حالی که در همین بازه زمانی تولید سرانه در کشور تعریف چندانی نداشته است. بر این اساس میتوان بیان کرد با وجود اینکه نوسانات اقتصادی در چندین سال گذشته مردم تا جای ممکن سعی کردهاند سطح مصرف خود را حفظ کنند. این امر با مبانی اقتصادی هم همخوانی دارد.
در این گزارش ارقام حقیقی بوده و اثر تورم از آنها گرفته شده است.
سبقت مصرف از رشد اقتصادی در دو سال اخیر
بر اساس آخرین دادههای منتشر شده مرکز آمار از تولید ناخالص داخلی ایران، رشد اقتصادی در پاییز سال گذشته 2.8 درصد به ثبت رسیده است. با خروج آمریکا از برجام از تابستان سال 97 رشد اقتصادی در کشور منفی شد و این روند تا پاییز سال 99 نیز ادامه پیدا کرد. از زمستان بار دیگر رشد اقتصادی در کشور مثبت شد. از منظر اقتصاد کلان، مثبت شدن رشد پس از چندین فصل تجربه رشد منفی، دور از ذهن نیست؛ چراکه در دوران رکود حجم اقتصاد کوچک شده و با کوچکترین تکانه مثبتی رشد اقتصادی به بالاتر از صفر میآید. البته آمدن جو بایدن نیز در همان برهه زمانی بر مثبت شدن رشد اقتصادی بیتاثیر نبوده، بررسیها نشان میدهد دقیقا همزمان با نشستن بایدن بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا رشد اقتصادی بخش نفت در زمستان سال 99 بالغ بر 33 درصد بوده است.
روند مثبت رشد که در زمستان 99 آغاز شد تا پاییز 1401 ادامهدار بوده است. همچنین همزمان با مثبت شدن رشد حجم اقتصاد کشور، مصرف خصوصی هم رشد بالایی را تجربه کرده است. میانگین رشد اقتصادی در سال 1400 حدود 4.4 درصد تخمین زده شده، این در حالیست که میانگین رشد مصرف در همین سال 12.7 درصد بوده است.
همچنین در سال گذشته نیز میانگین رشد مصرف یا هزینه خصوصی مردم بالغ بر 4 درصد بیشتر از رشد اقتصادی برآورد شده است. بر همین اساس نیز سهم مصرف خصوصی از کیک اقتصاد ایران با به بالاتر از 50 درصد رسیده و به بیان دیگر بیش از نصف ارزش افزوده اقتصادی شکل گرفته در کشور به مصرف خصوصی مردم میرسد.
مصرف سرانه در قله
با تقسیم هزینه مصرف نهایی خصوصی بر جمعیت کشور، مصرف سرانه به دست میآید. همانگونه که گفته شد از ارقام مصرف خصوصی و تولید سرانه اثر تورم گرفته شده و اعداد حقیقی است. بررسی ها نشان می دهد مصرف سرانه ایرانیان در سال 85 حدود 3 میلیون و 630 هزار تومان بوده، این رقم اکنون به نزدیکی 5 میلیون تومان رسیده است. به بیان سادهتر، مصرف سرانه ایرانیان در طول 16 سال گذشته بالغ بر 37 درصد افزایش یافته است. این در حالی است که تولید سرانه در کشور در طول همین بازه زمانی تنها 5 درصد بالاتر رفته است. بر اساس محاسبات صورت گرفته، مصرف سرانه ایرانیان در 1401 به بالاترین حد خود در چندین سال گذشته رسیده است.
بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه در 16 سال گذشته تولید سرانه حقیقی ایرانیان نوسان داشته، مصرف سرانه حقیقی بسیار کمنوسان و با شیبی ملایم روندی صعودی را تجربه کرده است. برای مثال در سال 91 با آغاز تحریمها علیه ایران، شاهد کاهش قابل توجه تولید سرانه در کشور بودیم، اما مصرف سرانه به مقدار بسیار کمی تغییر کرد. این اتفاق در سال 97 هم بار دیگر تکرار شد.
به طور کلی از دید اقتصادی کلان، زمانی که حجم اقتصاد دچار نوسان میشود مردم سعی میکنند مصرف خود تا جای امکان در همان سطح قبلی حفظ کنند. به بیان سادهتر زمانی که تولید سرانه یا درآمد سرانه نزولی میشود، مردم مصرفشان را کمتر از کاهش درآمدشان کاهش میدهند.
معمای مصرف در ایران؛ چرا مصرف صعودی است؟
همانگونه که گفته شد سرانه مصرف ایرانیان به بالاترین حد خود در چندین سال گذشته رسیده و حتی از سال 96 هم بالاتر برآورد شده است. به عبارت دیگر با وجود اینکه قله تولید سرانه کشور در سال 96 به ثبت رسیده تولید سرانه در 1401 از سال 96 پایینتر است، اما مصرف سرانه سال 1401 از مصرف سرانه سال 96 هم بالاتر است. این امر نشان میدهد در چند سال اخیر بویژه در سالهای 1400 و 1401 میل نهایی به مصرف در ایرانیان بالاتر رفته است. البته پیشبینی میشود تمایل مصرف مردم بیشتر به سمت کالاهای با دوام بوده تا کالاهای مصرفی محض. سوالی که ایجاد میشود این است که چگونه با وجود شرایط بد اقتصادی، مصرف سرانه مردم بالا رفته است؟ این امر را میتوان متاثر از چند عامل دانست که عبارت است از:
برداشت اول؛ افزایش نااطمینانی و تاریک شدن آینده
بر اساس تئوریهای مصرف در اقتصاد کلان، زمانی که شرایط آینده اقتصاد مبهم بوده و نااطمینانی از آینده افزایش مییابد، نرخ تنزیل ذهنی افراد بالا میرود. زمانی که نرخ تنزیل ذهنی بالاتر میرود، افراد برای مصرف در دوره فعلی ارزش بالاتر قائل میشوند تا مصرف در دورههای بعد. به بیان سادهتر زمانی که فضای اقتصاد مهآلود شده و بیشبینی مردم از آینده مبهم میشود، افراد ترجیح میدهند مصرفشان را در همین دوره فعلی انجام دهند.
برای مثال فرض کنید شما امسال احتیاج ضروری به خرید تلفن همراه ندارید، اما با توجه به شرایط اقتصادی ترس این را دارید که آیا در سال آینده با وضعیت تورمی و اقتصادی که در جامعه وجود دارد، میتوانید تلفن همراه را خریداری کنید یا خیر. بنابراین ترجیح میدهید نیاز مصرفی خود را در همین امسال تأمین کنید. همانگونه که گفته شد عموما این نوع نیازهای مصرفی از نوع کالاهای مصرفی با دوام است.
برداشت دوم؛ نرخ بهره منفی، بلای جان اقتصاد
یکی از عوامل اصلی در تعیین مصرف بین دوره فعلی و آتی، نرخ بهره است. قاعدتاً هرچه نرخ بهره بالاتر باشد تمایل افراد به پسانداز افزایش یافته و مصرف در دوره فعلی کاهش مییابد. نرخ بهره (سود) اسمی منهای نرخ تورم برابر با نرخ بهره حقیقی است، آنچه در اقتصاد اهمیت فراوانی دارد همین نرخ بهره حقیقی است که بازیگر بسیار مهمی در اقتصاد کلان است. با توجه به تورمهای 50 درصدی حال حاضر در کشور و نرخ سود اسمی 22 درصدی، نرخ بهره حقیقی در کشور حدودا منفی 30 درصد است.
با توجه به اینکه نرخ بهره حقیقی در ایران شدیدا منفی است، مردم تمایل زیادی به پسانداز ندارند. البته در ایران با توجه به اینکه نرخ بهره اسمی توسط دولتها دستوری تعیین میشود، نرخ بهره حقیقی در نظام بانکی و نرخ بهره حقیقی در اقتصاد کمی متفاوت است اما در اصل موضوع آنچان تغییری به وجود نمیآید. همچنین با توجه به تورم بالایی در کشور وجود دارد همواره ترس این وجود دارد که ارزشی که پولی که دست افراد است، دیگر در سال آینده این ارزش را نخواهد داشت.
برداشت سوم؛ کرونا و ایست مصرف در 99
یک سناریو و دلیلی هم که می توان برای اوجگیری مصرف در دو سال اخیر برشمرد، کرونا است. عموما زمانی که بحرانهایی مانند کرونا رخ میدهد مصرف خصوصی جامعه به طور قابل توجهی کاهش مییابد. از همین رو میتوان گفت که ایست مصرفی که در سال 99 در کشور رخ داده بود با عادیتر شدن شرایط به سال های 1400 و 1401 سر ریز کرده است.
برداشت چهارم؛ کاهش سرمایه سرانه
همزمان با روند صعودی مصرف حقیقی سرانه در کشور طی 16 سال گذشته، روند سرمایهگذاری سرانه حقیقی نزولی بوده است. شرایط اقتصادی در یک دهه گذشته اقتصاد ایران اصلا مناسب نبوده و تغییر چشمگیری در حجم کیک اقتصاد مشاهده نشده اما مصرف با روندی صعودی رشد کرده است. با توجه به این موضوع میتوان گفت که ایرانیان کاهش قدرت اقتصادی خود در یک دهه گذشته با کاهش در سرمایهگذاری و انباشت سرمایه جبران کرده و تا حد ممکن سعی کردهاند سطح مصرف خود را تغییر ندهند. اکوایران طی گزارشهای آتی به بررسی مفصل این موضع و ارتباط انباشت سرمایه سرانه و مصرف سرانه در اقتصاد ایران خواهد پرداخت.
همچنین بخوانید