ترکیه و نظم نوظهورِ جهانی
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_ ترکیه از جمله کشورهایی در عرصه بین المللی است که از موقعیت و جایگاهی راهبردی و بسیار مهم برخوردار است. این کشور جمعیتی قابل توجه، ارتش قدرتمند، و تاریخ و گذشته قابل توجهی دارد. با این حال، این کشور از جمله کنشگرانی است که در نوع خود میتواند نقشی مهم و قابل توجه را در عرصه معادلات آتی منطقه خاورمیانه نیز بازی کند.
در این راستا، یکی از روسای سابق سازمان جاسوسی بریتانیا MI6 در موضع گیری میگوید که آینده منطقه خاورمیانه در دستان دو کشور است: ایران و ترکیه. در این رابطه وی تاکید میکند که ترکیه همراه با جهان غرب است، اما ایران در این زمینه مقاومتهایی جدی دارد و باید هر آنچه در توان است انجام شود تا ایران نیز موقعیت و وضعیتی شبیه به ترکیه پیدا کند و با غرب و دستورکارهای کلان بین المللیِ آن همراه شود.
در این چهارچوب، تلاشهایی زیادی انجام میشود که تا جای ممکن همکاریهای راهبردی میان ایران و ترکیه شکل نگیرد. مسالهای که در صورت تحقق میتواند تبعات به شدت خسارت بار و ویرانگری را برای قدرتهای غربی به همراه داشته باشد. "احمد جانسیز" استاد روابط دانشگاه گیلان در این رابطه میگوید: طرح و برنامههای سازمان جاسوسی برتیانیا برای منطقه خاورمیانه حقیقتا عجیب هستند. ایران و ترکیه منافع مشترک فراوانی دارند. شاید یکی از نکات مشترک و محوری که هم ایران و هم ترکیه در تاریخ خود تجربه کرده اند، مساله دشمنی بریتانیا با هر دو کشور و مقاومت آنها در برابر این مساله بوده است.
در مساله مراودات ایران و ترکیه با غرب نیز یک نکته مشهود بوده است و آن این مساله است که هر دو کشور از استانداردهای دوگانه عغرب علیه خود در موضوعات مختلف شدیدا رنج میبرند. البته که وقتی در تاریخ دو کشور نگاه میکنیم، مواردی وجود داشته که هم ایران و هم ترکیه در نبرد با استعمار انگلستان پیروزیهایی داشته اند که به نظر من همگی این رویدادها از این پتانسیل برخوردراند که به مثابه روزهایی ملی در تاریخ دو کشور گنجانده شوند و هم ایرانیها و هم ترکیهای ها، آن را پاس بدارند و برایشان جشن بگیرند. باید توجه داشت که شاید نسلهای جدید چندان اطلاعاتی در مورد این پیروزیها نداشته باشند.
البته که هم ایران و هم ترکیه همانطور که پیشتر نیز گفته شد هدفِ اقدامات خصمانه استعمار برتیانیا نیز قرار داشته اند. شاید یک نمونه واضح این مساله در مورد ایران به دوره حضور "محمد مصدق" در عرصه قدرت سیاسی ایران و اقدام او در ملی کردن صنعت نفت برگردد که البته در نهایت به مهندسی یک کودتا از سوی بریتانیا و آمریکا علیه دولت وی ختم شد. مسالهای که در نوع خود خسارتی جدی را به غرور ملی مردم ایران سبب شد و آنها هیچگاه به واسطه حس استقلال طلبی خود نمیتوانستند بپذیرند که کشورهای غربی بر آنها و امورشان حاکمیت داشته باشند.
با این همه، درشرایط فعلی، روابط ایران و ترکیه وضعیت خوبی دارد. ایران صنعت نفت و گاز پیشرفتهای دارد و ترکیه به شدت به منابع انرژی ایران نیاز دارد. در عین حال مثلا ایران و ترکیه در بحث تولید تسلیحات نظامی نیز کنشگرانی قابل توجه هستند و همین مساله میتواند راه را برای همکاریهای نظامی میان آن هم هموار کند. در واقع، هر دو کشور موقعیتی مکمل را در رابطه با یکدیگر دارند.
در این نقطه باید توجه داشت که سیاستهای دولتی نظیر بریتانیا نسبت به منطقه خاورمیانه سال هاست که ثابت بوده است. این سیاست تا حد زیادی بر اختلاف افکنی میان کشورهای مختلف از جمله ایران و ترکیه استوار بوده است. البته که نمودهای منطقهای دیگرِ این سیاست نیز به وضوح خود را به نمایش گذاشته و میگذارند. در این چهارچوب، بریتانیا و دیگر قدرتهای غربی با اختلاف افکنی میان ایران و ترکیه به دنبال آن بوده اند تا از اتحاد این دو کشور که در نوع خود میتواند دستاوردهای قابل ملاحظهای را به همراه داشته باشد. جلوگیری کنند.
با این همه، یک نکته مهم در این میان این است که در شرایط کنونی حتی روشنفکران و نخبگان دو کشور ایران و ترکیه هم روابط مناسبی با یکدیگر ندارند. در واقع اگرچه روشنفکران هر دو کشور در شرایط مشابه تاریخی قرار داشته اند با این حال نتوانسته اند ارتباط خوبی با یکدیگر بگیرند. حتی در عصر پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران هم شاهد بودیم که به تدریج در ترکیه جریانهای اسلامگرا قدرت را به دست گرفتند.
با این حال، علی رغم تمامی این شباهتها میان دو کشور، روابط به نحوی منسجم میان این دو سیر صعودی نداشته است. مسالهای که موضوع بسیاری از مطالعات و پژوهشها نیز بوده است. البته که در این میان نقش عوامل خارجی و مخصوصا انگلیسیها قابل تامل است.
در این راستا، برنامه "اینسایتِ" اشبکه پرس تی وی در گفتگو با "احمد جانسیز"، استاد روابط بین الملل دانشگاه گیلان، به ترکیه و رویکردها و جایگاه آن به / در نظم جهانی در حالِ ظهور و البته مناسبات این کشور با ایران به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای، پرداخت.
احمد جانسیز در مورد سناریوهای محتممل در مورد آینده روابط ایران و ترکیه، سیاست داخلی ترکیه و همچنین موقعیت منطقهای و بین المللی این کشور گفت: ترکیه سال هاست که پشت درِ اتحادیه اروپا قرار گرفته و کشورهای اروپایی نظیر فرانسه به هیچ عنوان تمایل ندارند که این در را به روی ترکیه به دلایل ایدئولوژیک و فرهنگی باز کنند. در مورد حضور ترکیه در ناتو نیز تقریبا شرایط مشابهی بقرار است. در واقع، علی رغم عضویت ترکیه در سازمان ناتو شاهد آن هستیم که این کشور به عنوان یک عضو واقعی در این سازمان پذیرفته نمیشود و همین مساله برخی اختلافاتِ ترکیه با قدرتهای عضو ناتو را سبب شده است.
نمود عینی این مساله را ایران نیز شاهد بوده است و سال هاست که قدرتهای غربی روابط سازندهای را با ایران تعریف نمیکنند. این در حالی است که در بسیاری از موارد و نمونههای تاریخی شاهد آن بوده ایم که هم ایران و هم ترکیه به نوعی قربانی رویههای نادرست کشورهای غربی شده اند. بدتر از همه اینکه قدرتهای غربی کمکهای زیادی نیز به دشمنان مشترک ایران و ترکیه نظیر گروهک "پ ک ک" میکنند. البته که تهران و آنکارا هم در این فضا هنوز به سمت همکاری جهت مقابله با تهدیدات مشترک حرکت نکرده اند.
البته که بالا و پایینهای زیادی را مثلا در روابط خارجی ترکیه و نوع رویکرد آن به رژیم صهیونیستی، دولت سوریه، و دیگر مسائل منطقهای نیز میبینیم. از این منظر، به نظر میرسد که اگر قرار باشد روابط راهبردی میان ایران و ترکیه تعریف شود، ابتدا دو طرف باید مشکلات مهم خود را حل کنند. در این نقطه این سوال مطرح میشود که این مشکلات چه هستند؟ به نظر میرسد در این رابطه روشنفکران دو کشور میتوانند نقشی قابل توجه بازی کنند و از میزان اصطکاکات و اختلافات میان کشورهایشان در حوزههای گوناگون بکاهند.
درست است که ایران و ترکیه در حوزههای مختلف با یکدیگر اختلافهایی دارند با این حال در مورد بسیاری حوزهها نیز اشتراک نظر دارند. مسالهای که باید هدفِ اقدامات و فعالیتهای روشنفکران و متفکران دو کشور قرار گیرد و در این رابطه باید تا جای ممکن پیوندها میان تهران و آنکارا تقویت شود. البته که در این رابطه باید اقدامات عملی نیز از سوی دو کشور انجام شود.
مثلا میتوان یک کمیته مشترک از روشنفکران و چهرههای برجسته دو کشور تشکیل داد تا این کمیته زمینههای اختلاف میان دو طرف را بررسی و راهکارهایی قابل توجه و سازنده را برایشان ارائه کند. در مورد گزینههای محتمل در صورت مثلا فوت "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه نیز باید گفت که قدرتهای غربی تمام تلاش خود را خواهند کرد تا ترکیه را همچنان در حوزه منافع و اردوگاه خود نگه دارند و در همین رابطه مثلا شاهدیم که سرمایه گذاری زیادی را روی "حلوصی آکار" وزیر دفاع کنونی ترکیه که هم شخصیتی نظامی و هم به نوعی غیرنظامی به حساب میآید انجام میدهند. با این همه نکته مهم و اساسی این است که پیش بینی آینده ترکیه چندان کار سادهای نیست و وقوع بحرانهای ناخواسته در این کشور میتواند تا حد زیادی معادلات سیاسی در آن را پیچیده کند.
احمد جانسیز استاد روابط بین الملل دانشگاه گیلان تصریح کرد که بخش قابل توجهی از مردم ترکیه در شرایط کنونی نسبت به توسعه روابط کشورشان با قدرتهای شرقی دیدگاه مثبتی دارند و همین مساله مخصوصا اردوگاه قدرتهای غربی را به نگرانی انداخته است. در واقع، مردم ترکیه مخصوصا پس از جنگ سرد تا حد زیادی به این نتیجه رسیده اند که مثلا ساختار سازمان ناتو نیز کاستیهای خاص خود را دارد و داشتن روابط با قدرتهای غربی لزوما تامین کننده منافع آنها نیست.
وی در ادامه افزود: چشم انداز اوج گیری مجدد جریانهای اسلامگرا در آینده سیاسی ترکیه به شدت بالا است و اینکه بعضا گفته میشود جریان اسلام سیاسی در ترکیه به پایان خود رسیده به نظر من چندان واقع بینانه نیست. مسالهای که هم در رویکردهای افکار عمومی ترکیه و هم رویههای جریانهای سیاسی این کشور به وضوح قابل مشاهده است.
در مورد مناسبات ایران و ترکیه نیز باید گفت که هم ایران و هم ترکیه، بعضا با موارد تهدید آمیز مشابهی طرف هستند که باید هر دو در مورد آنها با یکدیگر متحد باشند. در این چهارچوب همانطور که پیشتر نیز گفته شد، کار کردن در مورد ظرفیتهای خوب و مناسبِ همکاریجویانه میان دو طرف باید به شدت مورد توجه باشد. مسالهای که میتواند تاثیرات مثبت خود را بر حوزههایی که دو کشور با یکدیگر در مورد آنها اختلاف نظر دارند نیز نشان دهد.